انتخاب کیومرث
آنچه چند روز پیش دیگران را به یاد کیومرث انداخت انتخابی بود که او کرد و میتواند هشدار و اعتراضی جدی باشد به آنچه در زمین فرهنگ و هنر میگذرد یا تصمیمی عاطفی و شخصی باشد به روایت گلمکانی!
علیرضا رئیسیان - کارگردان و فیلمنامهنویس
آنچه چند روز پیش دیگران را به یاد کیومرث انداخت انتخابی بود که او کرد و میتواند هشدار و اعتراضی جدی باشد به آنچه در زمین فرهنگ و هنر میگذرد یا تصمیمی عاطفی و شخصی باشد به روایت گلمکانی!
در تاریخ معاصر به نام هنرمندان بزرگی که انتخابی اینچنین کردند و تمایل و تصمیم شخصی آنها، فکت اصلی این مسیر بود برمیخوریم، مثل همینگوی و هدایت و با کمی تساهل میتوان دیگرانی را نام برد که خود را تسلیم شرایط کردند و راه کمصداتری را برگزیدند ولی شبیه همان گروه، پایان کار را رقم زدند. در مرتبه دیگر آنهایی که به عنوان اعتراض چنین کردند و هشداری جدی را از خود به جا گذاشتند نظیر آنچه که روشنفکر معترض در سکانس درخشان فیلم نوستالژی، تمایل تارکوفسکی را به تصویری مظلومانه و هولناک در تاریخ سینما ثبت کرد یا سکانس خودکشی بازیگر ممنوعالکار در فیلم زیبای «بدل» ساخته مؤثر مارتین ریت مربوط به کمیته مک کارتی معروف در تاریخ سینمای آمریکا، باید و حتما آخرین نوشته کیومرث را دید و در آن تعمق کرد تا ببینیم سازنده تلاش و رشد عاطفی در تمام فیلمهاش از گروه انتخابکنندگان نوع اول است یا دوم؟
به گمان من کیومرث نمیتوانست با نگاه موجود در آثارش و آنطورکه خودش میگفت: سوژه مرا انتخاب میکند نه من آنها را! و اینکه هر هنرمندی که دغدغه و انتخاب شخصی دارد، در فیلمهایش هم همانطور نشان میدهد! و با شناخت طولانی من از او اهل اعتراض و هشدار بود
نه یأس و افسردگی!
آنچه امروز در سینمای پوچ ما، بر پوراحمد و دیگران میگذرد بسیار فضای (روشنفکران خسته) را به قول ایرج کریمی تداعی و یادآوری میکند تا استیصال هنری را و باید انتخاب کیومرث را جدی گرفت تا تکرار نشده است! هرچند ما چنین راهی را انتخاب نکنیم.