|

نگاهی به آمار جهانی تولید پسماند

هیچ جای دوری وجود ندارد

در‌حالی‌که در صف انتظار صندوق فروشگاه هستم، به سبد خرید نفر جلویی نگاه می‌کنم. اقلامی که از قفسه‌های خرید جدا شده‌اند و اکنون در جلوی صندوق فروشگاه به انتظار نشسته‌اند: شوینده‌های بسته‌بندی‌شده در بطری‌های یک و دو لیتری، گوشت مرغ پیچیده‌شده در چند لایه پلاستیک، دو جین قوطی نوشیدنی آلومینیومی، میوه‌های سواشده در نایلون‌ها و انواع کیک و بیسکوییت در بسته‌بندی‌های رنگارنگ.

هیچ جای دوری وجود ندارد

محمدرحیم مقدس، کارشناس محیط‌زیست: در‌حالی‌که در صف انتظار صندوق فروشگاه هستم، به سبد خرید نفر جلویی نگاه می‌کنم. اقلامی که از قفسه‌های خرید جدا شده‌اند و اکنون در جلوی صندوق فروشگاه به انتظار نشسته‌اند: شوینده‌های بسته‌بندی‌شده در بطری‌های یک و دو لیتری، گوشت مرغ پیچیده‌شده در چند لایه پلاستیک، دو جین قوطی نوشیدنی آلومینیومی، میوه‌های سواشده در نایلون‌ها و انواع کیک و بیسکوییت در بسته‌بندی‌های رنگارنگ. با احتساب کیسه‌های پلاستیکی سفیدرنگی که برای حمل‌ونقل این اقلام از آنها استفاده می‌کند، خرید یک سبد پر به‌راحتی حداقل 10 کیسه پلاستیکی مصرف می‌کند که سرانجام از سطل زباله سر در خواهند آورد. قوطی‌ها، ظروف پلاستیکی و پوشش‌های بسته‌بندی هم که پس از اتمام مصرف دور انداخته می‌شوند به‌جای خود. محتویات سطل زباله شهری اما صرفا محدود به این موارد نیست. بخش بزرگی از آن را پسماندهای به‌اصطلاح تر تشکیل می‌دهد؛ پوست میوه و سبزیجات، باقی‌مانده غذا و... که در شرایط فعلی، با وجود قوانین و آیین‌نامه‌ها، اگر شهروندان خود دلسوز محیط‌ زیست نباشند، همگی به‌صورت مخلوط و تفکیک‌نشده -‌گاهی همراه با پسماندهای خطرناکی همچون باتری‌ها، تیغ‌های اصلاح و حتی مواد شیمیایی خطرناک مانند اسیدهای لوله‌بازکن- راهی سطل‌های زباله می‌شوند تا در قدم اول به‌صورت غیررسمی و توسط زباله‌گردها قسمتی که ارزش بیشتری برای بازیافت  دارد،‌ جدا شده و باقی راهی لندفیل شود تا در آنجا، سَرندها و کارگرانی که برای شرکت‌های پیمانکار مشغول به کار هستند، این زباله‌ها را از هم تفکیک کنند.

زمانی که شی‌ء یا وسیله‌ای را در سطل زباله رها می‌کنیم، به‌اصطلاح می‌گوییم آن را «دور» انداخته‌ایم. اما این دور کجاست؟ چند متر دورتر از آپارتمان محل زندگی‌مان؟ چند کیلومتر خارج از شهر؟ در میان جنگل‌های هیرکانی یا سرگردان در وسط اقیانوس؟ واقعیت این است که در جهان به‌هم‌پیوسته امروز، در عصر دهکده جهانی، جای «دور»ی در کره زمین وجود ندارد.

بیایید یک مرحله قبل‌تر از همه اینها را ببینیم. صرف نظر از تمام مسائل و مشکلاتی که در اجزای مختلف این سیستم، از زمان تولید یک کالا تا مدیریت پسماندهای حاصل از آن (چه بازیافت و چه دفن در لندفیل) وجود دارد، مسئله تولید پسماند یکی از مشکلات جهان‌شمول زیست‌محیطی است که تک‌تک افراد روی کره زمین با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. از موارد مطرح در کشور خودمان مانند پسماند شمال، تا جزایر پلاستیکی سرگردان در میان اقیانوس‌ها، همگی چشم‌اندازی نه‌چندان روشن را برای آینده کره‌ای خاکی نوید می‌دهند که ظرفیت آن برای پذیرش این حجم از زباله رو به اتمام است.

گزارش تهیه‌شده توسط بانک جهانی درباره چشم‌انداز مدیریت پسماند جامد در سال 2050 میلادی، به‌وضوح از لزوم اتخاذ تدابیر فوری و اورژانسی برای بهبود وضعیت مدیریت پسماند در شرایطی که رشد و توسعه سیستم‌های مدیریت پسماند عقب‌تر از رشد و توسعه شهرها و کشورهاست، سخن به میان می‌آورد. مدیریت ضعیف پسماند، خاک، آب و هوا را آلوده می‌کند، مسیل‌ها را مسدود کرده و سبب بروز سیل می‌شود، با فراهم‌کردن زمینه رشد و نمو حشرات موذی و سایر ناقلین انتشار بیماری‌ها را گسترش می‌دهد، ذرات معلق ناشی از سوزاندن زباله‌ها آلودگی هوا در شهرها و بیماری‌های ریوی شهروندان را تشدید می‌کند، تغذیه حیوانات از زباله‌ها موجب بروز آسیب‌های زیست‌محیطی در اکوسیستم‌ها می‌شود و در ‌نهایت، با تضعیف شرایط زیستی، سلامتی و محیط زندگی جوامع، اثرات سوء اقتصادی بر جای می‌گذارد.

بر اساس آمار ارائه‌شده در این گزارش، سالانه 2.01 میلیارد تن پسماند جامد شهری در جهان تولید می‌شود که از این میان، در بهترین حالت حداقل 33 درصد آن بدون مدیریت صحیح زیست‌محیطی دفع می‌شود. سرانه تولید پسماند هر فرد به‌صورت میانگین برابر با 740 گرم در روز است. شهروندان کشورهای با درآمد بالا اگرچه فقط 16 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند‌ اما سهم آنها در تولید پسماند معادل 34 درصد از کل پسماندهای تولیدی یا 683 میلیون تن است. کشورهای شرق آسیا و اقیانوسیه با 23 درصد و کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با شش ‌درصد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تولید زباله به خود اختصاص می‌دهند.

فقط در سال 2016 میلادی، 242 میلیون تن پسماند پلاستیکی (معادل 12 درصد از کل پسماند جامد شهری) در سطح جهان تولید شده است. ظهور و همه‌گیری بیماری کووید‌19 در‌ سه سال گذشته نیز بیش‌از‌پیش بر تولید پسماندهای پلاستیکی افزوده است.

پیش‌بینی می‌شود که حجم تولید پسماند جهان در سال 2050 میلادی به 3.40 میلیارد تن برسد. میزان تولید پسماند در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز تا این سال به دو برابر مقدار موجود افزایش خواهد یافت. این در حالی است که هم‌اینک، بیش از نیمی از زباله‌های تولید‌شده در این منطقه به‌صورت روباز رها می‌شود و چنین میزان رشدی، تأثیرات مخربی بر محیط‌ زیست، سلامت و رفاه مردم ساکن این ناحیه خواهد داشت.

تخمین زده می‌شود که در همین سال، با درنظرگرفتن میزان تولید، ترکیب و نحوه مدیریت پسماندها، انتشار گازهای گلخانه‌ای با منشأ پسماندهای جامد معادل انتشار 1.6 میلیارد تن گاز کربن دی‌اکسید در جو بوده است. این رقم پنج ‌درصد از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای در جهان را شامل می‌شود. پیش‌بینی بانک جهانی حاکی از این است که در صورت بهبود‌نیافتن وضعیت، میزان انتشار گازها از این بخش تا سال 2050 میلادی به رقم 2.6 میلیارد تن گاز معادل کربن دی‌اکسید خواهد رسید. چنین روندی با تشدید تأثیرات مخرب تغییرات اقلیمی بیش‌ا‌زپیش مسائل و مشکلات حوزه‌های مختلف محیط‌زیست را به هم گره می‌زند.

در بررسی وضعیت مناطق مختلف از منظر مدیریت پسماند، این گزارش اشاره دارد که برنامه‌ریزی و اجرای پایدار، سالم و جامع مدیریت پسماند شهرها می‌تواند به تنهایی بزرگ‌ترین ردیف بودجه آنها را به خود اختصاص دهد. شهرداری‌ها در کشورهای با درآمد پایین، در‌حالی بالغ بر 20 درصد از بودجه خود را صرف مدیریت پسماند می‌کنند که همچنان بیش از 90 درصد از پسماندهای این مناطق یا به‌صورت روباز رها شده‌ یا سوزانده می‌شود. در کشورهای با درآمد متوسط، این رقم به صورت معمول 10 درصد از بودجه و در کشورهای با درآمد بالا، چهار درصد از بودجه را به خود اختصاص می‌دهد. بااین‌حال، درنظرگرفتن میزان مطلق هزینه‌کرد نشان می‌دهد که در کشورهای با درآمد بالا، مدیریت جامع پسماند در مراحل مختلف شامل جمع‌آوری، حمل‌ونقل، علاج‌بخشی و دفع، بیش از صد دلار برای هر تن پسماند هزینه اجرائی در بر دارد؛ در‌حالی‌که کشورهای با درآمد پایین برای مدیریت هر تن زباله رقمی در حدود 35 دلار هزینه می‌کنند. با‌این‌حال، تأمین همین میزان نیز با دشواری فراوانی در این کشورها امکان‌پذیر است. مدیریت پسماند به نیروی انسانی قابل‌توجهی نیاز دارد و فقط سهم بخش حمل‌ونقل در آن چیزی در حدود 20 تا 50 دلار در هر تن است. بازیابی هزینه خدمات پسماند به نسبت سطوح درآمدی به‌شدت متفاوت است؛ به‌طوری‌که هزینه خدمات‌گیرندگان از 35 دلار در سال برای کشورهای با درآمد پایین به 170 دلار در سال در کشورهای با درآمد بالا تغییر می‌کند و بازیابی کامل یا نسبتا کامل هزینه‌ها به‌صورت عمده فقط در کشورهای دسته دوم انجام می‌پذیرد. هزینه خدمات یا عوارض مدیریت پسماند بسته به مدل‌های مورد ‌استفاده در کشورهای مختلف می‌تواند ثابت یا متغیر باشد،‌ اما به‌صورت معمول، دولت‌های محلی 50 درصد سرمایه‌گذاری مورد ‌نیاز برای سامانه‌های مدیریت پسماند را انجام می‌دهند و باقی آن از طریق یارانه‌های دولت‌های ملی‌ یا بخش خصوصی تأمین می‌شود. با‌این‌همه، همگام با رشد سریع شهرها و کشورها، چالش‌های پیش‌روی گسترش سامانه‌های مدیریت پسماند و ایجاد ساز‌و‌کارهای پرداخت مناسب برای تأمین مالی خدمات پایه جهت حفظ پاکیزگی شهرها و سلامت شهروندان نیز فزونی می‌یابد.

سطح و گستره جمع‌آوری پسماند به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین مراحل مدیریت پسماند، رابطه مستقیمی با میزان درآمد جوامع و کشورها دارد. به‌صورتی‌که کشورهای با درآمد متوسط و بالا، این مرحله را با پوشش تقریبا سراسری انجام می‌دهند‌ اما در کشورهای با درآمد پایین، این پوشش در مناطق شهری برابر با 

48 درصد و در مناطق غیر‌شهری با کاهش چشمگیر، برابر با 26 درصد است. برای مقایسه، در منطقه جنوب صحرای آفریقا حدود 44 درصد از پسماندها جمع‌آوری می‌شود؛ در‌حالی‌که در اروپا، آسیای مرکزی و آمریکای شمالی این رقم بیشتر از 

90 درصد است. علاوه بر این، سطح درآمد از طریق تأثیرگذاری بر الگوی مصرف، بر نوع پسماند تولیدی شهروندان مناطق مختلف جهان نیز اثرگذار است. شهروندان کشورهای با درآمد بالا، کمتر پسماند سبز‌ِ تر (حدود 32 درصد کل پسماند) تولید می‌کنند و سهم پسماند خشک تولیدی (حدود 51 درصد) شامل پلاستیک‌ها، کاغذ و مقوا، فلز و شیشه بیش از ظرفیت بازیافت موجود است. سهم پسماند تر در سبد شهروندان کشورهای با درآمد متوسط و درآمد پایین به‌ترتیب 53 درصد و 56 درصد است. در کشورهای با درآمد پایین زباله‌های قابل بازیافت فقط 16 درصد از حجم کل زباله‌ها را تشکیل می‌دهند.

درخصوص مراحل نهایی مدیریت پسماند در سطح جهان، 33 درصد در زمین‌های روباز دپو می‌شوند، 19 درصد به نحوی بازیافت شده و 11 درصد نیز به‌عنوان مرحله نهایی دفع سوزانده می‌شوند. 37 درصد باقی‌مانده از پسماندها در یکی از انواع مختلف لندفیل دفن می‌شوند که هشت درصد از آن را لندفیل‌های بهداشتی مجهز به سیستم‌های جمع‌آوری گاز متان تشکیل می‌دهند. روش‌های دفع پیشرفته‌تر شامل لندفیل‌های کنترل‌شده یا تأسیسات مدرن مدیریت و بازیافت پسماند تقریبا به‌صورت انحصاری فقط در کشورهای با درآمد بالا یا متوسط رو به بالا دیده می‌شوند. دپوی روباز زباله‌ها روش معمولی است که برای حدود 

93 درصد از پسماندها در کشورهای با سطح درآمد پایین استفاده می‌شود. این روش در کشورهای با سطح درآمد بالا فقط برای دو درصد از پسماندها استفاده می‌شود. بیشترین سهم در استفاده از لندفیل‌ها در مدیریت پسماند، با رقم 54 درصد به کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا تعلق دارد. این رقم در کشورهای با درآمد بالا به 39 درصد کاهش می‌یابد. دلیل این امر، بازیافت 35‌درصدی پسماندها در این کشورها و سوزاندن 22 درصد آنها در زباله‌سوزهاست. استفاده از زباله‌سوزها عموما در مناطقی دارای توجیه است که با ظرفیت و درآمد بالا و محدودیت در تخصیص زمین روبه‌رو هستند.

نکته قابل‌توجه در مدیریت پسماند این است که هم‌اکنون فهم اشتباهی از نقش فناوری و تکنولوژی در حل مسائل و معضلات ناشی از عدم مدیریت تولید روز افزون پسماندها وجود دارد. فناوری حلال تمام مشکلات نیست و تنها یکی از عواملی است که در مدیریت پسماندهای جامد به ایفای نقش می‌پردازد. مهم‌‌تر از آن اینکه یک فناوری لزوما برای تمامی مناطق جوابگو نیست و هر ناحیه‌ای، با توجه به ویژگی‌ها و شرایط خود نیازمند انتخاب فناوری مناسب برای همان ویژگی‌ها و شرایط است. این مسئله به‌خصوص باید در کشورمان ایران، با داشتن گستره وسیعی از انواع آب و هوا و شرایط جغرافیایی و فرهنگی، مد‌نظر قرار گیرد. عواملی مانند درجه حرارت و رطوبت هوا، تغییر ترکیب پسماندهای تولیدی، وسعت و ارزش زمین‌های در دسترس برای مدیریت پسماندها و ظرفیت‌های فرهنگی، اجرائی و ساختاری موجود در مناطق مختلف کشور فقط بخشی از عواملی هستند که موجب می‌شوند راهکاری که مثلا برای تهران یا اصفهان به‌صورت موفقیت‌آمیز به اجرا درآمده‌اند، لزوما برای تبریز، اهواز یا استان‌های شمالی کشور راهگشا نباشند.

باید به خاطر داشت که مدیریت ضعیف پسماندها، بیش از هر کس دیگری، اقشار ضعیف جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ اقشاری که نه مسئول تولید بخش زیادی از پسماندها هستند، نه امکان مشارکت و تأثیرگذاری مؤثر بر فرایندهای مدیریت پسماند را دارند‌ اما دفن رسمی یا غیررسمی پسماندها در مناطق حاشیه‌ای و نزدیک به محل زندگی آنها، بیشترین اثرات سوء را بر زندگی و سلامت آنها می‌گذارد. تجمع مردم سراوان در استان گیلان در بهار سال جاری برای اعتراض به دپوی زباله‌ها در این محل، نمونه‌ای از این اثرات سوء بر جوامع است.

در پایان، بار دیگر به صف خرید فروشگاه برگردیم؛ جایی که این بار بد نیست در زمان تعیین الگوی مصرف خود، در گوشه‌ای از ذهنمان، این نکته را هم به خاطر داشته باشیم که هیچ جای «دور»ی وجود ندارد. آنچه‌ امروز به زباله تبدیل می‌کنیم، روزی دیگر، در مکانی دیگر، گریبان خودمان‌ یا فرزندانمان را خواهد گرفت. پس چه بهتر که تلاش کنیم تا همین امروز رد‌پای کمتری از خود بر جای بگذاریم.