|

یادی از استاد سیدمحمد هاشمی

که آزادگی جوهر آدمی است*

سرانجام پس از مدتی بیماری بیست‌و‌یکم بهمن‌ماه دکتر سیدمحمد هاشمی استاد برجسته حقوق عمومی ایران پر کشید و جامعه حقوقی کشور را در اندوه فروبرد. ایشان در دانشکده‌های حقوق به‌عنوان بنیان‌گذار و پدر رشته حقوق عمومی شهرت دارند که دلیل آن پیگیری ایجاد حقوق عمومی به‌عنوان رشته‌ای مستقل در دانشگاه‌های ایران به‌ویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی است.

که آزادگی جوهر آدمی است*

سرانجام پس از مدتی بیماری بیست‌و‌یکم بهمن‌ماه دکتر سیدمحمد هاشمی استاد برجسته حقوق عمومی ایران پر کشید و جامعه حقوقی کشور را در اندوه فروبرد. ایشان در دانشکده‌های حقوق به‌عنوان بنیان‌گذار و پدر رشته حقوق عمومی شهرت دارند که دلیل آن پیگیری ایجاد حقوق عمومی به‌عنوان رشته‌ای مستقل در دانشگاه‌های ایران به‌ویژه در دوران پس از انقلاب اسلامی است.

استاد متولد 1319 در شهر قم و خانواده‌ای روحانی بود که ابتدا با طی دوره دانش‌سرای مقدماتی از سال 1339 به معلمی اشتغال داشت که همواره به این شغل مباهات می‌کرد. در 24‌سالگی وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران و پس از دانش‌آموختگی و کسب بورسیه دولتی فرانسه برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری وارد دانشگاه پاریس شد. رساله دکتری خود را با عنوان «روابط جمعی کار در ایران و فرانسه» به راهنمایی موریس دوورژه (استاد نامدار حقوق عمومی که کتاب‌های متعدی از او در ایران ترجمه و تدریس می‌شود) گذراند. با وجود فراهم‌بودن امکان فعالیت آموزشی و پژوهشی، به این دلیل که شرط ادامه همکاری کسب تابعیت بیگانه بود و روحیه میهن‌پرستی استاد، پیشنهاد همکاری دولت فرانسه را رد و به ایران بازگشت. «دست هیچ‌کس را نبوس، چون سلمان فارسی وقتی از ایران به مدینه رفت خواست دست حضرت محمد‌(ص) را ببوسد، آن حضرت مانع این کار شد». 

این جمله بخشی از نصایح چهارگانه پدر استاد سیدمحمد هاشمی به فرزند خود است که در ابتدای زندگی‌نامه کوتاه در یادنامه خود با عنوان «از تنظیم قدرت تا تضمین حق‌ها» نگاشته‌اند. بخش عمده فعالیت‌های استاد امر آموزش و تألیف چند کتاب مرجع در زمینه حقوق عمومی است. مهم‌ترین اثر وی کتاب «حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران» که در دو جلد به ترتیب به اصول و مبانی کلی نظام و حاکمیت و نهادهای سیاسی می‌پردازد.

 انتشار این کتاب در اوایل دهه 70 نخستین (و مهم‌ترین) اثر در حوزه حقوق اساسی ایران بود که برای اولین بار به تبیین، شرح و البته نقد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌پردازد. از ویژگی‌های کتاب بررسی همه‌‌جانبه موضوعات، تحلیل تاریخی، نگرش منصفانه، نگاه نقادانه و مهم‌‌تر از همه بومی‌سازی مفاهیم با پرداختن به زمینه شرعی و پیشینه تاریخی آن است. گفتنی است این اثر جایزه کتاب سال را از آن خود کرد. در سال 1384 کتاب دیگری با نام «حقوق بشر و آزادی‌های اساسی» از دکتر هاشمی منتشر شد که می‌توان جلد سوم اثر حقوق اساسی ایشان دانست. 

در این کتاب علاوه بر زمینه‌های فلسفی و مبانی تاریخی و دینی حقوق بشر، به انعکاس مفاهیم بنیادین حقوق بشر در نظام حقوقی ایران (به‌ویژه فصل سوم قانون اساسی با عنوان «حقوق ملت») پرداخته و کوشش شده به رویکردی هم‌گرایانه میان حقوق داخلی با زمینه‌های دینی و نظام حقوق بشر بین‌الملل پرداخته شود. هرچند رساله دکتری استاد در زمینه حقوق کار بود و در این حوزه هم سال‌ها تدریس داشتند؛ اما به دلیل رعایت احترام دکتر عزت‌الله عراقی استاد برجسته این درس، کتاب حقوق کار خود را تا پس از فوت ایشان منتشر نکردند که دو کتاب حالت رقابت پیدا نکند.

فعالیت‌های او به امور آموزش و پژوهش محدود نشد و در بیشتر ایام به کار عملی نیز اهتمام داشتند. وی در خاطرات خود در کتاب «تاریخ شفاهی حقوق ایران» بیان می‌دارد با وجود احراز رتبه اول در آزمون قضاوت سال 1344 با دیدن فضای دادگستری و نصیحت پدر مبنی بر منع تصدی منصب قضا به دلیل حساسیت آن، از کارآموزی قضاوت انصراف می‌دهد و با داشتن پروانه وکالت در تمام دوران حیات خود تنها در 11 پرونده وکالت می‌کند. 

از سال 1361 تا 1368 و دوران ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان مشاور حقوقی مستقل همکاری داشت که مهم‌ترین اقدام تهیه پیش‌نویس قانون «تعیین حدود وظایف و اختیارات و مسئولیت‌های ریاست‌جمهوری اسلامی ایران» در سال 1365 است که با هدف کاهش اختلاف در قلمرو اختیارات رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر طراحی شده بود. استاد هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی نیز با نهاد ریاست‌جمهوری در قامت مشاور همکاری داشت که مهم‌ترین اقدامات کمک به هیئت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی است. ایشان کمی پیش از دوران بازنشستگی به پاس یک عمر فعالیت علمی، نشان دانش دریافت کردند. با وجود مدارج بالای علمی و عملی، حسن خلق، روحیه مدارا و میانه‌روی و پایبندی به استقلال فردی و علمی مهم‌ترین خصیصه استاد هاشمی است. یادش مانا!

* عنوان یادداشت مصرعی از یکی از سروده‌های استاد در ستایش حقوق بشر است.