توسعه دوچرخهسواری و ضرورت اقدامات شجاعانه
توسعه دوچرخهسواری و استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه در سیستم حملونقل شهرهای کشور هیچ زمان به صورت جدی سرلوحه کار مدیران در شهرهای کشور نبوده است. ا
یعقوب آزادهدل - کارشناس حوزه حملونقل پاک
توسعه دوچرخهسواری و استفاده از دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه در سیستم حملونقل شهرهای کشور هیچ زمان به صورت جدی سرلوحه کار مدیران در شهرهای کشور نبوده است. این در حالی است که سایر شهرهای دنیا (در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه) به صورت جدی توسعه دوچرخهسواری و سایر شیوههای حملونقل پاک را در برنامههای اجرائی خود قرار دادهاند. دیگر مقوله جابهجایی در شهرها صرفا از نگاه و دانش مهندسان حملونقل برنامهریزی و اجرا نمیشود. برنامهریزان شهری، شهرسازان، فعالان اجتماعی و محیط زیست، رسانهها و سایر علوم مرتبط با زندگی شهری نقش خود را در کمک به مدیریت شهری برای توسعه هرچه بیشتر حملونقل انسانمحور ایفا میکنند و مدیران شهری نیز به این واقعیت رسیدهاند که نباید براساس دستورالعملها و آییننامههای صرفا مهندسی برای شهر و شهروندان نقشه و برنامه جابهجایی ارائه کرد.
چالشهای سیستم حملونقل شهرهای ما در ارتباط مستقیم با ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سطح ملی و عملکرد دولتها و همین چالشها نمیگذارند شهرها پذیرای دوچرخه به عنوان یک شیوه حملونقلی باشند.
سیاستهای دولتهای مرکزی و به تبعیت از آنها شهرداریها در دورههای مختلف، خودرومحور شدن سبک زندگی و جابهجایی در شهرها را به دنبال داشته است. ارائه سوخت ارزان، عدم توسعه حملونقل عمومی، عدم دریافت عوارض متناسب و مناسب از خودروها و موتورسیکلتهای شخصی، عدم توسعه سایر شیوههای حملونقل غیرشخصی، و همچنین تبدیلشدن خودرو و موتورسیکلت به کالای سرمایهای است این دو وسیله شخصی (خودرو و موتورسیکلت) را تبدیل به رقیب بلامنازع سایر شیوهها بهخصوص شیوههای فعال (دوچرخه و پیاده) کرده است.
از سوی دیگر برنامه بلندمدت و اجرائی برای سیستم حملونقل شهرهای کشور یا انجام نمیشود یا اگر انجام میشود خود دارای چالشهای مختلف در فرایند مطالعه تا اجراست که ازجمله آنها جدی گرفتهنشدن نقش حملونقل پاک مثل دوچرخه و پیاده است. برنامههای جامع یا بلندمدت در صورت تهیه و تصویب نیازمند طرحهای تفصیلی و اجرائی میانمدت یا کوتاهمدت هستند که معمولا برای برنامههای مصوب نیز طرحهای تفصیلی تهیه نمیشود. در این بین اقدامات مقطعی بدون برنامه و مطالعه کافی نیز عوارض جبرانناپذیری را در روح و جسم شهرها بر جای میگذارد.
شهرها نیازمند یک برنامه بلندمدت با ضمانت اجرائی برای توسعه و پایداری سیستم حملونقل خود هستند که توجه به سهم حملونقل پاک (دوچرخه) در آن باید متناسب با واقعیتها و مبتنی بر توسعه و سهمگرفتن از کل مقدار جابهجایی در افق طرح باشد. در این برنامه بلندمدت، کلان یا جامع برای محور دوچرخه آن میبایست توجه به اقدامات سخت، نرم و سازمانافزار با همپوشانی مناسب زمانی و مکانی در قالب پروژههای کوچک و بزرگ انجام پذیرد. اجرای این پروژهها و پایش برنامهها نیز نیازمند یک متولی (مغزافزار) است که متأسفانه در کمتر شهری در ایران به این موضوع پرداخته شده است و معمولا این شیوه حملونقلی یا دارای متولی نیست یا اگر هست دارای صلاحیت و قدرت اجرائی و پیگیری در ساختار سازمانی شهرداریها نیست.
مبحث دوچرخهسواری بانوان نیز یک بعد اساسی از توسعه دوچرخهسواری است که در بعضی از شهرها چالشهای جدی را به همراه داشته است. شهرها نمیتوانند برای ارائه خدمات حملونقلی محدودیت جنسی در نظر بگیرند هرچند در قوانین موجود کشور هیچگونه محدودیتی برای استفاده بانوان از دوچرخه وجود ندارد و بعضا موضوعات شرعی باعث این چالشها میشود. که نظر مراجع نیز در این خصوص متفاوت است به شکلی که همه آنها دوچرخهسواری بانوان را نفی نکردهاند.
تجربه سایر شهرهای دنیا در توسعه دوچرخهسواری نشان میدهد که محدودیت (خودروهای شخصی و موتورسیکلتها) در راستای افزایش مطلوبیت استفاده از دوچرخه مهمترین عامل موفقیت آنها بوده است.
بالابردن هزینه استفاده از خودروی شخصی و موتورسیکلت با افزایش هزینه سوخت، عوارض تردد، قیمتگذاری پارکینگ، کاهش سرعت تردد در معابر، مالیات سبز و حتی ممنوعیت تردد و پارک خودرو و موتورسیکلتها در نواحی مختلف از پهنههای شهری و در مقابل ارائه خدمات از جمله دوچرخه اشتراکی ارزان، ساخت مسیر دوچرخه، پارکینگ و... به عنوان اقدامات سختافزاری، از سوی دیگر تشویق شهروندان در برنامههای مختلف آموزشی، تبلیغاتی، رویدادها و همایشهای دوچرخهسواری به استفاده از دوچرخه برای سلامت خود و محیط زیست شهری به عنوان اقدامات نرمافزاری و هماهنگیهای سازمانی بین نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی و همچنین اختصاص بودجه به توسعه دوچرخهسواری از محل بودجه شیوهای شخصی، عوارض و مالیات سبز آنها به عنوان اقدامات سازمانی در دل برنامههای اجراشده در طول سالهای متوالی در اینگونه شهرها به وضوح نمایان است. مجموع این اقدامات نیازمند شجاعت در تصمیمگیری و اجراست و نباید از یاد ببریم که این تغییر یا توسعه، بطئی و آرام انجام میشود لذا زمان زیادی را تا رسیدن به اهداف کمی و کیفی میطلبد.