|

ما یلدا داریم

چند روز مانده به یلدا، یکی از نمادهای خانواده‌های ایرانی؛ خواندم که برخی می‌گویند: دلتان خوش است، در این وانفسا کی دل‌ و دماغ یلدا دارد!

ما یلدا داریم

چند روز مانده به یلدا، یکی از نمادهای خانواده‌های ایرانی؛ خواندم که برخی می‌گویند: دلتان خوش است، در این وانفسا کی دل‌ و دماغ یلدا دارد!

 اتفاقا بیشتر از هر زمان دیگری به دورهمی‌های یلدایی احتیاج داریم. در این شرایط احتیاج داریم که یادآوری کنیم در برابر ترس و خوف، عواطف دیگری هم داریم؛ مانند رحم و عطوفت و شفقت. مثلا اینکه دلمان برای هم می‌تپد. درد هر جای این مملکت را حس می‌کنیم. آنهایی را که دوست‌شان داریم، در آغوش می‌کشیم. شانه‌ای داریم برای آنها که پناهی برای رهاکردن اشک‌های‌شان پیدا نکرده‌اند. دستی هستیم برای فشردن دست‌های لرزان و گوشی هستیم برای شنیدن واژه‌هایی که هنوز از لای دندان‌های به‌هم‌فشرده، مجال رهایی پیدا نکرده‌اند.

 می‌گویند بزرگ‌ترین دروغی که آدم‌ها را در اعصار سر پا نگه‌ داشته، امید است. امید یعنی خیال محقق‌شدن آرزویی را در سر داشتن که در واقعیت چندان ممکن به‌ نظر نمی‌رسد. هر‌جا که ترس وارد شود، امید لرزان و گریزپا می‌شود. در شرایطی هستیم که باید امیدواری را در دل‌های همدیگر تقویت کنیم. سردترین شب‌ها بیشتر از همیشه به گرمای خیال و رجا نیاز دارند. کورسوی امید همدیگر باشیم.

 در ایام غم، زانو، بدترین بغل‌کردنی‌هاست. آغوش‌‌های‌مان را برای هم باز کنیم. روزگار دشوار و تعلیق، دل آدم را خالی می‌کند. حس از‌هم‌گسستگی و غریبگی دارد؛ سرگشتگی و پریشانی می‌آورد؛ ولی کنار هم نشستن حتی در سکوتی طولانی، فراتر از هر شیرینی و آجیلی، مایه آرامش و قوت‌ قلب است. حالی از یکپارچگی دارد. از عذاب تنهایی و خیالِ بی‌کسی می‌کاهد.

 پس در این شب‌های سرد بیشتر از همیشه کنار هم باشیم و حتی تلفنی و مجازی با آنها که می‌اندیشیم، تماس بگیریم و یادآوری کنیم که ما به هم تعلق داریم. دلبستگی و تعلق‌داشتن نخ محکمی است که کسی جز خودمان نمی‌تواند آن را پاره کند. این ثروت این روزها خیلی به‌ کار می‌آید. در روزهای سخت آدم‌ها چشم‌انتظار یاران «حال خوب‌کنی» هستند تا با کمک آنها حصار انزوا را بشکنند و از مچالگی رها شوند.