نسل همهجانبهنگر
خبرآنلاین با چند کارشناس درباره خصوصیات دهههشتادیها صحبت کرده است. شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس بر این باور است که «دهههشتادیها اصلا از جامعه دور نیستند، دیگر برای دیدن اتفاقات، تحولات، اختلاسها و سایر حوادث، نیازی به داخل خیابان بودن نیست، همه چیز را در همان فضای مجازی میبینند».
خبرآنلاین با چند کارشناس درباره خصوصیات دهههشتادیها صحبت کرده است. شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس بر این باور است که «دهههشتادیها اصلا از جامعه دور نیستند، دیگر برای دیدن اتفاقات، تحولات، اختلاسها و سایر حوادث، نیازی به داخل خیابان بودن نیست، همه چیز را در همان فضای مجازی میبینند». او همچنین به این نکته که آنان به شرایط جامعه توجه دارند، اشاره کرد و گفت: «من وقتی با این نسل صحبت میکنم، متوجه میشوم به مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اشراف دارند. من از دو جنبه این نسل را تحلیل میکنم؛ یکی اینکه نسلهای قبلی در خانوادههای پرفرزند بزرگ شده بودند، مثلا دههشصتیها در خانوادههایی با میانگین شش تا هفت فرزند بزرگ شدند، به مرور این وضعیت در دهه 70 به چهار فرزند رسید و در دهه 80 به دو فرزند کاهش پیدا کرد؛ بنابراین ما با کاهش تعداد فرزند و بعد خانواده مواجه هستیم. این تفاوت جمعیتی در بعد خانواده سبب میشود خانوادهها بهدلیل کمبودن تعداد فرزند، بیشتر به تربیت، تحصیل و تأمین نیازهای فرزندشان اهمیت دهند؛ در نتیجه نیازهای فرزندان در این نسل زودتر تأمین و بهسرعت پاسخ داده میشود. تفاوت دیگر، بحث تکنولوژیهای ارتباطی است. نسل قدیم در کانون خانواده بزرگ میشدند و خواستههای آنها محدود به همان خانواده بود و شاید حتی دوچرخه هم نداشتند؛ اما دهههشتادیها نهتنها خیلی راحت به این خواستهها رسیدند، مثلا داشتن چیزی مانند تلفن همراه، بلکه با قدرت و سرعت تکنولوژیهای ارتباطی آشنا شدند و با آنها رشد پیدا کردند؛ بنابراین جهان این نسل دیگر کانون خانواده نیست، حتی تهران و ایران هم نیست، جهان این نسل بسیار بزرگ است. بحث دیگری هم وجود دارد. معمولا افراد سه نوع بلوغ دارند؛ یکی بلوغ جسمی، دیگری بلوغ عقلی و آخر بلوغ اجتماعی. در گذشته بلوغ اجتماعی با تأخیر صورت میگرفت؛ اما بلوغ اجتماعی برای دهههشتادیها خیلی سرعت گرفته است؛ آنهم به دلیل اینکه اگرچه کرونا همه را خانهنشین کرد، ولی این گروه با کمک شبکههای اجتماعی توانستند با دوستان، همسالان و افراد مختلف ارتباط بگیرند. بسیاری از آنها به زبانهای مختلف مسلط شدند تا به کمک شبکههای اجتماعی بتوانند خلأ و تنهایی دوران کرونا را سپری کنند». مهدی قوامیپور، جامعهشناس، از شکاف موجود بین دهههای قبلی و آنان گفت و ادامه داد: «شکافی که تحت تأثیر تحولات تکنولوژی و فناوریهای اطلاعاتی و توجه بیشتر والدین به رشد روحی و روانی فرزندان خود در یکی، دو دهه اخیر رخ داده و نشاندهنده وجود منافع، مطالبات و تعصبات ناسازگار در بین این نسل و نسلهای پیشین است که در ایران علاوه بر تقابل «سنت و مدرنیته»، جنبههای سیاسی و اعتقادی نیز یافته است. در مقابل، گروهی از محققان ضمن پذیرش تفاوتهای نسلی بهویژه در نسل دهه 80، با تأکید بر پیوند اقتصادی بین نسل دهههشتادی با نسلهای پیشین، اصولا به موضوع شکاف و تقابل بین نسلی با دیده تردید مینگرند و عمده مشکل را در شکاف بین فرهنگ رسمی و غیررسمی و بحران ناکارآمدی نظام حکمرانی در کشور میبینند. بااینحال، به نظر میرسد واقعیت جایی بین این دو نگاه ایستاده باشد؛ یعنی ما از یک سو با نسلی مواجه هستیم که در برخورد با نسل پیش، یک شکاف و تقابل جدی را بروز میدهد. نسلی که بهشدت بر وجوه مدرن زندگی تکیه و تأکید دارد و به نادیدهانگاری و گاه ضدیت با سنت برمیخیزد؛ از سوی دیگر، وابستگی این نسل به نسل یا نسلهای پیشین صرفاً اقتصادی نیست، بلکه آنچه امروز شاهد آن هستیم نتیجه منطقی یا امتداد معقول تحولات اجتماعی و اقتصادی چند دهه اخیر در ایران است». محمدرضا نیکنژاد، معلم نیز درباره ویژگیهای این نسل از کلمه «جسارت» استفاده کرده و گفت: «به نظرم مهمترین ویژگی این نسل جسارت است که از یک دانایی به معنای آگاهی بیشتر برمیآید. در نسلهای گذشته فرزندان در خانه، مدرسه و جامعه تحت تأثیر بزرگترها بودند، طوریکه تصور میشد دانا کسی است که سن بیشتری دارد، اما امکانات و شرایط امروزی جوامع در جهان و ایران سبب شده این تابو شکسته شود؛ یعنی اقتدار دانایی که نزد بزرگترها بود شکسته شده و همچنین کتابهای درسی چیزی نیست که این بچهها از آن یاد بگیرند. فضای مجازی و افزایش آگاهیها سبب شده این نسل به جایی برسند که خودشان را محور دانایی بدانند. قبلتر تنها منبع اطلاعاتدادن به دانشآموزان معلم بود، اما الان خود دانشآموزان مطالبی بیان میکنند که گاهی من هم از آن اطلاع ندارم یا اطلاعات اندکی دارم. این بچهها دیگر معلم را دانای مطلق نمیدانند و البته قبل از آن پدر و مادر را دانای مطلق نمیدانند. پیش از اینکه این دهههشتادیها دست به اعتراض علیه ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بزنند، در خانهها اعتراض کردند، اما پدر و مادرها به دلیل ارتباط حسی سعی کردند خودشان را با مطالبات فرزندان تطبیق دهند. دانشآموزان در مدرسه هم اعتراض کردند، اما مدرسهها به این دلیل که یک نهاد اجتماعی است که بسیار به خانه نزدیک است، این فرزندان را تحمل کردند و تغییراتی انجام دادند. حالا این اعتراضات به جامعه رسیده است، اما تا الان متأسفانه حاکمیت نمیخواهد خودش را تغییر بدهد».
مصطفی آبروشن، جامعهشناس، به تفاوتهای تربیت این نسل با نسلهای پیشین اشاره کرده و معتقد است: «سبک تربیتی والدین امروزی، برخلاف اصول خانوادههای سنتی و اقتدارگرا که فرزندان امکان و فرصت ابراز وجود نداشتهاند، بر مبنای گفتوگو و الگوهای متقاعدکننده شکل گرفته است؛ بنابراین دهههشتادیها بر اساس نوع اجتماعیشدنشان، آزادی و مطالبهگری آموختهشده در نظام خانواده را به ساختار سیاسی نیز تعمیم دادهاند. دهههشتادیها برخلاف نسل ما در دل تکنولوژی و شبکههای اجتماعی متنوع رشد کرده و کمترین رابطه را با رسانههای رسمی داشتهاند. درواقع عوامل اجتماعیشدن نسل جدید، تفاوت معناداری با شیوه تربیتی نسل ما دارد؛ در نتیجه آن اطاعتپذیری و حرفشنوی که نسل سنتی بر آن تأکید داشته و برای ما ارزش محسوب میشد، برای اعضای جدید جامعه تبدیل به امری ضد ارزش شده است؛ زیرا چارچوب نظری حاکم بر تفکرات نسل جدید، انتقادی است. جالب است بدانید که در گذشته رابطه خانواده با فرزند، یک رابطه مکانیکی و یکسویه بود؛ یعنی خانواده فرزند را اجتماعی میکرد، اما امروزه فرزندان نیز در حوزه مطالبهگری سیاسی و مدنی والدین را اجتماعی میکنند».
از نظر «نرگس ملکزاده» که معلم است، این دهه «پرسشگر» هستند و تأکید دارد: «دهههشتادیها در این اعتراضات متولد نشدهاند، آنها فرزندان نسلی هستند که خودشان معترض خاموشاند. این والدین در خانهها حرف میزنند و اعتراض میکنند؛ بنابراین ذهن این نسل درون خانواده و به کمک ابزار قدرتمندی به نام رسانه شکل گرفته و به طریقی از اطلاعات سیراب شدهاند. این نسل متوجه شدند نسل قبلتر از آنها با گفتوگو به نتیجه نرسیدند، بنابراین به شکل میدانی اعتراض کردند. این نسل سطحینگر نیستند، بلکه پرسشگر هستند، لبریز از اطلاعاتاند و به دنبال این هستند که به مطالباتشان کیفیت بدهند. آنها به دلیل تضاد و تعارضی که میان جامعه و خودشان میبینند، در صورت وجود فرصت، اعتراض هم میکنند».