|

گزارشی از شدت‌گرفتن اظهارنظرها درباره برنامه جامع اقدام مشترک در کنار رفتار متناقض تروئیکا و آمریکا

اوج دوگانگی برجامی

از چهارشنبه هفته گذشته و با مطرح‌شدن سفر تیم فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران از زبان محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی و به دنبالش حضور این هیئت در روز یکشنبه هفته جاری و پس از آن سخنان روز دوشنبه سیدکمال خزاری، وزیر امور خارجه اسبق و رئیس فعلی شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، در سومین مجمع گفت‌وگوی تهران و همچنین مواضع حسین امیرعبداللهیان درباره آمادگی برای ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام و مهم‌تر از همه دیدارهای روز سه‌شنبه امیرعبداللهیان و باقری‌کنی با جوزپ بورل و انریکه مورا بر سر شرایط کنونی گفت‌وگوهای هسته‌ای عملا با واکنش‌های مثبت در رسانه‌های داخلی مواجه شد و از آن به‌مثابه «پالس مثبت تهران برای آغاز گفت‌وگوها» و مهم‌تر از آن «پررنگ‌شدن امیدها برای احیای برجام» برداشت شد.

اوج دوگانگی برجامی

شرق: از چهارشنبه هفته گذشته و با مطرح‌شدن سفر تیم فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران از زبان محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی و به دنبالش حضور این هیئت در روز یکشنبه هفته جاری و پس از آن سخنان روز دوشنبه سیدکمال خزاری، وزیر امور خارجه اسبق و رئیس فعلی شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، در سومین مجمع گفت‌وگوی تهران و همچنین مواضع حسین امیرعبداللهیان درباره آمادگی برای ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام و مهم‌تر از همه دیدارهای روز سه‌شنبه امیرعبداللهیان و باقری‌کنی با جوزپ بورل و انریکه مورا بر سر شرایط کنونی گفت‌وگوهای هسته‌ای عملا با واکنش‌های مثبت در رسانه‌های داخلی مواجه شد و از آن به‌مثابه «پالس مثبت تهران برای آغاز گفت‌وگوها» و مهم‌تر از آن «پررنگ‌شدن امیدها برای احیای برجام» برداشت شد. به‌ویژه آنکه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه هم در پایان سفر خود به اردن و حضور در اجلاس بغداد ۲ در جمع خبرنگاران، گفت: «برداشت ما این است که طرف‌های مختلف در حال بازگشت به واقع‌بینی هستند و ما نیز اعلام کردیم چنانچه خطوط قرمز ما رعایت شود، آمادگی داریم گام‌های نهایی رسیدن به توافق را برداریم». در کنار آن محمد مرندی، مشاور تیم مذکره‌کننده هم در گفت‌وگویی با المیادین، توافق را بسیار نزدیک می‌بیند؛ اما در آن سو واقعیت‌ها و اقتضائات فعلی در عرصه سیاست خارجی چیز دیگری را حکایت می‌کند و به نظر می‌رسد نشانی از وجود زمینه‌های اولیه برای ازسرگیری گفت‌وگوهای وین وجود ندارد. به‌ویژه آنکه سه‌شنبه و به فاصله ساعتی پس از دیدار بورل و امیرعبداللهیان، رابرت مالی آب پاکی را روی دست همه ریخت و صراحتا از «احیانشدن برجام» گفت. هرچند با ویدئوی جو بایدن درباره اعلام مرگ برجام (ویدئو متعلق به حاشیه گردهمایی انتخاباتی در چهارم نوامبر) هم در رسانه‌های داخلی با این ادعا که به 50 روز پیش بازمی‌گردد و انطباقی با شرایط فعلی ندارد، آن را ملاک تحلیل قرار ندادند؛ اما چون از یک سو توییت سه‌شنبه رابرت مالی هم مؤید گفته‌های جو بایدن در این فایل تصویری است و از همه مهم‌تر شورای امنیت ملی کاخ سفید هم همان روز (سه‌شنبه) بر گفته‌های 50 روز قبل بایدن تأکید کرد، به‌وضوح گویای آن است که فعلا مذاکره و برجامی در کار نیست. در این زمینه جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، در پاسخ به سؤالی درباره اظهارات جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، درباره برجام عنوان کرد که «بازگشت به این توافق در‌حال‌حاضر اولویت واشنگتن نیست». در‌عین‌حال جان کربی، هماهنگ‌کننده روابط راهبردی در شورای امنیت ملی آمریکا، روز سه‌شنبه مدعی شد «در‌حال‌حاضر هیچ پیشرفتی در مذاکرات هسته‌ای با ایران حاصل نشده است و او انتظار ندارد که در آینده‌ای نزدیک نیز پیشرفتی حاصل شود». البته حسین امیرعبداللهیان این دست مواضع واشنگتن را «ریاکاری» می‌داند. فارغ از نکات یادشده، در‌این‌میان شکاف موضع بین «طیف اقلیتی» مانند جوزپ بورل و انریکه مورا بر سر احیای برجام با کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا جای بررسی و واکاوی دارد. در این زمینه دو گزاره «سیاست چماق و هویج و پیگیری بازی پلیس خوب و پلیس بد» یا «شکاف واقعی سیاسی» مطرح است؛ اما این تضاد و تناقض موضع بر سر ازسرگیری مذاکرات و حصول توافق با ایران به چه معناست؟ در پاسخ این پرسش، علی رضوان‌پور به «شرق» می‌گوید: «ابتدا به ساکن باید دید تنش در روابط ایران با مجموعه غرب و به‌خصوص اروپا در‌حال‌حاضر آیا با فراز‌و‌نشیب‌های تندی مواجه خواهد شد یا خیر؟». در این زمینه او به کنش و رفتار برخی کشورهای اروپایی از‌ جمله آلمان و فرانسه که داعیه رهبری سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک اتحادیه اروپا را دارند، اشاره می‌کند. به باور این تحلیلگر ارشد مسائل اروپا، برلین، پاریس و همچنین لندن در سه ماه گذشته موتور محرکه ایجاد اختلافات و شکاف قاره سبز با تهران بوده‌اند؛ هرچند رضوان‌پور این شکاف و گسل سیاسی و دیپلماتیک را «بحرانی و برگشت‌ناپذیر» نمی‌بیند؛ اما معتقد است «وضعیت کنونی قدری بغرنج و پیچیده» است. با چنین برداشتی این استاد دانشگاه معتقد است: «اگرچه تمایلی به ازسرگیری مذاکرات با ایران و حصول توافق با اتفاقات سه ماه اخیر از جانب غرب وجود ندارد؛ اما در شرایط فعلی اروپایی‌ها به سمت کنار‌گذاشتن کامل برجام و تشدید تنش نخواهند رفت؛ چرا‌که این بحران، تبعات و آثار خاص خود را دارد». در تبیین بیشتر این موضوع، رضوان‌پور بر این باور است که با تعلیق و کنارگذاشتن مذاکرات هسته‌ای، طرفی که متضرر می‌شود خود اروپایی‌ها خواهند بود. از دل آنچه مطرح شد، تحلیلگر ارشد حوزه اروپا چون کشورهای قاره سبز را تابع سیاست‌های آمریکایی می‌بیند، به‌همین‌دلیل وجود این شکاف‌ها در ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای و توافق با ایران را طبیعی می‌داند؛ چرا‌که این استاد دانشگاه اعتقاد دارد اروپایی‌ها و به‌خصوص آلمان و فرانسه عملا به‌عنوان یک «کوتوله سیاسی» و «غول اقتصادی» اگرچه دارای توان تجاری بالایی هستند؛ اما قدرت تصمیم‌گیری سیاسی مستقلی از واشنگتن را ندارند. نتیجه این شرایط وجود اختلاف‌ نظر در تعامل با ایران و احیای برجام است؛ در‌صورتی‌که رضوان‌پور تأکید دارد که تهران از ابتدا عنوان کرده خواستار مذاکره در هر سطحی و در هر موضوعی است. دیاکو حسینی هم ذیل برداشتی مشابه با رضوان‌پور تأکید دارد که «هم برای اروپا و هم برای ایالات متحده هیچ گزینه مطلوبی به جز برجام وجود ندارد». از این منظر تحلیلگر ارشد حوزه بین‌الملل دیدار جوزپ بورل و حسین امیرعبداللهیان بر سر برجام در حاشیه نشست بغداد 2 در امان را مؤید این گزاره می‌داند؛ در‌عین‌حال تداوم اختلافات پادمانی، تضمین‌های مدنظر تهران، ارسال پهپاد به روسیه و تحولات سه ماه اخیر در داخل کشور را از‌ جمله موانع بر سر ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای می‌داند. در نتیجه به اعتقاد حسینی، وقتی زمینه را برای آغاز گفت‌وگوهای احیای برجام مساعد می‌بیند که اختلافات پادمانی حل شود، فشار افکار عمومی جهانی درخصوص موضوع حقوق بشر بر دولت‌های اروپایی و آمریکا کاهش یابد، اعتراضات در ایران فروکش کند و تهران بتواند به مناقشه ارسال پهپاد هم رسیدگی کند؛ اما در کل این کارشناس سیاست خارجی دیدار امیرعبداللهیان و بورل در امان برای احیای برجام را با وجود مشکلات یاد‌شده و نمایش اراده دو طرف بر سر آغاز مذاکرت، مثبت ارزیابی می‌کند. با این حال حسینی به «شرق» می‌گوید که این نشست لزوما به معنی آن نیست که می‌توان شاهد ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام بود.

نگاه   وارونه

نگاه یک‌سویه، تک‌بعدی و صرف به تحولات حوزه برجام بدون درنظر‌گرفتن برخی مسائل داخلی و ورق‌خوردن صفحه تازه‌ای در تحولات دیپلماتیک کشور به همراه برجسته‌شدن ادعاهای حقوق بشر در ایران به موازات مسئله ارسال پهپاد به روسیه عملا خروجی غلطی را به دست مخاطب در این چند روز داده است، تا جایی که توییت سه‌شنبه جوزپ بورل بعد از دیدار با امیرعبداللهیان در حاشیه نشست بغداد 2 در امان هم با تحریف محتوایی انتقال داده شد؛ در‌صورتی‌که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز هرگونه تلاش برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای و احیای برجام را به موارد پیش‌گفته گره زد. البته شاید در یک سناریو به عمد سعی شده است با مثبت‌جلوه‌دادن شرایط در حوزه دیپلماسی، نوعی خبردرمانی در دستور کار قرار گیرد؛ اما همان‌گونه که مشاهده شد، بازار هم واکنش مثبتی به این خبردرمانی‌ها نداشت و عملا به این یقین رسیده است که در شرایط کنونی و تا اطلاع ثانوی مذاکره‌ای در کار نیست و حتی آغاز مذاکره هم به معنای حصول توافق نیست. 

البته این گزاره به معنای اعلام مرگ برجام و بسته‌شدن کامل درهای دیپلماسی نیست؛ چرا‌که برای هیچ طرفی از ایران گرفته تا ایالات متحده، اروپا و... گزینه بهتری وجود ندارد؛ بنابراین اگرچه مذاکره و برجامی در کار نیست، اما کسی هم جرئت اعلام مرگ توافق هسته‌ای و خروج همیشگی از مذاکرات را ندارد. به هر حال اتخاذ این سیاست برای واشنگتن و قاره سبز که با جنگ اوکراین و چالش‌های دیگری مواجه هستند، به معنای آن خواهد بود که پرونده هسته‌ای از بحران سیاسی به بحران امنیتی تغییر فاز می‌دهد و در آن سو تهران هم به واسطه برخی مشکلات، تمایلی برای تشدید معضلات ندارد. هرچند در‌این‌میان از مواضع اسماعیل کوثری برای کاهش روابط ایران با تروئیکای اروپایی گرفته تا حمله علی خضریان به حسین امیرعبداللیهان، پیداست که برخی چهره‌ها و جریان‌ها گزینه «تشدید تخاصم و تنش» را ظاهرا سناریویی مطلوب می‌دانند. حال باید دید که دوگانگی داخلی تا چه حد مانع جدی خواهد بود؟ دیاکو حسینی در ادامه گپ‌و‌گفتش با «شرق» تأکید دارد که «موضوعات مهم و استراتژیک در حوزه سیاست خارجی به‌ویژه برجام در سطوحی پیچیده‌تر و بالاتر از دولت‌ها در ایران پی گرفته می‌شوند؛ البته دولت‌های در پیشبرد و نحوه اجرای آن سیاست‌های به سهم خود نقش دارند، اما عامل تعیین‌کننده و تمام‌کننده نیستند». از این منظر تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی اعتقاد دارد که با وجود برخی کارشکنی‌های داخلی و شنیدن مواضع مخرب، در سطوح عالی نظام تصمیم نهایی بر این است که مذاکرات پیش برود و توافق حاصل شود. با این برآورد، دیاکو حسینی ارزیابی صددرصدی از حملات و هجمه‌های سیاسی داخلی به مذاکرات اخیر ندارد و موضع‌گیری قطعی را به آینده تحولات منوط می‌کند. با وجود این نکته تحلیلگر مسائل بین‌الملل کماکان تأکید دارد که ایران در تصمیم نهایی خود «توافق» را یک مسیر درست می‌داند؛ اما توافقی که بیشترین فرصت و امتیاز را برای کشور و کمترین هزینه را برای منافع ما داشته باشد.

در تداوم آنچه حسینی عنوان کرد، علی رضوان‌پور اعتقاد دارد که باید تهران به سمت ایجاد موازنه سیاسی درست و عقلانی بین شرق و غرب گام بردارد؛ چرا‌که در ‌این ‌صورت خواهد بود که ایران می‌تواند همه منافع ذیل احیای برجام را برای خود محقق کنند. در این زمینه تحلیلگر ارشد حوزه اروپا به «شرق» می‌گوید که تهران باید برنامه روشن، جامع و درستی برای احیای برجام و مذاکرات هسته‌ای به‌خصوص با قاره سبز داشته باشد؛ چون از دید این استاد دانشگاه بدون وجود برنامه نمی‌توان از بهبود روابط سخن گفت. رضوان‌پور در ادامه تحلیلش بر این نکته کلیدی دست می‌گذارد که «باید پذیرفت برجام پیوند مستقیم و چگونگی ارتباط تهران با غرب را تعیین می‌کند. در نتیجه اعلام برخی مواضع داخلی در ایران برای قطع یا کاهش روابط با اروپا به سود هیچ طرفی به‌ویژه تهران نخواهد بود». این استاد دانشگاه هدایت مسیر سیاست خارجی ایران از طرف برخی جریان‌ها و جناح‌ها به سمت قطع روابط و نهایتا «انزوا» را به‌هیچ‌وجه عقلانی نمی‌داند؛ پس رضوان‌پور گپ‌و‌گفتش با «شرق» را با تأکید بر این نکته به پایان می‌رساند که «ایران با نگاهی به سه اصل حکمت، مصلحت و عزت و توجه به منویات رهبری باید سیاست موازنه دیپلماتیک و استفاده از ظرفیت‌های کشورهای شرق و غرب را پیش ببرد».