چقدر آب تجدیدپذیر داریم؟
براساس اعلام وزارت نیرو در هفتم بهمن 1401 میزان آب ورودی به سدهای تهران همچنان ناکافی است و بارشها نسبت به سال آبی قبل 42 درصد و نسبت به بلندمدت 54.3 درصد کاهش یافته است.
براساس اعلام وزارت نیرو در هفتم بهمن 1401 میزان آب ورودی به سدهای تهران همچنان ناکافی است و بارشها نسبت به سال آبی قبل 42 درصد و نسبت به بلندمدت 54.3 درصد کاهش یافته است. کاهش ۱۸درصدی ورودی آب به سدهای تهران از اول مهر تا هفتم بهمن 1401 موجب شده تا مخازن سدهای پنجگانه تهران با کسری ۸۱ میلیون مترمکعبی نسبت به سال آبی گذشته روبهرو شوند. حجم کل مخازن سدهای استان تهران ۲۴۴ میلیون مترمکعب و در زمان مشابه سال قبل ۳۲۵ میلیون مترمکعب بوده است. مصرف آب در حوزه شرب حدود 10 درصد و در کشاورزی حدود ۹۰ درصد است؛ درحالیکه در استان تهران حدود ۴۳ درصد آب در حوزه شرب مصرف میشود. حجم ذخیره آب سد لار سال گذشته در این زمان ۱۴ میلیون مترمکعب و اکنون ۱۲ میلیون مترمکعب و حجم آب سد ماملو سال گذشته در این زمان ۷۱ میلیون مترمکعب و اکنون ۴۵ میلیون مترمکعب و حجم ذخیره آب سد لتیان سال گذشته در چنین زمانی 19 میلیون مترمکعب و اکنون به ۱۴ میلیون مترمکعب رسیده است. میزان بارشها از ابتدای سال آبی تا هفتم بهمن 51 میلیمتر است که این میزان در سال گذشته 87 میلیمتر بود؛ که نشان میدهد میزان بارشها نسبت به سال آبی قبل آن ۴۲ درصد و نسبت به بلندمدت 54 درصد کاهش یافته است. براساس مطالعات طرح جامع آب کشور در نیمه دهه 90 شمسی، منشأ اصلی منابع آب در ایران ریزشهای جوی حدود ۴۱۳ میلیارد مترمکعب است که در سالهای اخیر به کمتر از 400 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. از این مقدار ۹۳ میلیارد مترمکعب (حدود ۲۳ درصد) به صورت رواناب درمیآید، ۲۵ تا 38 میلیارد مترمکعب (6 تا 7 درصد) به سفرههای زیرزمینی نفوذ میکند و 282 تا ۲۹۵ میلیارد مترمکعب (68 تا 72 درصد) آن تبخیر میشود. علاوهبراین ۱۲ میلیارد مترمکعب آب با رودخانههای مرزی وارد کشور میشود (سرجمع حدود 105 میلیارد مترمکعب رواناب) و حدود 32 میلیارد مترمکعب نیز به صورت بازیافت به چرخه مصرف آب بازمیگردد؛ بنابراین علاوه بر 105 میلیارد مترمکعب رواناب، حدود 30 میلیارد مترمکعب نیز نفوذ میکند که بهاینترتیب مجموعا حدود 135 میلیارد مترمکعب، منابع تجدیدپذیر کل کشور را تشکیل میدهند. از این مقدار حدود 90 میلیارد مترمکعب مصرف میشود (حدود 70 درصد از آبهای تجدیدپذیر کشور مصرف میشوند). از میزان 90 میلیارد مترمکعب آب استحصالشده سالانه، حدود 40 میلیارد مترمکعب رواناب و حدود 50 میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی است. تغذیه طبیعی سالانه سفرههای زیرزمینی حدود 60 میلیارد مترمکعب است که حدود 30 میلیارد مترمکعب تغذیه از بارندگی، حدود 15 میلیارد مترمکعب از جریانات سطحی و حدود 20 میلیارد مترمکعب از آبیاری است. میزان 65 میلیارد مترمکعب کاهش سالانه آب زیرزمینی ایران علاوه بر حدود 50 میلیارد مترمکعب استحصال، به پنج میلیارد مترمکعب تبخیر و تعرق و حدود 10 میلیارد مترمکعب هدررفتن به صورت زهآب و رواناب مربوط است. این موضوع باعث میشود که بیلان منفی بهخصوص در شرق، مرکز و جنوب کشور به وجود بیاید. از حدود 90 میلیارد مترمکعب آب استحصالی (70 درصد کل آب تجدیدپذیر ایران) حدود 80 میلیارد مترمکعب (88 درصد) صرف کشاورزی میشود. سهم آب صنعتی حدود 1.8 میلیارد مترمکعب (حدود دو درصد) و مصرف آب خانگی حدود 9 میلیارد مترمکعب (10 درصد) است. تمرکز جمعیت در منطقه پیرامون تهران موجب شده تا 26 درصد از جمعیت کشور در زیرحوضه آبریز دریاچه نمک، در حوزه آبریز ایران مرکزی ساکن باشند. این تمرکز جمعیت با کمبود آبهای سطحی به دلیل خشکسالیهای شدید و طولانیمدت در زیرحوضه دریاچه نمک باعث جایگزینی تدریجی آبهای سطحی با آبهای زیرزمینی برای تأمین آب خانگی شده است.
افزایش استفاده مصرفی از آبهای زیرزمینی، که جریانهای برگشتی و تغذیه آب زیرزمینی را کاهش میدهد، پیامدهای محیطزیستی عمدهای دارد.
ایران ازجمله کشورهایی است که به دلیل تغییرات اقلیمی و خشکسالی تا سال 2025 با تنش آبی و تا سال 2040 با بحران جدی آب مواجه خواهد شد. از 30 میلیون هکتار استپ زاگرس، شش میلیون هکتار جنگل است که 40 درصد از آب کشور را تأمین میکند. استپ جنگلی کوههای زاگرس 11 استان با 22 میلیون نفر جمعیت ایران را در بر میگیرد و عمدتا در غرب کشور 400 گونه گیاهی و حیات وحش را در خود جای داده است. با بهبود آبخیزداری و حفاظت از جنگلهای باقیمانده و تالابها، حفاظت از منابع طبیعی کشور ممکن است. این مجموعه فعالیتها از مهمترین اقدامات برای مدیریت خشکسالی و مقابله با تبعات تغییرات اقلیمی است. از شش میلیون هکتار استپ جنگلی زاگرس، 1.2 میلیون هکتار (حدود 20 درصد) تحت اثر شدید تغییرات اقلیمی، فعالیتهای انسانی و نابودی درختان بلوط و بیماریهای گسترده درختان قرار گرفته است. سدسازی، حفر چاه و استفاده از منابع آب برای تأمین آب صنایع شهرهای در حال توسعه، موجب تغییر رشد پوشش گیاهی شده است.
آب منبع حیاتی ایران است که در دو دهه گذشته بیش از 200 کیلومترمکعب از کل ذخیره آن را از دست داده و سطح آبهای زیرزمینی به طور متوسط حدود 28 سانتیمتر در سال کاهش یافته است. خشکسالی و بیابانزایی و همچنین سیلهای ناگهانی از نمادهای تغییر اقلیم در ایران هستند و با کاهش منابع آب، کمبود آب بهسرعت به یک نگرانی اصلی برای ایرانیان تبدیل میشود.
مقابله با کمبود آب تنها شامل جنبههای فنی تغییر الگوی مصرف و کاهش ناکارآمدیها یا تغییر مسیر رودخانهها و سرمایهگذاری در انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به استانهای خشک داخلی و ایجاد کارخانههای آبشیرینکن نیست. هر رویکردی برای تأثیر بلندمدت نیاز به درک چگونگی ارتباط آب و جامعه استفادهکننده از آن دارد. برای ایجاد یکپارچگی کافی برای هیدراتاسیون منظره و استفاده اجتماعی-اقتصادی به اصلاح الگوهای فعلی استفاده از آب نیاز است تا احتیاجات انسانی و اکولوژیکی به طور متعادل برآورده شود. منافع سیاسی و اقتصادی به سامانههای آبی وابسته است. مخاطرات آبشاری ناشی از اختلالات شدید اقلیمی و بیثباتی برای آینده کشور، منطقه و سایر نقاط جهان مضر خواهد بود. بازسازی چرخه هیدرولوژیکی به نفع امنیت اکولوژیکی و سازگاری با اقلیم اهمیتی فوقالعاده در مقابله با پیامدهای تغییرات اقلیمی دارد.