عباسزادهمشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی در گفتوگو با «شرق»
قوه عاقله مجلس به طرحهای محدودیتزا رأی نمیدهد
مدتی است که برخی نمایندگان مجلس یازدهم با نگاه سیاسی خاص، دنبال پیگیری طرحهایی برای محدودکردن بیشتر رسانهها و روزنامهنگاران و بستن فضای ارتباطات هستند.
مدتی است که برخی نمایندگان مجلس یازدهم با نگاه سیاسی خاص، دنبال پیگیری طرحهایی برای محدودکردن بیشتر رسانهها و روزنامهنگاران و بستن فضای ارتباطات هستند. اقدامی که پیش از این با طرح صیانت از فضای مجازی سروصدای زیادی به پا کرد. طرحی برای ایجاد محدودیت در استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی خارجی. حالا همان افراد پیرو طرح صیانت، پیگیر طرحهای محدودیتزا با قابلیت جرمانگاری و تنبیه برای رسانهها و خبرنگاران هستند. طرحهایی با عناوین «پیگیری حقوقی نشر اکاذیب در فضای مجازی» و «تشدید مجازات همکاریکنندگان با اقدامات کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» که درخصوص جرمانگاری از فیلمبرداری و اشتراکگذاری آن در شبکههای اجتماعی است و میتوان در صورت به نتیجه رسیدن، آن را پایانی بر شهروندخبرنگاری دانست. بنابراین در شرایطی که صداوسیما سالهاست به دلیل مواضع سیاسی خود، مرجعیت رسانهای خود را در میان گروه بزرگی از جامعه از دست داده و بخشی از افکار عمومی برای کسب اخبار به رسانههای آن سوی آب رجوع میکنند، ایجاد محدودیت بیشتر برای رسانهها و مطبوعات داخلی، جفا در حق نظام و سوقدادن بیشتر مردم به سمت رسانههایی است که بر دشمنی با جمهوری اسلامی ایران اصرار میورزند و هزینه سنگینی برای آن صرف میکنند. از این رو، درباره طرحهای عجیب محدودکننده رسانهها از سوی برخی نمایندگان، با محمود عباسزادهمشکینی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفتوگو کردیم.
درباره طرحهای محدودکننده رسانهها از سوی برخی نمایندگان توضیح دهید که با چه هدف و منطقی دنبال محدودیت رسانهها و روزنامهنگاران هستند؟ آنهم در شرایطی که باید صدای انتقاد از داخل منعکس شود نه بیرون مرزها.
مجلس 290 نماینده دارد و هر نماینده هر طرحی که تمایل داشته باشد، میتواند ثبت کند. همه نمایندگان حق دارند طرحی را به ثبت برسانند؛ اما تا زمانی که طرح به صحن نیامده و پیشنویس آن به تصویب مجلس نرسیده است، نمیتوان روی آن خیلی تأکید داشت یا نسبت به آن واکنش نشان داد. در این مجلس حدود چند هزار طرح ثبت شده است و همه میدانند نوبت به بررسی همه این طرحها نخواهد رسید. هر پیشنویسی با امضای یک نماینده میتواند به طرحی عادی، یکفوریتی، دوفوریتی یا سهفوریتی تبدیل شود و در مسیر رسیدگی قرار گیرد. درحالحاضر صدها طرح پیشنهادی دوفوریتی و سهفوریتی داریم که چندین ماه است در مجلس خاک میخورند و قطعا به عمر این مجلس نمیرسند. در مجلس فعلی هم مثل همه مجالس گذشته طیفهای فکری و سیاسی مختلفی وجود دارد. حتی در بین همین اصولگرایان مجلس هم تنوع فکری گستردهای وجود دارد و نمیتوان همه را در یک طیف فکری و سیاسی دستهبندی کرد. این اتفاق را از خوبیهای مجلس فعلی میدانم و زیبایی مجلس به همین تنوع فکری آن بستگی دارد. اما درباره سؤال شما باید بگویم طرحهایی که در مجلس تصویب شدهاند و مورد مناقشه جامعه رسانهای کشور و افکار عمومی قرار گرفتهاند، تعدادشان زیاد نیست و نباید نگران چنین طرحهایی بود؛ چراکه اگر محدودیتزا باشند، طیف عاقله مجلس به آن رأی نخواهند داد. چون عقلانیت در این مجلس غالب است. هرچند دوستانی هم هستند که خیلی عجله دارند و مواضع تندوتیزی میگیرند و این طرحهای خاص خروجی تفکر این گروههاست.
درباره طرحهایی که برای محدودکردن بیشتر رسانهها در مجلس مطرح است، بیشتر توضیح دهید. مثلا طرح پیگیری حقوقی نشر اکاذیب در فضای مجازی در کمیسیون حقوقی و قضائی درحال بررسی است و طرح دیگری با عنوان «تشدید مجازات همکاریکنندگان با اقدامات کشورهای متخاصم علیه امنیت و منافع ملی» که طرحی درخصوص جرمانگاری از فیلمبرداری و اشتراکگذاری آن در شبکههای اجتماعی است، در کمیسیون مشترک دنبال میشود.
چند نکته را بهعنوان کسی که سابقه 30 سال کار رسانه دارم و فعال سیاسی هستم و البته از طرف غرب هم مورد تحریم قرار گرفتهام، بیان کنم. اعتقاد دارم آزادی در کنار تکلیف معنا پیدا میکند. حق در برابر تکلیف است و باید به این موضوع بیشتر توجه کنیم. نکته دوم اینکه بلوغ فکری جامعه، ارتقا و توسعه معرفت عمومی بیشتر در فضای آزاد شکل میگیرد و این اصل دوم است. اصل سوم هم این است که کشور ما از نظر تاریخی و جغرافیایی در شرایط بسیار حساسی در دنیا قرار دارد. علاه بر آن یکسری فشارهای مضاعف طی 40 سال گذشته بر کشور ما وارد شده است. محدودیتها، جنگ، ترور و تحریم فضایی را به کشور ما تحمیل کرده است؛ اما موضوع این است که مانایی و تمامیت ارضی کشور باید اولویت اول باشد. هم تمامیت ارضی و هم مانایی کشور که اساس منافع ملی ما است.
البته متأسفانه گاهی دشمنان بهعنوان یک استراتژی رسمی ابلاغ کردهاند که به دنبال براندازی در کشور ما هستند. طبیعتا ما هم دراینباره واکنش خواهیم داشت. اما بااینحال اعتقاد دارم رسانه باید استقلال خودش را داشته باشد. البته گاهی دیده میشود رسانههای ما استقلال در تولید محتوا و القای پیام درست را ندارند و پیش از اینکه خودشان را خادم ملت و سرباز معرفت در جامعه بدانند، سخنگوی یک طیف و گروه و جناح یا فرد هستند که این غلط است. اما تأکید میکنم با همه این توضیحات، رسانه در فضای آزادی که محدودیتها کم است، موفقتر عمل میکند و به اهداف نزدیکتر میشود. پس معتقدم خیلی مواقع باید یک طرح نو دراندازیم و منافع ملی را با حفظ رسانه آزاد تأمین کنیم. با این توصیف، در یک جامعه مردمسالار و دموکراتیک که بزرگترین پشتوانه نظام سیاسی آن مردم هستند، باید هوای کاراکترها و کاتالیزورهای رسانهای که باعث معرفت عمومی میشوند را داشته باشیم و با طرحها یا لوایح تند، اصل چهارم دموکراسی را محدود نکنیم. ما در برخی مواقع از خطاهای بزرگ چشمپوشی میکنیم اما گاهی خطای کوچک را بزرگ جلوه میدهیم. درحالی که با خطای فرزندان کشور هم باید مثل خطای فرزندان خودمان برخورد کنیم و گاهی از آنها چشم بپوشیم. نظام در آرمانها و سطوح کلی خود دارای چنین نگاهی به مردم است؛ اما اینکه چگونه و تا چه حد توانستهایم این نگاه را سیستمی و عملیاتی کنیم، جای کار زیادی دارد.