پیکر کیومرث پوراحمد کارگردان فقید سینمای ایران به خاک سپرده شد
آخرین پلان آقای کارگردان
کیومرث پوراحمد 16 فروردین آخرین سکانس زندگیاش را کارگردانی کرد و از میان ما رفت. مرگی تلخ و غمانگیز که به سختی میتوان باورش کرد. بیتردید نمیتوان نقش و تأثیر پوراحمد را در سینمای ایران نادیده گرفت.
کیومرث پوراحمد 16 فروردین آخرین سکانس زندگیاش را کارگردانی کرد و از میان ما رفت. مرگی تلخ و غمانگیز که به سختی میتوان باورش کرد. بیتردید نمیتوان نقش و تأثیر پوراحمد را در سینمای ایران نادیده گرفت. کارگردانی که در تمام سالهای رفته دغدغههایش را تصویر کرد و آثار درخشانی را به یادگار گذاشت. در تمام سالهایی که سرگرم ساخت «قصههای مجید» بود، فرصت ساخت فیلمهای متعددی را از دست داد. اما شاید ساخت تنها همین سریال برای تمام کارنامه پربار او کافی است. بماند که وقتی به سمت ساخت فیلمی در حال و هوای جنگ رفت، حق مطلب را در «اتوبوس شب» ادا کرد و در «شب یلدا» عاشقانه یگانهای را خلق کرد. پوراحمد قصهگویی را بلد بود و حرفش را به درستی تصویر میکرد. روز گذشته 18 فروردین دوستان و همکارانش پیکر او را در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپردند. دوستان و یارانی که رفتن او را باور نمیکنند و ساده نبود که با پیکر بیجانش خداحافظی کنند. کیانوش عیاری در روز خاکسپاری زندهیاد پوراحمد اشاره کرد که مرگ او ناباورانه بود. او ادامه داد: «خود من در اوج تعجبم چون از او خواسته بودم که فیلم «کاناپه» مرا ببیند و او قبول کرد که دو، سه روز دیگر که به تهران آمد فیلم را ببیند. همین دو روز قبل که به خانهاش رفتم، خواستم کمی حلوایی را که در خانه گذاشته بودند، بخورم تا با این تلاش سادهانگارانه شاید به این شکل مرگ او را باور کنم. او بسیار از شرایط پیرامون همه ناراضی بود از زمین و زمان گله میکرد، با این حال از من پرسید که طرحی برای کار او دارم و با وجود تفاوت نوع کارمان، میخواستم چیزی بنویسم که از شیوه او تخطی نکند. کیومرث پوراحمد افسردگی نداشت. من شبهایی که با او بودم همواره از مهرانه، همسرش صحبت میکرد. او میگفت مهرانه مدیر زندگی من است و من میدانم که امروز زندگی مهرانه ربی با مرگ کیومرث پوراحمد ویران شده است و امیدوارم شاهکار «قصههای مجید» کیومرث پوراحمد که نشئتگرفته از سرشت ذاتی کیومرث پوراحمد بود همواره در یاد و خاطره ما باقی بماند».
مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما در بخشی از صحبتهایش گفت: «او هنرمندی تمامعیار بود که صداقت، شجاعت و جسارت کمنظیری داشت و گرچه آدم نازکدلی بود و گاهی اوقات آسمان خودش همچون ابر بهار میشد اما بلافاصله این آسمان دوباره آفتابی میشد. اثر بدیع و بسیار پرطرفدار «قصههای مجید» کیومرث پوراحمد یک شاهکار تمامعیار بود و به عنوان یک کارگردان سینما هیچوقت جسارت نداشتم که اینقدر واقعی بتوانم وقایع تاریخی و اجتماعی کشورم را در یک اثر درخشان مانند «قصههای مجید» ثبت کنم. من به فانتزی پناه بردم اما او اثری را به وجود آورد که در آن همهچیز بود. یک اثر بدون شعار درباره عشق با لحن و طنازی ویژه کیومرث پوراحمد که عمیقترین اندیشهها را از دریچه قصههای مجید به رخ مخاطبان میکشید».
حبیب احمدزاده از دوستان نزدیک زندهیاد پوراحمد نیز در این مراسم سخنرانی کرد و گفت: «پوراحمد آدم دل بود. خندهام میگیرد که کسی او را به جناحی ربط بدهد. او نه دل به بلاهت داخلی میداد و نه به خبثت خارجی. دلیل رفاقت منِ جبههای با او نیز به این دلیل بود که پوراحمد یک ایرانی تمامعیار بود و میگویم که باید یک ایرانی باشد تا بعد سر مدیریتش دعوا کنیم. او به هر بهانهای این نوع پایان را انتخاب کرد ولی بلایی را که سر خانواده تختی آوردیم سر خانواده پوراحمد نیاوریم. این خانواده باید زندگی کند. من وصیتنامه او را خواندهام و هیچ مسئله سیاسی ندارد. به عنوان برادر کوچکتر شما این نکته را عرض میکنم که اگر او را دوست داریم پس همه به خانواده او کمک کنیم و خانوادهاش را خانواده خودمان بدانیم و تلاش کنیم در فضای مجازی، او را نابود نکنند. بدانید برخی از حرفهایی که این روزها در فضای مجازی به همراه چند عکس منتشر میشود به معنای واقعی کلمه، جنایت است. پس اگر فکر کنیم آنچه انجام میدهیم در نگاه اول مرتبط با خانواده خودمان است قطعا چنین کارهایی را انجام نمیدهیم».
مهرانه ربی همسر پوراحمد در سخنان کوتاهی گفت: «کیومرث مرا کشت و پرونده مرا بست. ما همیشه با هم بودیم. چیزی که برایم عجیب است، این است که او اصلا چنین شخصیتی نداشت و من این اتفاق را باور نمیکنم. تازگیها یاد گرفته بود دست مرا میبوسید و میگفت باید شکرگزار باشم؛ نمیدانم چرا این کار را میکرد. قرار بود یک هفتهای برود و برگردد».