|

داده‌ها روایت می‌کنند:

جریان اصولگرا در مخمصه بولتن‌های افشاشده

بیش از یک هفته از افشای بولتن‌های محرمانه خبرگزاری فارس برای برخی از مقامات می‌گذرد؛ بولتن‌هایی که محتوای آن از سوی برخی چهره‌های رسانه‌ای تکذیب شده و تهیه‌کننده آنها نیز بازداشت شده است.

جریان اصولگرا در مخمصه بولتن‌های افشاشده

محمد رهبری - هادی صفری

بیش از یک هفته از افشای بولتن‌های محرمانه خبرگزاری فارس برای برخی از مقامات می‌گذرد؛ بولتن‌هایی که محتوای آن از سوی برخی چهره‌های رسانه‌ای تکذیب شده و تهیه‌کننده آنها نیز بازداشت شده است. با‌این‌حال، افشای این بولتن‌ها در هفته گذشته تأثیر زیادی بر فضای سیاست داخلی کشور داشت و محتوای آن از طرف افراد و رسانه‌های مختلف مورد توجه و ارزیابی قرار گرفته است. در‌این‌میان پس از گزارش اخبار 20:30 علیه تهیه‌کننده این بولتن‌ها، اختلافات میان جریان اصولگرا و انقلابی نیز بالا گرفت که برخی از نشانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی عیان شد اما واکنش‌ها به این بولتن‌ها چه ابعاد دیگری داشته است. بررسی داده‌های توییتری می‌تواند به پاسخ این پرسش کمک کند.

بررسی داده‌های منتشرشده در روزهای ابتدایی پس از افشای بولتن‌ها، به‌خوبی گویای جزئیات دیگری از واکنش‌های گروه‌های سیاسی به این موضوع است. براساس‌این در سه روز ابتدایی پس از افشای این بولتن‌ها، بیش از 9 هزار توییت و 254 هزار ریتوییت راجع به خبرگزاری فارس و این بولتن‌ها منتشر شد. داده‌های به‌دست‌آمده از شبکه بازنشرهای توییت‌های مربوط به این موضوع نشان می‌دهد که در‌مجموع نزدیک به 58 هزار کاربر اقدام به توییت یا ریتوییت کرده‌اند که گراف آن در زیر آمده است؛ اما معنای این گراف چیست؟

یافته‌های به‌دست‌آمده راجع به سه گروه اصلاح‌طلبان، براندازان و مخالفان جمهوری اسلامی و جریان ارزشی و انقلابی واجد نکات تأمل‌برانگیزی است.

بر‌اساس این گراف، حدود 96 درصد از کل شبکه در اختیار کاربران اصلاح‌طلب یا مخالفان جمهوری اسلامی بوده و فقط چهار درصد از شبکه را توییت‌های جریان انقلابی و ارزشی شکل داده است. البته نگاه دقیق‌تر به این گراف نشان می‌دهد که جریان اصلاح‌طلب نیز اقلیتی بود که فقط گوشه‌ای از قسمت صورتی‌رنگ را به خود اختصاص داده و می‌توان نتیجه گرفت که فضای غالب در دست کاربران مخالف جمهوری اسلامی بوده است. آنها در توییت‌هایشان تلاش کرده‌اند تا جزئیات مختلفی از بولتن‌ها راجع به اعتراضات سه ماه اخیر را افشا کنند. تسلط کاربران مخالف جمهوری اسلامی در فضای توییتر در این روزها موضوع عجیبی نیست و معمولا در هر موضوعی آنها بر فضای توییتر تسلط کامل دارند و بخش درخورتوجهی از شبکه توییت‌ها و ریتوییت‌ها را آنها شکل می‌دهند‌ اما بررسی وضعیت در گروه سیاسی که در داخل کشور هستند و در این گراف در جای اقلیت قرار گرفته‌اند، حاوی چه نکاتی است؟

یافته‌های به‌دست‌آمده از شبکه بازنشرها نشان می‌دهد که کاربران اصلاح‌طلب در توییتر مشارکت بالایی در نسبت با بولتن‌های افشاشده نداشته‌اند و همین امر یکی از دلایلی است که آنها یک خوشه مستقل و جداگانه را تشکیل نداده‌اند. با‌این‌حال معدود واکنش‌های کاربران اصلاح‌طلب علیه جریانی بوده است که اقدام به بولتن‌سازی می‌کند و بولتن‌ها را معیار تصمیمات خود قرار می‌دهد و همین امر نیز آنها را در کنار سایر کاربرانی قرار داده که علیه جریان ارزشی و انقلابی موضع‌گیری کرده‌اند. در‌این‌میان توییتی که بیشترین لایک را در میان کاربران اصلاح‌طلب داشته، توییت عباس عبدی بوده که نوشته است:

«تصور می‌شد که نواصولگرایان حقیقت را می‌دانند؛ ولی در عرصه عمومی آن را نمی‌پذیرند؛ زیرا در پی رسیدن به قدرت هستند؛ ولی بولتن‌های خ.فارس نشان داد که اصلا متوجه ماجرا نیستند و این خیلی خطرناک‌تر از پیش‌فرض بالا است».  در سمت دیگر ماجرا، شاهد سکوت نسبی کاربران ارزشی و انقلابی در مواجهه با بولتن افشاشده هستیم. بااین‌حال همان توییت‌هایی که از سمت آنها منتشر شده‌ نیز به‌خوبی بیانگر اختلافات درونی این جریان به دنبال افشای این بولتن‌هاست.

برای مثال در‌حالی عبدالله گنجی در توییتی گفته است «به‌عنوان کسی که چندین سال عضو شورای سیاست‌گذاری فارس بودم اعلام می‌کنم یک بار نه بولتن دیدیم نه در جلسات شورای مذکور طرح شد. این کار را شخص خاصی انجام می‌دهد که از قضا در فارس هم کار می‌کرد». کاربر دیگری به نام «حاج فیدل» با کوت‌کردن او نوشته است: «احتمالا آقای گنجی رو خودی حساب نمی‌کردن چون این بولتن رو عباس درویش‌توانگر می‌نویسه که از قضا قائم‌مقام و حقوق‌بگیر خبرگزاری فارسه (حدود ۲۰ میلیون تومن) و از قضا فارس هم بولتن‌نویسی رو تأیید و توجیه کرده. بله، این کار ربطی به خبرگزاری نداره...».

 برخی دیگر از کاربران نزدیک به جریان ارزشی و انقلابی، توییت‌هایی را علیه تهیه‌کننده این بولتن‌ها زده‌اند و برخی دیگر از آنها سعی کرده‌اند با شوخی یا تمسخر، کلیت ماجرا را زیر سؤال ببرند. با‌این‌حال آنچه در این داده‌ها مشخص است، آن است که جریان ارزشی و انقلابی راهبرد یکسانی در مواجهه با افشای این بولتن‌ها نداشته و درونش دچار نوعی تضاد و سردرگمی شده است. سکوت نسبی آنها و همان توییت‌های معدودشان به‌خوبی بیانگر همین موضوع است. اختلافی که احتمالا محدود به فضای رسانه‌ای نباشد و چه‌بسا پشت درهای بسته شدیدتر از نمود رسانه‌ای آن باشد.

 شاید ماجرای این بولتن هم مانند بسیاری دیگر از تحولاتی که در ماه‌های اخیر اتفاق افتاده، خیلی زود فراموش شود؛ اما بازداشت فردی که در خبرگزاری فارس مسئولیت داشته، موضوعی نیست که در کوتاه‌مدت و سریع فراموش شود. با توجه به جایگاه استراتژیک خبرگزاری فارس در دهه‌های گذشته، او نیز حتما حامیانی دارد و موضوع را نباید پایان‌یافته تلقی کرد. چنان‌که هنوز برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی جزئیات دیگری از بولتن‌های افشاشده را منتشر می‌کنند که هریک از آنها می‌تواند مجددا توجهات را به خود جلب کند؛ بنابراین از یک‌سو اختلافات درونی جریان اصولگرا پیرو این بازداشت و از سوی دیگر انتشار جزئیات دیگری از این بولتن‌ها در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند همچنان موضوع بولتن‌ها را در میان‌مدت بر سر زبان‌ها نگه دارد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها