بلندپروازی چین و شرکا برای سلطه بر بازار مالی جهان
رؤیای حذف دلار
سران کشورهای عضو گروه بریکس (BRICS) بیش از هر زمان دیگری از عزم خود برای پایاندادن به سلطه دلار آمریکا بر تجارت جهانی و مبادلات پولی در جهان سخن میگویند. از شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین گرفته تا لولا دا سیلوا، رئیسجمهوری برزیل در تلاش برای جایگزینکردن پول ملی خود در مبادلات بینالمللی هستند.
سران کشورهای عضو گروه بریکس (BRICS) بیش از هر زمان دیگری از عزم خود برای پایاندادن به سلطه دلار آمریکا بر تجارت جهانی و مبادلات پولی در جهان سخن میگویند. از شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین گرفته تا لولا دا سیلوا، رئیسجمهوری برزیل در تلاش برای جایگزینکردن پول ملی خود در مبادلات بینالمللی هستند.
کشورهای عضو گروه بریکس که صاحب تولید ناخالص داخلی (بر پایه برابری قدرت خرید) بیشتری نسبت به کشورهای ثروتمند عضو گروه هفت شدهاند، با اعتمادبهنفس بیشتری نسبت به گذشته جایگاه بینالمللی پول ایالات متحده را نشانه گرفتهاند. همزمان، تحولاتی سیاسی نیز تلاشها برای جایگزینکردن یک ارز بینالمللی را سرعت بخشید.
بهطورخاص، تحریمهای غرب علیه نظام پولی روسیه به دلیل تهاجم نظامی به اوکراین، تشدید تضاد بین این دو غول اقتصادی جهان یعنی چین و ایالات متحده بر سر مسائل تجاری و نیز دانش فنی و سرنوشت حاکمیت ملی تایوان موجب شد تا روسیه و چین سلاح دلارزدایی را وارد میدان نبرد کنند.
حکومت شی جینپینگ در سال گذشته بر پایه توافقهای جدید که از روسیه و عربستان سعودی گرفته تا برزیل و حتی فرانسه را در بر میگیرد، مشغول انجام معاملات تجاری بر پایه یوان است. روسیه هم که از سیستم مرکزی پرداخت بینالمللی موسوم به سوئیفت اخراج شده، استفاده از یوان را برای تجارت خارجی، مبادلات و ذخایر ارزی آغاز کرده است. روسیه و چین بهسرعت دیگر اعضای بریکس یعنی برزیل، هند و آفریقای جنوبی را نیز متقاعد کردند تا در نشست تابستانی سران کشورهای این گروه، چارچوب رسمی توسعه تجارت غیردلاری را طراحی کنند؛ گروهی که نزدیک به ۱۹ کشور جهان نیز به دنبال عضویت در آن هستند.
در مقابل، دلار آمریکا نیز روزهای خوبی را سپری نمیکند. بحران بانکی، افزایش نرخ تورم، بالارفتن سطح نگرانکننده بدهی دولت آمریکا و نیز سیر صعودی نرخ بهره در این کشور موجب شده تا شاخص دلار در ماههای اخیر سیری نزولی را سپری کند. در چنین شرایطی، به نظر میرسد بیمیلی کشورها به ذخایر دلاری نیز در حال افزایش است. بهطوریکه مطابق آمار رسمی، عربستان سعودی در دو سال گذشته سهم خود را از اوراق خزانهداری ایالات متحده با ۳۵.۲ درصد کاهش از ۱۸۴.۴ میلیارد دلار به ۱۱۹.۴ میلیارد دلار رسانده است.
نایل فرگوسن، استاد دانشگاه استنفورد، در مصاحبهای با سیانبیسی گفت: «جایگزینکردن یک ارز بهعنوان ذخیره بینالمللی بسیار سخت و زمانبر است و چیزی نیست که ناگهان اتفاق بیفتد». به باور او یوآن چین با وجود افزایش استفاده بینالمللی از آن بزرگترین تهدید برای دلار نیست. فرگوسن با اشاره به سهم ۲.۷ درصد یوآن در ذخایر ارزی کشورهای جهان و نیز سهم ۱.۷ درصدی آن در مبادلات فرامرزی چین، توضیح داد: «این سهم برای یورو به ترتیب ۲۰ و ۲۲ درصد است که نشان میدهد یورو با افزایش سهم خود در دو دهه گذشته تهدید بزرگتری برای دلار آمریکا محسوب میشود». او تأکید کرد: «این ایده که یوآن جایگزین دلار میشود، داستان امروز و فردا و حتی ممکن است ۲۰ سال آینده هم محقق نشود».
جیم اونیل، اقتصاددان ارشد سابق گروه گلدمن ساکس نیز معتقد است که یوآن برای بدلشدن به یک ارز بینالمللی با موانع جدی مواجه است. او توضیح داد: «با فقدان بازارهای پولی و مالی پرعمق و آزاد و نیز وضع محدودیتهای دولت چین برای ورود و خروج ارز و سرمایهگذاری خارجی نمیتوان به بینالمللیشدن یوان دل بست». به باور او این حکم درباره سایر ارزهای مدعی نیز صادق است.
دلار بهعنوان نقدشوندهترین ارز مطرح است به این دلیل که ایالات متحده بزرگترین و منعطفترین بازارهای مالی جهان را در خود جای داده؛ بازارهایی که در معاملات آنها بیش از رقبایشان تنوع ابزارهای مالی به چشم میخورد. این بازارها در مقام مقایسه تحت اداره شفافترین و واضحترین استانداردهای حاکمیت شرکتی قرار دارند و کممحدودیتترین معاملات در آنها رقم میخورد و با وجود وضع تحریمها همچنان پایینترین میزان تبعیض بین اتباع آمریکایی و خارجیها در معاملات آنها اعمال میشود. فراهمکردن این شرایط برای اکثر کشورهای جهان دشوار و در کوتاهمدت غیرممکن است.
استفاده گسترده از دلار در تجارت بینالملل دلیل مهم دیگری هم دارد و آن این است که سیستم تجارت جهانی به میزان بالایی با چندین اقتصاد بزرگ ازجمله چین، آلمان، ژاپن و روسیه دچار تراز منفی است و در عدم تعادل به سر میبرد؛ چراکه این اقتصادها سطح تولید فراتری نسبت به مصرف داخلی خود دارند و ناگزیرند همواره تولید مازاد خود را صادر کنند. آمریکا بزرگترین اقتصادی است که هم مایل و هم قادر به تحمل کسری است تا نیازهای کشورهای دارای مازاد درآمد خارجی را برای خرید داراییهای خارجی برآورده کند.
درحالحاضر، مجموع تعهدات مالی ایالات متحده نسبت به باقی جهان ۵۳ هزار میلیارد دلار است. بنابراین، کاهش ارزش و اهمیت دلار ارزش داراییهای مالی سرمایهگذاران خارجی، ازجمله بانکهای مرکزی را کاهش میدهد. داراییهای خارجی سرمایهگذاران آمریکایی، حدود ۳۵ هزار میلیارد دلار است که بهطور کامل بر مبنای ارزهای خارجی است. بنابراین کاهش ارزش پول آن منجر به درآمدی بادآورده برای ایالات متحده و زیان بزرگی برای سایر نقاط جهان خواهد شد. حتی مخالفان سلطه دلار نیز به دنبال پایاندادن سریع به سلطه آن نخواهند بود و درواقع، افزایش پتانسیل بریکس برای دلارزدایی از جهان یکی از ابتداییترین گامها برای تحقق این هدف است.