پیوند غریب عربستان و چین
نظم جهانی بلندمدت ایجادشده از سوی ایالات متحده نمیتواند در کوتاهمدت از سوی هیچ بازیگر جهانیای ازجمله چین نابود شود و امکان فروپاشی آن فقط از سوی خود آمریکا وجود دارد
رئیسجمهور چین بهتازگی سفری سهروزه به عربستان داشت که سروصدای زیادی به پا کرد. این سفر شامل اولین نشست او با «ملک سلمان» پادشاه و «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، دومین نشست او با رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و سومین نشستش با گروهی بزرگتر از دولتهای عربی بود. نتیجه این نشست شامل چندین توافق عمومی و همچنین غیرعلنی در حوزه انرژی، تجارت، سرمایهگذاری، همکاریهای فناوری و زمینههای مختلف دیگر بود.
مریم جعفری- رئیسجمهور چین بهتازگی سفری سهروزه به عربستان داشت که سروصدای زیادی به پا کرد. این سفر شامل اولین نشست او با «ملک سلمان» پادشاه و «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، دومین نشست او با رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و سومین نشستش با گروهی بزرگتر از دولتهای عربی بود. نتیجه این نشست شامل چندین توافق عمومی و همچنین غیرعلنی در حوزه انرژی، تجارت، سرمایهگذاری، همکاریهای فناوری و زمینههای مختلف دیگر بود.
برگزاری این سه نشست وجود رابطه نزدیک اقتصادی و امنیتی چین و عربستان سعودی را مورد تأیید قرار داد. عربستان سعودی ۱۸ درصد از انرژی مورد نیاز چین را تأمین میکند و در مقابل سفارشهای موردنیاز خود برای تجهیزات پتروشیمی، نظامی و صنعتی را به طرف چینی ارائه میدهد؛ سفارشهایی که پیشتر برای ایالات متحده ارسال میکرد.
درهمینحال کاخ سفید اعلام کرده که تلاش «شی جینپینگ»، رئیسجمهوری چین، برای گسترش نفوذ آن کشور در منطقه خلیج فارس «برای حفظ نظم بینالمللی مفید نیست». مفسران سیاسی، سفر شی را نشانهای از کنارگذاشتن روابط سنتی ریاض با واشنگتن و چرخش عربستان سعودی بهسوی پکن ارزیابی کردهاند.
محمد الیحیی، عضو ارشد مرکز صلح و امنیت خاورمیانه در اندیشکده هادسون در تحلیلی درباره رابطه چین و عربستان و تأثیر آن بر رابطه ریاض و واشنگتن، در فارنپالیسی مینویسد: سیاست چین ساده و سرراست است. پکن به ریاض پیشنهادی واضح ارائه داده است: نفت خود را به ما بفروشید و به ما کمک کنید تا بازارهای جهانی انرژی را تثبیت کنیم؛ در مقابل هرگونه تجهیزات نظامی را که میخواهید از کاتالوگ ما انتخاب کنید و هر آنگونه که دوست دارید، از همکاری با ما در حوزههای دفاعی، هوافضا، صنعت خودروسازی، بهداشت و فناوری بهرهمند شوید. به عبارت دیگر، چینیها معاملهای را به سعودیها پیشنهاد میکنند که به نظر میرسد از توافق آمریکا و عربستان الگوبرداری شده که خاورمیانه را به مدت ۷۰ سال تحت تسلط درآورده بود.
چرخش ریاض بهسوی پکن پس از آن صورت میگیرد که عربستان سعودی احساس میکند از سوی واشنگتن مورد خیانت قرار گرفته است. در نتیجه، جای تعجبی نیست که بسیاری از جوانان سعودی ایده جایگزینی چین با آمریکا را مطرح میکنند.
اکثر سعودیهای تحصیلکرده بهعنوان فارغالتحصیلان دانشگاههای ایالات متحده و مصرفکنندگان مشتاق فرهنگ و فناوری مصرفی ایالات متحده، به آمریکا احساس نزدیکی میکنند. آنان به اندازهای به آمریکا احساس نزدیکی میکنند که از آنچه بهعنوان حملات ناعادلانه رسانهها و سیاستگذاران آمریکایی علیه ریاض میبینند، آزردهخاطر میشوند. درهمینحال برای بسیاری از سعودیها گزینه جایگزین یادگیری زبان ماندارین و تصور مشاغل آینده بهگونهای است که صنعت و تجارت چین را ترویج و تقویت میکند.
برای اکثریت سعودیها، هیچ چیزی نمیتواند ناامیدکنندهتر از احتمال جدایی این کشور از ایالات متحده باشد. از دهه ۱۹۶۰ میلادی سعودیها هرگز جهانی را بدون رابطه قوی با ایالات متحده نشناختهاند. باوجوداین تحولات دهه گذشته ایمان بسیاری از عربستانیها به واشنگتن را متزلزل کرده؛ چراکه حس میکنند احساس نزدیکیشان به آمریکا و تحسین آن کشور از سوی سیاستمداران، سیاستگذاران و روزنامهنگاران آمریکایی احساسی متقابل نیست. به نظر میرسد که ایالات متحده مصمم است تا عربستان را به یک حکومت «یاغی، مسئولیتناپذیر و دشمن حقوق بشر» تبدیل کند؛ همانگونه که جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، در جریان کمپین انتخاباتی ۲۰۲۰ وعده آن را داده بود.
اما این بیاعتمادی به دوره زمامداری «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق آمریکا بازمیگردد. زمانی که او در سال ۲۰۱۵ بر سر توافق هستهای با ایران مذاکره کرد، ما سعودیها متوجه شدیم که او رابطهای را که به منبع ثبات و قدرت برای هر دو کشور آمریکا و عربستان سعودی تبدیل شده بود، انکار میکند. این توافق مسیری را برای تهران هموار ساخت تا نظم موجود منطقهای را از بین ببرد. تظاهر به تعادل و توازن قوا که اوباما برای توجیه توافق با ایران مطرح کرد، هرگز منطقی نبود. درهرحال، اگر دوستی قول دهد که نیازهای شما را با تأمین نیازهای رقیبتان متوازن سازد، به نظر منصفانه است نتیجگیری کنید که او دیگر دوست شما نیست.
همچنین این دولت اوباما بود که تصمیم گرفت به «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه پایگاهی استراتژیک در شرق دریای مدیترانه بدهد؛ درحالیکه در داخل آمریکا اقدام خود را با این استدلال که چنین اقدامی از شدت جنگ داخلی در سوریه میکاهد، به افکار عمومی به فروش برساند. در پاسخ به رگبار موشکها علیه زیرساختهای سعودی از یمن در سال گذشته، دولت بایدن سامانه دفاع موشکی آمریکا را از خاک عربستان سعودی خارج کرد.
باوجوداین حتی زمانی که واشنگتن حیاط خلوت عربستان را به آتش کشید، نیز ریاض به دنبال احترامگذاشتن به نقش ایالات متحده در دفاع از خویش بهعنوان یک صلحساز منطقهای و کشوری همچنان مورد تحسین سعودیها بود. به همین دلیل است که هشدار تیم بایدن در سال ۲۰۲۱ در زمان رویکارآمدن و وعدهدادن دراینباره که آمریکا روابطش را با عربستان سعودی مجددا تنظیم میکند و اینکه به وعده سال ۲۰۱۹ مبنی بر آنکه عربستان سعودی را به پرداخت بها و هزینه نقض گسترده حقوق بشر ازجمله قتل جمال خاشقجی وادار میکند و ریاض را دولتی یاغی قلمداد خواهد کرد، برای سعودیها بسیار دردناک و نگرانکننده بود. دولت بایدن علاوه بر جدایی از شریکی که زمانی ارزشمند بود، جنگ با منابع انرژی مبتنی بر کربن را با تفکری غیرواقعبینانه درباره چگونگی مدیریت انرژی جایگزین کرده است.
لفاظیهای پرحاشیه بایدن درباره نجات سیاره زمین همراه با تلاش سهجانبه بهمنظور ایجاد یک کارتل برای مقابله با اوپکپلاس، تاج جواهر سیاست خارجی عربستان سعودی و محور برنامههای آن کشور برای توسعه داخلی بوده است. در نخستین اقدام، بایدن میلیونها بشکه نفت از ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده را آزاد کرده که هدف از آن افزایش عرضه و کاهش قیمت نفت است. در گام دوم، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن کشور به همراه کانادا و استرالیا سازوکار بازار برای تعیین سقف قیمتی درباره صادرات نفت روسیه را ایجاد کردند.
در گام سوم دولت بایدن، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت را برای افزایش تولید بهمنظور دستیابی به اهداف سیاست داخلی ایالات متحده ازجمله مهار تورم ناشی از سیاستگذاریهای مالی و پولی خود تحت فشار قرار داده است. روی هم رفته، استراتژی دولت بایدن از نظر سعودیها و دیگر ناظران تلاشی برای ازبینبردن قدرت اوپک پلاس در راستای کاهش قیمت نفت بوده است. اگر این اقدام موفقیتآمیز باشد، عربستان سعودی نخواهد توانست درآمدی برای دستیابی به اهداف توسعه خود داشته باشد. در این زمینه، باید کاملا روشن باشد که چرا بسیاری از سعودیها نگاه خود را به سمت شرق تغییر دادهاند اما واقعبینانه این است که باید این دیدگاه را کنار بگذارند؛ چراکه امیدشان به جایگزینی چین بهعنوان شریک عربستان سعودی بسیار سادهلوحانه است. نظم جهانی بلندمدت ایجادشده از سوی ایالات متحده نمیتواند در کوتاهمدت از سوی هیچ بازیگر جهانیای ازجمله چین نابود شود و امکان فروپاشی آن فقط از سوی خود آمریکا وجود دارد. خوب یا بد، سرنوشت دو کشور آمریکا و عربستان سعودی بهطور اجتنابناپذیری در هم تنیده است.