اختلال روان، کاهش کارآمدی
سازمان جهانی بهداشت در اساسنامه خود در تعریف سلامت میگوید: منظور از سلامت، حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است، نه صرفا فقدان بیماری یا نقض عضو، براساس این تعریف، فردی دارای سلامت روان است که توانمندیهای خود را بشناسد و توانایی مقابله با استرسهای روزمره را داشته باشد. این رویکرد جدید، نشاندهنده درک بهتر از حق داشتن «استاندارد مناسب زندگی و رفاه است» که برای نخستین بار 70 سال پیش در اعلامیه جهانی حقوق بشر گنجانده شد.
سازمان جهانی بهداشت در اساسنامه خود در تعریف سلامت میگوید: منظور از سلامت، حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است، نه صرفا فقدان بیماری یا نقض عضو، براساس این تعریف، فردی دارای سلامت روان است که توانمندیهای خود را بشناسد و توانایی مقابله با استرسهای روزمره را داشته باشد. این رویکرد جدید، نشاندهنده درک بهتر از حق داشتن «استاندارد مناسب زندگی و رفاه است» که برای نخستین بار 70 سال پیش در اعلامیه جهانی حقوق بشر گنجانده شد.
متأسفانه در کشور ما امکانات و بودجه اختصاصیافته به بخش سلامت روان نسبت به استانداردهای جهانی پایینتر است؛ تاجاییکه بیش از ۹۵ درصد بودجه نظام سلامت صرف ارائه خدمات بهداشتی درمانی با رویکرد سلامت جسم شده و تنها پنج درصد و حتی براساس برخی از گزارشها، حدود یک درصد از بودجه وزرات بهداشت، صرف مقولهای به نام سلامت اجتماعی و روان میشود. برای حلوفصل این معضل 15 سال پیش، خبر تهیه و تدوین پیشنویس قانون سلامت روان از طرف دفتر سلامت روان وزارت بهداشت منتشر شد. اقداماتی از جمله پیشگیری از خشونت خانگی و خودکشی، سوءمصرف مواد مخدر و همچنین اقدامات تشخیصی و درمانی، بازتوانی و بهبود، خدمات مشاورهای و روانشناختی که بدون نیاز به مراکز بیمارستانی انجام میشود، همه و همه از مباحث در نظر گرفتهشده در پیشنویس این قانون بود که سالهاست مسکوت مانده است. در برنامه ششم توسعه برای اولین بار به صورت جدی توجه به سلامت اجتماعی مطرح شد؛ اما این مفهوم خلاصه شد در حوزه بهزیستی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی. در برنامه هفتم توسعه نیز اشارهای گذرا به سلامت روان شده؛ اما در اولویتها قرار نگرفته و تنها در یکی از بندهای برنامه هفتم توسعه به اهمیت پیشبرد ارتقای سلامت روان جامعه از طریق سیاستها، روشها و مداخلات کلان مبتنی بر اصول سلامت روان جامعه اشاره شده است.
از همه مهمتر در تربیت نیروی انسانی کارآمد در حوزه سلامت روان باید تغییرات اساسی ایجاد شود. دانشگاهها اکنون نیروی متخصص و کارآمد مثل پزشکی تربیت نمیکنند و دانشجویان تنها یکسری دروس تئوری را گذراندهاند، پس از فارغالتحصیلی مهارتی برای فعالیت حرفهای ندارند. محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، با هشدار مبنی بر جدیگرفتن سلامت روان در دوران پساکرونا، میگوید: «سلامت روان باید در برنامه هفتم توسعه مورد توجه جدی مسئولان قرار گیرد؛ چراکه اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد تمکن مالی خدمات مشاورهای را ندارند. ما در حوزه سلامت جسم در منطقه سرآمدیم؛ اما بحث سلامت روان مغفول مانده و این در حالی است که اهمیت سلامت روان از سلامت جسم هم بالاتر است».
در آخر باید گفت با افزایش اختلالات روانی در کشوری، کارآمدی و بهرهوری ملی کاهش مییابد؛ بههمیندلیل در بسیاری از کشورهای پیشرفته و صنعتی این باور وجود دارد که برای افزایش بهرهوری و سود بیشتر، راهی جز توجه به سلامت روانی و رفاه نیروی کار وجود ندارد؛ موضوعی که در کشور ما سالهاست قانون تدوینشدهاش در حال خاکخوردن است و اجرای آن از دولتی به دولت بعدی موکول میشود.