دیدارهایی که ممکن نمیشود
اولین روز این هفته با خبر اجرای حکم اعدام دو نفر از محکومان حوادث اخیر آغاز شد؛ درخصوص نحوه رسیدگی و صدور حکم محکومان به اعدام در این مدت صحبتهای فراوانی شده و نگارنده نیز چند یادداشت نوشته: آنچه از نظر دور ماند، صرف نظر از اینکه چه قضاوتی نسبت به آرای صادرشده داشته باشیم، حق آخرین ملاقات محکومان به مرگ با خانواده خود است.
اولین روز این هفته با خبر اجرای حکم اعدام دو نفر از محکومان حوادث اخیر آغاز شد؛ درخصوص نحوه رسیدگی و صدور حکم محکومان به اعدام در این مدت صحبتهای فراوانی شده و نگارنده نیز چند یادداشت نوشته: آنچه از نظر دور ماند، صرف نظر از اینکه چه قضاوتی نسبت به آرای صادرشده داشته باشیم، حق آخرین ملاقات محکومان به مرگ با خانواده خود است. احکام مربوط به اجرای احکام کیفری به شکل پراکنده در دو قانون «مجازات اسلامی» و «آیین دادرسی کیفری» آمده است؛ اما به شکل خاص، آییننامهای با عنوان طولانی «نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس و عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محلهای معین» که با 148 ماده در تاریخ 27 خرداد 1398 به تصویب رئیس وقت قوه قضائیه (سیدابراهیم رئیسی) رسید، به این موضوع میپردازد. اگر بخواهیم مواد مرتبط با آخرین ملاقات محکوم با خانواده خود را بررسی کنیم، باید در مبحث «نحوه اجرای مجازاتهای سالب حیات» از مواد 33 تا 49 جستوجو کرد. در ماده 36 میخوانیم: «ساعاتی پیش از اجرای مجازات سالب حیات و ترجیحا شب پیش از اجرای حکم، در صورت رضایت محکوم مراسم مذهبی توسط فرد بصیر و آگاه به مسائل مذهبی و در غیاب ایشان توسط قاضی اجرای احکام کیفری اجرا میشود و به محکوم تفهیم میگردد که چنانچه اظهاراتی مانند توبه یا وصیت دارد، اعلام نماید» و در ماده 38 آمده است: «در صورت تقاضای خوردنی یا آشامیدنی از سوی محکوم، جز در مواردی که تقاضای وی به تشخیص پزشکی قانونی به مصلحت نبوده یا به تشخیص قاضی اجرای احکام کیفری برای تأخیر اجرای حکم باشد، مأموران انتظامی مکلف به تهیه آن میباشند». همانطور که ملاحظه شد، در این دو ماده که انتظار میرود در مورد حق ملاقات با خانواده اشارهای شده باشد، مطلب خاصی دیده نمیشود. اینکه به پذیرش تقاضای خوردن و آشامیدن توجه شده اما حرفی از درخواست یا تکلیف مقامات به آخرین ملاقات به میان نیامده، جای تعجب و البته تأسف دارد! ممکن است به دلیل بدیهیبودن موضوع دیگر سخنی از آن در متن آییننامه به میان نیامده باشد. در ماده 43 قاضی اجرای احکام کیفری مکلف شده حداقل 48 ساعت پیش از اجرای مجازات سالب حیات، مراتب را به مقامات و اشخاصی اطلاع دهد تا جهت انجام وظیفه محوله در محل اجرای حکم حاضر شوند. در این فهرست 9نفره که از افرادی مانند قاضی صادرکننده حکم بدوی و رئیس زندان، تا فرمانده انتظامی محل و منشی دادگاه را در بر میگیرد، تنها به وکیل محکوم اشاره شده است و باز هم متأسفانه اثری از خانواده محکوم دیده نمیشود. فقط در مورد حکم قصاص نفس به حضور اولیای دم محکوم اشاره شده است. این را که وکلای این دو محکوم که مجازات اعدام آنان در روز شنبه اجرا شد، از موضوع اجرای مجازات مطلع بودهاند یا خیر، باید از این دوستان جویا شد. در صورت عدم ابلاغ موضوع به وکلا، قاضی مجری حکم مطابق ماده 14 قانون «نظارت بر رفتار قضات» مرتکب تخلف انتظامی «اهمال در انجام وظایف محوله» شده که دارای مجازات انتظامی درجه یک تا چهار (از توبیخ کتبی تا کسر حقوق ماهانه تا یکسوم از شش ماه تا یک سال) شده و تخلف در دادسرای انتظامی قضات قابل تعقیب است.
بهعنوان یک حقوقخوانده و در جهت اثبات ضرورت آخرین ملاقات محکوم به مرگ با خانوادهاش پیش از اجرای حکم، جستوجوی فراوانی در متون قانونی کشور کردم؛ با تأسف باید اعتراف کنم که در قوانین و مقررات مربوط به اجرای احکام سلبکننده حیات، به اهمیت و ضرورت آخرین ملاقات اشارهای نشده؛ اما مگر این حق بدیهی نیاز به مستند قانونی یا ماده و تبصره دارد و مگر فقط ارزشها را باید تنها در قانون جستوجو کرد؟ به رسم انسانیت آخرین دیدار محکوم به مرگ با خانوادهاش را دریغ نکنید.