خبر باز هم کوتاه و جانسوز شد؛ کیومرث پور احمد از سر یاس و افسردگی مرگ خود خواسته را انتخاب کرد
پسر «بی بی» دلش کوچک بود
بعضی از مرگها را نمیتوان باور کرد. درست مثل وقتی که خبر رسید کیومرث پوراحمد، کارگردان خوشنام سینما در 74 سالگی از بین ما رفته است. خبر به حدی شوکهکننده بود که همکاران نزدیکش بهسختی باور میکردند.
شرق: بعضی از مرگها را نمیتوان باور کرد. درست مثل وقتی که خبر رسید کیومرث پوراحمد، کارگردان خوشنام سینما در 74 سالگی از بین ما رفته است. خبر به حدی شوکهکننده بود که همکاران نزدیکش بهسختی باور میکردند. شوکهکنندگی خبر وقتی بیشتر شد که خبر دقیقتر از این اتفاق را رسانه «فیلم امروز» به سردبیری «هوشنگ گلمکانی» نوشت: «کیومرث پوراحمد خودکشی کرد، همینقدر سهمگین و باورنکردنی و وحشتناک و تکاندهنده از سر افسردگی و ناامیدی بیآیندگی و بیهودگی فعلا همین». میگویند از او یک نامه هشتصفحهای بر جا مانده است که احتمالا در روزهای آینده بنا بر صلاحدید خانوادهاش منتشر خواهد شد. کیومرث پوراحمد ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ 1402.1.16 در یکی از واحدهای دهکده ساحلی انزلی فوت کرد. خبر شوکهکننده خودکشی کیومرث پوراحمد ساعتی بعد از سوی مقامات قضائی تأیید شد. دادستان گیلان در گفتوگو با رسانههای رسمی اعلام کرد: «به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسیهای اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضائی است». آنطورکه دادستان گیلان اعلام کرده است: «جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود که خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میگردد».
همچنین خانه سینما در بیانیهای درگذشت او را به اهالی سینما تسلیت گفت.
کیومرث پوراحمد را بیش از هرچیز با سخنان صریح و نقدهایش به خاطر میآوریم. مردی که در صحبتهایش مصلحتاندیشی نداشت و بیپروا دغدغههایش را فریاد میزد.
«کیومرث پوراحمد» رفت با کلی سریال، فیلم و خاطره و البته سالها تجربه نقد و نوشتن در رسانههای مختلف. از این رو بود که انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران نیز درگذشت او را تسلیت گفت. کیومرث پوراحمد پیش از فیلمسازی، نویسنده مطبوعات بود. «در دورهای برای کار به روزنامه اطلاعات رفتم که جواد مجابی سردبیر بود. در همان دورهای که فریدون جیرانی هم در این روزنامه کار میکرد و رسول صدرعاملی در بخش حوادث بود. همکاری من با این روزنامه درست زمانی بود که میخواستم فیلم بسازم». این بخشی از خاطرات پوراحمد از زمانی است که در مطبوعات قلم میزد. اما به مرور سینما برایش جدی شد. او در ۱۳۵۳ به دستیار سومی نادر ابراهیمی در سریال «آتش بدون دود» سینما را تجربه کرد. او معتقد بود در کارش فقط نادر ابراهیمی در حقش پدری کرده. به مرور سینما به پوراحمد روی خوش نشان داد و فیلمهایش توانست توجه منتقدان و مخاطبان را جلب کند و جوایز بسیاری را نصیبش کرد. بیتردید پوراحمد را میتوان از کارگردانان بیمثال کودک و نوجوان هم دانست. وقتی بخش زیادی از سالهای فعالیتش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذشت و مگر میتوان سریال درخشانش «قصههای مجید» یا «خواهران غریب» او را از یاد برد. پوراحمد معتقد بود باید میان سینمای کودک و سینمای حرفهای پلی زد تا آثار کودک از جشنوارهها و اکرانهای کوچک بیرون آیند و عمومی شوند.
«شب یلدا»، «اتوبوس شب»، «خواهران غریب»، «به خاطر هانیه» و «قصههای مجید» برای پوراحمد حالوهوای دیگری داشتند؛ چراکه بیهیچ تعارفی وقتی صحبت از انتخاب بهترین آثار کارنامهاش به میان میآمد، از این فیلمها صحبت میکرد. پوراحمد بارها در گفتوگوهایش تأکید کرد که «شب یلدا» زندگی خودش است. او خاطرهاش را از ساختهشدن این فیلم چنین توضیح میداد: «خودم پلان به پلان بازی میکردم و محمدرضا فروتن تکرار میکرد. به شکلی که وقتی مادرم در اصفهان فیلم را دیده بود، کاملا متوجه شده بود که زندگی خودم است، زیرا حرکات و نحوه بیان محمدرضا فروتن درست مثل من بود که بلافاصله به من زنگ زد و گفت کیومرث تو واقعا خودت را یک سال در خانه حبس کرده بودی و به ما نگفته بودی».
کیومرث پوراحمد فروردینماه از دنیا رفت. دقیقا در همان ماهی که مادرش معروف به «بیبی» قصههای مجید را به خاک سپرد. او از کارگردانانی بود که نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه واکنش نشان میداد.
او جزء 45 سینماگری بود که در سال 88 و در آستانه نوروز به همراه بهرام بیضایی و رخشان بنیاعتماد درخواست آزادی چند سینماگر را از زندان داشت. همچنین در نوروز 99 و پس از اوج گیری کرونا به همراه داریوش مهرجویی، جعفر پناهی، محمد رسولاف، رضا درمیشیان، علیرضا داودنژاد، محسن امیریوسفی و مجتبی میرطهماسب درخواست تأمین بهداشت و سلامت زندانیان عقیدتی، سیاسی و فعالان محیط زیست را داشت. در این نامه تأکید شده بود که تداوم در زندان نگهداشتن این افراد میتواند عواقب جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. هنگامی که خانه سینما بر اساس دستور شمقدری رئیس سازمان سینمایی وقت و محمود احمدینژاد منحل و این نهاد صنفی پلمپ شده بود، روزنامه «شرق» در حال تهیه ویژهنامهای به مناسب روز ملی سینما بود و از اهالی سینما دعوت شده بود تا در خانه سینما حضور داشته باشند و عکسی به یادگار گرفته شود. در آن روز و درحالیکه کارگردانان زیادی در آن جمع حضور داشتند، «کیومرث پوراحمد» بود که حتی بر بالای دیوار رفت و بهترین شرایط برای گرفتن عکس را پیشنهاد داد.
بیتردید پوراحمد عاشق سینما بود و همواره دغدغهمندی در آثارش به چشم میخورد. بخشی از نقدهای سالهای گذشته او به سانسور در سینمای ایران مربوط میشد؛ اتفاقی که از دیدگاه او بسیاری از فیلمسازان را از سینما دور میکند و همین اتفاق شامل آثارش هم شد. او معتقد بود «دردهههای ۶۰ و ۷۰ یعنی زمان مدیریت سیدمحمد بهشتی، کارگردانسالاری بر سینما حاکم بود. ما هم فیلمهای خوبی میساختیم اما امروز تهیهکنندگان، سالن سینما هم خریدهاند. آنها تعیین میکنند چه فیلمی ساخته شود یا نه. در نهایت برای امثال من کار بسیار سخت شده است. من برای ساخت فیلم باید از بیرون از سینما سرمایه بیاورم».
در چند سال اخیر پوراحمد عاشق سینما بهسختی آثارش را مقابل دوربین برد و سعی کرد تا مثل گذشته بخشی از ناگفتههایش را در آثارش به تصویر بکشد. «پرونده باز است» آخرین ساخته سینمایی او بود که سکانسهایی از آن را در دیماه 1401 در زندان قزلحصار جلوی دوربین برد. درحالیکه فیلم بدون علاقه او و با وجود اعتراضهایش در جشنواره چهلویکم نشان داده شد، در کنفرانس مطبوعاتی فیلم گفته شد این آخرین فیلم اوست. پیشبینیای که متأسفانه به واقعیت پیوست.