جوانان را به آینده امیدوار کنیم
«امید» کلمهای است که این روزها بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم و این امر را میتوان از افزایش مهاجرتها به کشورهای مختلف و خروج سرمایه به بهانه خرید ملک در کشور همسایه بهوضوح مشاهده کرد.
حسین معافی-مدرس دانشگاه: «امید» کلمهای است که این روزها بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم و این امر را میتوان از افزایش مهاجرتها به کشورهای مختلف و خروج سرمایه به بهانه خرید ملک در کشور همسایه بهوضوح مشاهده کرد.
با وجود اینکه استان مرکزی پایتخت صنعتی ایران است، نرخ بیکاری در خیلی از شهرستانهای آن بالاست و این موضوع باعث نگرانی جوانان و مهاجرت آنان از روستاها به شهرها و از شهرها به خارج از کشور شده است. ازدواج، اشتغال و مسکن از دغدغههای اصلی جوانان است که اگر توسط مسئولان مورد توجه جدی قرار نگیرد و راهکارهای عملی ارائه نشود، به یک چالش اساسی در آینده تبدیل خواهد شد.
چند وقتی است تصاویری از نفرات برتر کنکور سال ۸۰ در فضای مجازی وایرال میشود که این نفرات برتر در کشورهای اروپایی و آمریکا از جایگاههای بالایی برخوردار هستند و از ایران مهاجرت کردهاند. آموزشوپرورش هزینههای زیادی را برای بهثمررسیدن دانشآموزان صرف میکند تا در آینده از توانمندی و استعداد این جوانان در پیشرفت کشور استفاده کند، ولی متأسفانه امروز شاهد مهاجرت خیلی از فارغالتحصیلان و نخبگان و رتبههای برتر کنکور هستیم. پزشکان، پرستاران، مهندسان و متخصصان ازجمله افرادی هستند که طبق آمار مراجع ذیصلاح، دست به مهاجرت میزنند. چیزی که عجیب است نتایج تحقیقات میدانی از دانشآموزان متوسطه اول و دوم است که نشان میدهد حدود ۵۰ درصد از آنها به فکر مهاجرت و خروج از کشور هستند. این آمار به نوبه خود اگرچه پایینتر از این هم باشد، میتواند برای آینده کشور بسیار نگرانکننده باشد. معمولا کودکان فقط به زمان حال، جوانان فقط به آینده و سالخوردهها فقط به گذشته فکر میکنند، ولی انسان عاقل کسی است که هم مانند کودکان به فکر حال باشد و هم مانند جوانان به آینده نگاه کند و هم مانند سالخوردهها از گذشته خویش تجربه کسب کند. در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات و گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی باعث شده جوانان زندگی و امکانات شهر و دیار خود را با سایر کشورهای پیشرفته مقایسه کنند و خواستار رسیدن سریع و بدون زحمت به این امکانات و تجهیزات باشند و تنها راه ممکن را مهاجرت از ایران میدانند که البته خیلی از این مهاجران هم نمیتوانند به آمال و آرزوهای خود بعد از مهاجرت برسند. بیش از هر چیز جوانان به امید نیاز دارند، امید به آیندهای روشن که بتواند استعداد و توانایی خود را به منصه ظهور برسانند و برای کشور خود تلاش و کوشش کرده و نقشآفرینی کنند.
جوانان نسل z یا همان دهههشتادیها، ویژگیهای منحصربهفردی دارند که مسئولان نباید خود را با آنها مقایسه کنند، بلکه باید شرایط آنان را درک کرده و امکانات جامعه و شرایط تحصیل و اشتغال را طوری برای آنها فراهم کنند که به نیاز و خواست آنان نیز توجه شود. حضرت علی علیهالسلام میفرمایند: فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید، چراکه آنها برای آینده و زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند.
اگر موج مهاجرت در سالهای گذشته دلایل سیاسی به همراه داشت، تب اخیر مهاجرت، دیگر سیاسی نیست. پای صحبت هرکدام از متقاضیان مهاجرت که بنشینی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و امید را از دلایل خود برای میل به مهاجرت میدانند. در سالهای گذشته برخی مسئولان اعلام کردند 1.5 میلیون ایرانی در صف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند و این عدد که امروزه حتما بیشتر شده، نگران کننده است. خروج نیروهای کارشناسی و ورزیده به اقتصاد ملی آسیب میزند و یکی از دلایل تهیدستشدن ایرانیان، مهاجرت نیروهای نخبه است.
کمک به ازدواج، اشتغال و مسکن جوانان، صحبت با جوانان و در کنار آنها بودن و برگزاری کرسیهای آزاداندیشی میتواند در این شرایط به کمک جامعه بیاید و ناامیدی را در جامعه کاهش دهد. اگرچه همه دولتهای مختلف با تکیه بر جوانان به قدرت رسیدهاند و شعارهای زیادی برای حل مشکلات آنها دادهاند، ولی جوانان همیشه در حاشیه بودهاند و به آنها خیلی اهمیت داده نشده است. گسترش و تجهیز محیطهای آموزشی، توجه ویژه به سلامتی، شادابی و ورزش جوانان، امید به آینده با اشتغالزایی و نگاه ویژه به استعدادها و تخصصهای آنها و اهمیتدادن به کارهای پژوهشی و ارجنهادن به محققان و پژوهشگران میتواند جوانان را به آینده امیدوار کند.
دولت باید تمهیداتی را بیندیشد و اقدامات عملی و سریعی را انجام دهد که نهتنها از مهاجرت نخبگان و جوانان جلوگیری شود، بلکه شرایط را طوری رقم بزند و امکاناتی را فراهم کند تا افرادی که مهاجرت کردهاند نیز برای برگشت به کشور تشویق و ترغیب شوند و به مردم و سرزمین خود خدمت کنند.