نگاهی به آنچه این روزها در رویاروییهای دیپلماتیک میگذرد
حواشی «گروسی» در سفر به تهران
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سفر احتمالی خود به تهران در ماه فوریه خبر داد. این خبر توسط روزی بیرچارد، خبرنگار سیبیسینیوز رسانهای شد. بیرچارد همچنین به نقل از رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابراز کرد که توافق هستهای با ایران «به پوستهای خالی» تبدیل شده است.
شرق: مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سفر احتمالی خود به تهران در ماه فوریه خبر داد. این خبر توسط روزی بیرچارد، خبرنگار سیبیسینیوز رسانهای شد. بیرچارد همچنین به نقل از رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ابراز کرد که توافق هستهای با ایران «به پوستهای خالی» تبدیل شده است. گروسی میگوید: «هیچکس این مرگ (توافق) را اعلام نکرده است، اما وظایف انجام نمیشوند و تمامی محدودیتهایی که در برجام وجود دارند، برای چندینبار نقض شدهاند». مدیر کل آژانس اتمی ادامه میدهد: «باور دارم که احتمالا در ماه فوریه برای مسائل مختلف به تهران بروم تا گفتوگوهای سیاسی مورد نیاز را انجام دهیم. امیدوارم بتوانیم در این خصوص به پیشرفت برسیم». رافائل گروسی روز سهشنبه در نشست پارلمان اروپا اعلام کرد که ایرانیها میزان لازم (مواد اولیه برای تولید بمب هستهای در صورت افزایش غلظت آن به ۹۰ درصد) را در اختیار دارند، اما این بدان معنا نیست که بمب ساختهاند. به گفته او، به همین جهت باید به ارتباط و کار ادامه داد و دلسرد نشد. به موازات این اظهارنظرهای گروسی، وزیر امور خارجه بلژیک هم در پیامی از گفتوگو درباره مذاکرات برجامی با مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر داد. حاجه لهبیب، وزیر امور خارجه بلژیک، دیروز (چهارشنبه) در صفحه توییترش درباره دیدارش با مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نوشت: «با رافائل گروسی درباره تلاشهای آژانس برای تأمین ایمنی نیروگاه اتمی زاپروژیا، مذاکرات برجامی [احیای توافق هستهای] با وجود رخدادهای فعلی در ایران دیدار و گفتوگو کردم». رافائل گروسی هم روز دوشنبه در توییتی از وزرای امور خارجه اتریش و جمهوری چک برای دعوتش به نشست شورای وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا تشکر کرد و نوشت «درباره ایران و مسائل ایمنی و امنیت نیروگاههای هستهای اوکراین گزارش خواهد کرد».
در حالی از احتمال سفر گروسی به ایران ذیل یک اظهارنظر غیرمستقیم و نقل قولی از زبان او در ماه آتی میلادی (فوریه) خبر میرسد که پیشتر محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، هفتم دی در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران از انجام هماهنگیهای لازم در جهت انجام سفر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران بعد از تعطیلات ماه ژانویه گفته بود. البته مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیرا در گفتوگو با کریستین امانپور، خبرنگار شبکه سیانان ابراز امیدواری کرد که برای بهبود روابط با ایران و تنظیم دوباره این روابط بر مبنای اعتماد به تهران سفر کند که تاکنون این سفر صورت نگرفته است. او (گروسی) همچنین در مصاحبه با امانپور از تأثیر منفی مسائل غیرهستهای بر روند مذاکرات برجامی اظهار نگرانی کرده بود. اکنون که ژانویه رو به پایان است و در آستانه ورود به ماه فوریه هستیم، دوباره اخبار از انجام سفر گروسی در این ماه حکایت دارد؛ اما این تأخیرها برای حضور مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران به چه معناست؟ آیا به واقع سفری در کار خواهد بود؟ از همه مهمتر آیا انجام این سفر لزوما به معنای حصول توافق در جهت حل اختلافات پادمانی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است؟
با توجه به این سؤالها، جواد امینی در گفتوگو با «شرق» بر این باور است که یک «فضای معنادار» در مذاکرات هستهای احیای برجام و بهخصوص پرونده فعالیتهای هستهای ایران شکل گرفته است. در سایه این فضای معنادار، مفسر حوزه سیاست خارجی تأکید دارد که ایران اختلافات پادمانی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به موازات سیر تحولات تنظیم و تعریف میکند. از این منظر، امینی یک روند با محوریت تهران تعریف میکند مبنی بر اینکه اگر روند تحولات و فشارها علیه ایران طی روزها و هفتههای پیشرو تشدید شود، تهران هم از پرونده فعالیتهای هستهای به عنوان یک اهرم و برگه بازی استفاده خواهد کرد. بااینحال چون فضای چهار ماه گذشته تأثیرات منفی روی موضوع برجام گذاشته است، از دیدگاه امینی، نه اروپا و آمریکا و نه ایران تمایلی به دادن امتیاز به همدیگر ندارند. به همین دلیل مفسر حوزه سیاست خارجی اذعان دارد که اختلافات پادمانی و نیز مذاکرات هستهای به یک انسداد رسیده است. در سایه آنچه مطرح شد این کارشناس اعتقاد دارد: «بسیار بعید است که تهران در وضعیت کنونی با انجام سفر گروسی موافقت کند». حتی اگر این موافقت صورت گیرد و شاهد حضور گروسی باشیم، از منظر امینی، لزوما به معنای حصول توافق یا حل اختلافات پادمانی ایران با آژانس نخواهد بود. با این جمله، تحلیلگر سیاست خارجی در پایان بخش گفتوگو با «شرق» تصریح میکند: «هم انجام سفر رافائل گروسی به تهران در تاریخهای متعدد تغییر و تأخیر ایجاد میکند و هم روند احتمالی حل اختلافات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک روند زمانبر، فرسایش و منوط به سیر فشارها بر ایران خواهد بود».
این در حالی است که حمید اسماعیلی، ارزیابی متفاوتی از جواد امینی دارد و بر این باور است که چون در چند ماه گذشته فشار تقریبا بیسابقهای از نظر دیپلماتیک و سیاسی روی ایران شکل گرفته است؛ بنابراین تهران برای تعدیل این فضای ضد ایرانی به دنبال حل اختلافات پادمانی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود؛ اما این کارشناس هم مانند امینی اعتقاد دارد که تهران بهسادگی حاضر به حل اختلافات پادمانی با آژانس نخواهد بود، مگر آنکه روند فشار علیه ایران شکسته شود. به این معنا تحلیلگر حوزه برجامی به یک رویارویی سیاسی و دیپلماتیک از جانب تهران اعتقاد دارد. در تبیین بیشتر و دقیقتر این رفتار سیاسی و دیپلماتیک ایران، اسماعیلی یادآور میشود که تهران، هم روند حل اختلافات پادمانی با آژانس و دادن امتیازات در حوزه فعالیتهای هستهای را منوط به روند «تعدیل یا تشدید فشار» به خود میکند و هم از آن سو سعی میکند یک پروسه زمانبر با گروسی را برای نمایش یک چهره دیپلماتیک و اهل گفتوگو و مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دستور کار قرار دهد.
با وجود نکاتی که مطرح شد این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی به سرفصل جدیدی ورود میکند و در تشریحش به «شرق» میگوید که چون برخی فشارهای داخلی بهویژه از نظر اقتصادی و معیشتی بر دولت سیزدهم زیاد شده و در کنار آن فشارها در حوزه سیاست خارجی در حال تشدید است، بنابراین از دید اسماعیلی، ایران سعی خواهد کرد روند رو به مثبتی را هم با غرب در زمینه احیای برجام و هم با آژانس در رابطه با حل اختلافات پادمانی در پیش بگیرد. اما هر دو روند منوط به آن است که فضای ضد ایرانی کنونی تعدیل شود، چراکه از نگاه این کارشناس اگر تهران در شرایط فعلی امتیازی به آژانس بدهد، صرفا یک گزاره را تقویت میکند، «پذیرش تهران به ضعف دیپلماتیک» و این واقعیتی که ایران هم بر آن واقف است و به همین دلیل اسماعیلی در تکمیل گفتههای خود یادآور میشود که تهران از دادن «امتیاز مفت» که نشاندهنده ضعف سیاست خارجی و رفتاری از سر ناچاری است، خودداری میکند.
البته این کارشناس نکته مهمتری را هم گوشزد میکند مبنی بر اینکه اگر روند فرسایشی کنونی با آژانس کماکان ادامه پیدا کند و اختلافات پادمانی به همین منوال باقی بماند، در نشست فصلی شورای حکام وضعیت ایران پیچیدهتر و بغرنجتر خواهد شد. این بغرنجترشدن وضعیت برای تهران از نگاه مفسر حوزه برجامی به قدری جدی است که میتواند پرونده فعالیتهای هستهای ایران را از شورای حکام به شورای امنیت ارجاع دهد یا در یک سناریوی دیگر به آغاز روند حقوقی فعالشدن مکانیسم ماشه منجر شود؛ ازاینرو اسماعیلی با این جمله گپوگفتش با «شرق» را پایان میدهد که «این شبیه قرارگرفتن در منگنه است، چون نه میتوان امتیاز مفتی به غرب داد و نه میتوان وضعیت کنونی را تا نشست شورای حکام به درازا کشاند؛ بنابراین باید دید که ایران چه رفتاری از خود نشان میدهد؟!».
چرخش بایدن از احیای برجام به فشار بر چین
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در یک نشست خبری ضمن پاسخ به سؤالی درباره صادرات نفت ایران، بار دیگر با یک ادعا ایران را مقصر بینتیجهماندن مذاکرات برجامی در وین دانست. ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، در یک نشست خبری در پاسخ به درخواست توضیح بیشتر درباره اظهارات اخیر رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، مبنی بر تلاش آمریکا برای جلوگیری از واردات نفت ایران توسط چین، گفت: «ما به طور منظم و سرسختانه مشغول اجرای تحریمهایمان هستیم که شامل تعاملات منظم و مؤثر با متحدان و شرکایمان درباره کسانی است که سعی میکنند این تحریمها را دور بزنند».
پرایس افزود: «تمرکز اصلی ما در زمینه اجرای تحریمهایمان روی چین متمرکز است که بزرگترین مشتری نفتی ایران محسوب میشود. ما به طور منظم با چین و دیگر کشوها در ارتباطیم تا آنها را از اقداماتی در رابطه با ایران که ممکن است ناقض تحریمهای آمریکا باشد، بر حذر داریم. ما اقدامات تحریمی را از قبل اعلام نمیکنیم اما به رصد صادرات نفت ایران و تعامل با شرکای تجاری آن در زمینه احتمال مواجهه با تحریمهای آمریکا ادامه میدهیم». سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در ادامه به تحریمهای اعمالشده بر برخی شرکتها که به ادعای او با «صادرات قاچاقی» نفت مرتبط بودهاند، اشاره کرد.
توضیح پرایس درباره اظهارات مالی، در پی این مطرح میشود که او در گفتوگویی با شبکه بلومبرگ بیان کرد: «آمریکا با تلاش برای بهاجرادرآوردن تحریمهای هستهای علیه ایران، فشار بر چین را جهت متوقفکردن واردات نفت از ایران افزایش خواهد داد». مالی با ادعای اینکه «چین مقصد اصلی صادرات قاچاق ایران است»، اظهار کرد: «مذاکرات برای منصرفکردن چین از خریداری نفت ایران شدت خواهد گرفت». او گفت: «آمریکا اقداماتی را که لازم باشد برای جلوگیری از صادرات نفت ایران و ممانعت از خریداری آن توسط دیگر کشورها انجام خواهد داد». نماینده ویژه آمریکا در امور ایران تأکید کرد: «ما هیچیک از تحریمهایمان را علیه ایران، بهویژه در زمین فروش نفت ایران کاهش ندادهایم».
ند پرایس در بخش دیگری از این نشست خبری بار دیگر تأکید کرد که موضوع احیای توافق هستهای (برجام) در دستور کار دولت بایدن نیست و در حال حاضر، «حمایت از ایرانیانی که به خیابان آمده و خواستار حقوق همگانیشان هستند، محکومیت و مقابله با ارائه کمک به روسیه، آزادی شهروندان آمریکایی»، در دستور کار واشنگتن قرار دارد. او بار دیگر با ادعای مقصر جلوهدادن ایران در روند احیای برجام در مذاکرات وین گفت: «برجام به دلیل اینکه ایرانیها مرتب از بازگشت دوجانبه به پایبندی به برجام رویگردان بودهاند، در دستور کار قرار ندارد». در همین راستا رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم با بازنشر بخشی از گفتوگوی اخیرش با شبکه بلومبرگ، در صفحه توییترش ادعا کرد: ما هنوز به دیپلماسی باور داریم، اما چون ایران در سپتامبر به یک توافق پشت کرد، تمرکزمان روی مقابلهای که با شهروندانشان دارند و کمکرسانی به روسیه در جنگ اوکراین است».
غلامرضا کرمی در تشریح و تبیین چرخش دولت بایدن از تلاش برای احیای برجام به مذاکره با چین برای قطع خرید نفت از ایران، از تغییر دستور کار کاخ سفید به «شرق» میگوید. به این معنا که جو بایدن در سایه وقایع اخیر و اوجگیری رفتارهای ضد ایرانی، سعی ندارد برجام سال ۲۰۱۵ را احیا کند، بلکه به دنبال آن است که با تشدید فشارها، تهران را در مسیری قرار دهد که یک توافق جدید شکل بگیرد. با چنین خوانشی این کارشناس حوزه بینالملل یادآور میشود که به واسطه فشارهای داخلی بهویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی، اگر مذاکرات واشنگتن با پکن برای کاهش خرید نفت از ایران به نتیجه برسد، برگهای برنده در مواجهه با غرب تضعیف میشود و این همان نکتهای است که بایدن با اشراف بر آن درصدد است ذیل فشار به چین، آن را محقق کند. البته کرمی به این نکته اشاره میکند که ظرفیت ایران در دوره ترامپ برای بهصفررساندن فروش نفت ایران نشان داد که تهران در وضعیت مشابه حاضر به عقبنشینی دیپلماتیک نیست، اما وی وضعیت کنونی را هم قدری متفاوت از دوره ترامپ در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ میداند. این فضای متفاوت از نگاه کرمی به تفاوت رفتار چین پس از سفر شی جین پینگ به عربستان سعودی و تقویت مناسبات سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و تجاری پکن با کشورهای حاشیه خلیج فارس بازمیگردد؛ بنابراین مفسر حوزه بینالملل این احتمال را میدهد که چینیها هم رفتار متفاوتی داشته باشند که در این صورت فضا را قدری باید به شکل دیگری تحلیل و ارزیابی کرد.