|

محمودزاده، نماینده مردم مهاباد در گفت‌وگو با «شرق» مطرح کرد

دولت‌ها در تأمین کسری بودجه با هم تفاوتی ندارند

پیش‌بینی بیش از 40 درصد کسری بودجه برای سال 1402

اگرچه وضعیت لایحه بودجه 1402 هنوز مشخص نیست و بین مجلس و دولت درباره بررسی اول لایحه بودجه 1402 یا برنامه هفتم توسعه در صحن اختلاف نظر وجود دارد؛ اما آنچه نمی‌توان در این میان نادیده گرفت، میزان بی‌توجهی تیم اقتصادی دولت نسبت به نرخ تورم و کسری بودجه سال جاری و سال 1402 است.

دولت‌ها در تأمین کسری بودجه با هم تفاوتی ندارند
معصومه معظمی خبرنگار گروه سیاسی روزنامه شرق

  اگرچه وضعیت لایحه بودجه 1402 هنوز مشخص نیست و بین مجلس و دولت درباره بررسی اول لایحه بودجه 1402 یا برنامه هفتم توسعه در صحن اختلاف نظر وجود دارد؛ اما آنچه نمی‌توان در این میان نادیده گرفت، میزان بی‌توجهی تیم اقتصادی دولت نسبت به نرخ تورم و کسری بودجه سال جاری و سال 1402 است. کسری بودجه‌ای که سیدناصر موسوی‌لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس 11 دی در نطق میان‌دستور خود به آن اشاره کرد و این کسری در بودجه سال جاری را حداقل «۲۰۰ هزار میلیارد تومان» دانست؛ کسری‌ای که برخی کارشناسان اقتصادی ازجمله محمدحسین معماریان، آن را عددی حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان دانسته‌اند. ازاین‌رو برخی نمایندگان اقتصادی و برنامه و بودجه‌ای مجلس بر این باورند که با وجود نرخ تورم فعلی کشور و مشکلات اقتصادی موجود که کماکان به قوت خود باقی است، این رقم کسری بودجه در سال 1402 رقم قابل توجهی خواهد بود. به همین بهانه با جلال محمودزاده، عضو کمیسیون کشاورزی و نماینده مردم مهاباد در مجلس یازدهم گفت‌وگو کردیم. محمودزاده کسری حداقل 40درصدی را برای بودجه سال آینده پیش‌بینی کرد و به «شرق» گفت که دولت‌ها برای جبران این کسری بودجه با نرخ ارز بازی می‌کنند تا کسری بودجه سالانه خود را از جیب مردم تأمین کنند. او راه دیگر جبران کسری بودجه را گرفتن مالیات به بهانه‌های مختلف از مردم دانست و در عین حال تأکید کرد که به جای فشار بر مردم، باید صدای منتقدان دلسوز را بشنویم و برای برون‌رفت از مشکلات و شرایط فعلی، از راهکارهای دلسوزانه آنها بهره ببریم و در جامعه آشتی ملی برقرار کنیم.

 

‌برخی نمایندگان و کارشناسان اقتصادی معتقدند دولت در سال 1402 با کسری بودجه قابل توجهی مواجه است، به نظر شما دولت با این کسری بودجه چگونه برخورد خواهد کرد؟

بودجه دولت در سال 1402 حداقل 40 درصد کسری دارد. فرقی ندارد دولت روحانی باشد یا دولت رئیسی، همیشه دولت‌ها این کسری بودجه را از جیب مردم تأمین کرده‌اند. یکی از راه‌های ساده جبران کسری بودجه بالابردن قیمت ارز است. یعنی تنها مقصر افزایش قیمت ارز برجام و تحریم‌های اقتصادی نیست، بلکه این دولت‌ها هستند که قیمت ارز را بالا و پایین می‌کنند تا در این میان کسری بودجه سالانه خود را جبران کنند. به این شکل که در مقاطعی قیمت ارز را بالا می‌برد تا دلارهای خود را بفروشد و در مقطعی قیمت ارز را کاهش می‌دهد تا دلارهای مردم را از سطح جامعه جمع کند. این یکی از راهکارهای اصلی دولت‌هاست تا از جیب مردم کسری بودجه خود را تأمین کند. یکی دیگر از روش‌های تأمین کسری بودجه، افزایش مالیات‌هاست که به هر گوشه‌ای سرک می‌کشد تا بتواند از مردم بابت آن مالیات بگیرد و کسری بودجه سالانه را از این راه تأمین کند. مثل طرح مالیات بر عایدی سرمایه که مجلس به آن ورود کرده و جای کار و انتقاد زیادی دارد. اما به نظرم به جای اینکه دولت این کارها را انجام دهد، بهتر است با دنیا آشتی کند و با کشورهایی که احترام متقابل به ایران می‌گذارند رابطه برقرار کند. می‌توان تلاش کرد که دیپلماسی خارجی را تقویت کرد و از این فرصت‌ها بهره برد. باید از این فرصت‌ها استفاده کنیم و بحث برجام را به جایی برسانیم و موضوع اف‌ای‌تی‌اف را به سرانجام برسانیم. ما از نظر تجارت جهانی در لیست سیاه قرار داریم و این برای اقتصاد ما بسیار آسیب‌زننده است. به همین دلیل باید تلاش کنیم این مشکلات را به هر نحو ممکن رفع کنیم.

تا کی مردم باید انواع فشارها را تحمل کنند؟ جامعه تا کی باید تحت فشار اقتصادی باشد؟ این تورم کمرشکن مردم را به زانو درآورده است. طبق گزارش روابط‌عمومی وزارت کار، بر اساس برآوردها خط فقر یک خانوار چهارنفره در سال ۱۴۰۱ برای کل کشور برابر ۷.۷ میلیون تومان و در تهران ۱۴.۷ میلیون تومان است. مردم تا چه مدت و چگونه می‌توانند این فشارها را تحمل کنند؟ بنابراین دولت باید در سیاست خارجی همه تلاشش را به کار بگیرد و با دنیا ارتباط برقرار کند و کشورهای دوست را با خود همراه کند. به این نحو که در دیپلماسی خارجی معاند را مخالف و مخالف را موافق کند. اما دولت بعضا برعکس عمل می‌کند. در سیاست داخلی هم باید این‌گونه عمل کنیم و به کسانی که منتقد عملکرد دولت هستند فضا بدهیم تا حرف بزنند و راهکار ارائه کنند. ما همه ایرانی هستیم و دلمان می‌خواهد کشورمان از همه کشورها آبادتر باشد. کسی که منتقد عملکرد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دولت است، یک ایرانی دلسوز است و دلش می‌خواهد ایرانش آباد باشد. پس باید حرف‌هایش شنیده شود. از اقتصاددان گرفته تا فعالان اجتماعی و تشکل‌های مردم‌نهاد و روزنامه‌نگاران، باید حرف همه شنیده شود و برای سیاست داخلی برنامه‌ریزی صورت گیرد. در حوزه سیاست خارجی هم باید برنامه‌ریزی کنیم تا کم‌کم بتوانیم مشکلات موجود در کشور و تورم کمرشکن و گرانی شدید و کسری بودجه را رفع کنیم.

‌در فضای اعتراضات گفته می‌شد مردم معترض خطشان را از اغتشاشگران جدا کنند تا مطالباتشان شنیده شود. اعتراضات فروکش کرد و همان‌طور که گفته شده بود، مردم خطشان را از خط معاندان جدا کردند. با توجه به رویکردهای اخیر، به نظر شما آیا صدای منتقدان و معترضان در این مدت از سوی مسئولان شنیده شده است؟

درست است از اعتراضات اخیر داخلی برخی کشورها سوءاستفاده کردند، اما این ما هستیم که نباید بهانه دست آنها بدهیم و زمینه سوءاستفاده را برای دشمن فراهم کنیم. تنها راهش هم آشتی ملی است. همه ما ایرانی هستیم و درون یک کشتی نشسته‌ایم و سرنوشت همه ما یکی است. باید حرف‌های منتقدان و معترضان را بشنویم؛ حق نداریم هر منتقدی را در صف دشمن قرار دهیم یا از قطار انقلاب پیاده کنیم. این چاره کار نیست و نتیجه خوبی ندارد، بلکه باید صدای انتقاد هر کسی را که دلسوزانه انتقاد می‌کند و راهکار می‌دهد، بشنویم و برای راهکارهای او برنامه‌ریزی کنیم. منتقدان دلسوز کشور کم نیستند و برای برون‌رفت از مشکلات فعلی باید صدای منتقدان و معترضان را بشنویم و به مطالبات بحقشان عمل کنیم. اکنون بهترین زمان است و با فروکش‌کردن اعتراضات، دولت و مجلس باید سراغ منتقدان بروند و حرفشان را گوش کنند. این وظیفه قوه مقننه، مجریه و قضائیه است که با کسانی که دلسوزانه انتقاد می‌کنند جلساتی تشکیل دهند، بنشینند و راهکاری برای معضلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعلی پیدا کنند.

‌شما آشتی ملی را چاره کار می‌دانید؟

بله همین‌طور است. خواستار آشتی ملی و گفت‌وگوی ملی در کشور هستم. اینکه همه جناح‌ها و منتقدان و دلسوزان کشور دور هم جمع شوند و راهکار و نسخه‌ای مناسب برای خارج‌شدن از شرایط فعلی پیشنهاد دهند، می‌تواند ما را از شرایط پیش‌آمده خارج کند.

‌چقدر امیدوار هستید راهکار گفت‌وگوی ملی که اتفاقا در مجلس دهم مطرح شد و اکنون جلسات آن هم ادامه دارد، بتواند کمک‌کننده باشد؟

مشکل اینجاست که برای این موضوع نه به این مجلس امید دارم و نه به دولت فعلی. در گفتمانی که در مجلس یازدهم و دولت سیزدهم وجود دارد، بیشتر گفتمان برخورد جدی حاکم است. بعید می‌دانم این اتفاق بیفتد و کاری اساسی در‌این‌باره انجام شود، اما باید تلاش کرد به سمتی برویم که کشور آسیب کمتری ببیند.

‌اشاره‌ای داشته باشیم به دولتی که تورم و گرانی‌ها را نمی‌پذیرد. به نظرتان مجلس یازدهم چقدر تمایل دارد بُعد نظارتی خود را تقویت کند تا جلوی این نابسامانی‌های بازار و افزایش قیمت‌های ناشی از عدم نظارت و سوء‌مدیریت را بگیرد؟

من منتقد دولت روحانی بودم، اما اگر انصاف را رعایت کنیم، مشکلات دولت قبل خیلی کمتر از مشکلات دولت فعلی بود. با وجود اینکه مشکلات دولت روحانی کمتر بود، اما مجلس دهم به این تصمیم رسیده بود که رئیس‌جمهور را استیضاح کند. اما در مجلس یازدهم این اعتراض به دولت وجود ندارد و دلیل آن هم نامه و درخواست بیش از 220 نماینده مجلس به آقای رئیسی است که همگی از او خواستند در انتخابات ریاست‌جمهوری حضور یابد. بنابراین معلوم است که این مجلس مشکلات دولتی را که به درخواست و خواهش خودشان روی کار آمده است از بُعد نظارتی پیگیری و دنبال نمی‌کند. بنابراین وقتی پیگیری و نظارت از سوی مجلس انجام نمی‌شود، دولت هم تصور می‌کند مسیر و روشی که در پیش گرفته، درست است. اگر چراغ نظارت مجلس روی سر دولت نباشد، دولت تصور می‌کند راه و روشی که در پیش گرفته، درست است و به همین دلیل مجلس واکنشی نشان نمی‌دهد و احساس نیازی برای اصلاح روش خود نمی‌بیند و این به ضرر جامعه است.

‌به نظر شما بعد نظارتی مجلس بر دولت ضعیف است؟ انتخابات مجلس هم در راه است اما سؤالی که وجود دارد این است که مگر این نمایندگان نمی‌خواهند باز هم از این مردم رأی بگیرند، پس چرا مطالبات آنها را پیگیری نمی‌کنند؟

شاید آنها راهی برای رأی‌آوری دوباره پیدا کرده‌اند و چشمشان دنبال رأی طیفی خاص است. به همین دلیل است که مطالبات و خواست عموم مردم را دنبال نمی‌کنند. به این مفهوم که آنها دنبال مشارکت بالا در انتخابات نیستند و همان رأی حداقلی که آنها را به مجلس برساند برایشان کفایت می‌کند. البته خودم هم نماینده همین مجلس هستم، اما منتقد ضعف نظارتی آن هستم. از بعد نظارتی این مجلس، مجلسی نیست که من در دوره‌های قبل دیده‌ام. باید مجلس یازدهم بیشتر از این فعال باشد و حق و حقوق مردم را دنبال کند، بر دولت نظارت داشته باشد و ضعف‌های عمد و غیرعمد دولت در اداره کشور را به او تفهیم کند و راه را به دولتمردان نشان دهد تا در مسیر توسعه واقعی قرار بگیرد. اما تاکنون چنین روشی را در میان نمایندگان این مجلس مشاهده نکرده‌ام.