3 عاملی که میتواند باعث ناکامی استقلال در فینال شود
اگر خطای پنالتی عارف غلامی در دقیقه ۱۹ بازی با نساجی اعلام میشد، معلوم نبود چه سرنوشتی برای این بازی رقم میخورد و عجیب اینکه عارف با وجود سالها بازی در سطح اول فوتبال ایران، هنوز دست و پایش در محوطه جریمه خودی مبتدیانه کار میکند. پیروزی استقلال با چهار گل بر نساجی بحرانزده باعث شد همگان این پیروزی پرگل را ببینند و تمجید کنند و کمتر کسی روی نقاط ضعف آبیپوشان در این دیدار زوم کند!
عبدالله دارابی: اگر خطای پنالتی عارف غلامی در دقیقه ۱۹ بازی با نساجی اعلام میشد، معلوم نبود چه سرنوشتی برای این بازی رقم میخورد و عجیب اینکه عارف با وجود سالها بازی در سطح اول فوتبال ایران، هنوز دست و پایش در محوطه جریمه خودی مبتدیانه کار میکند. پیروزی استقلال با چهار گل بر نساجی بحرانزده باعث شد همگان این پیروزی پرگل را ببینند و تمجید کنند و کمتر کسی روی نقاط ضعف آبیپوشان در این دیدار زوم کند!
اولین عاملی که میتواند باعث ناکامی استقلالیها در فینال ۱۰ خرداد شود، نادیدهگرفتن ایرادات فنی این تیم به شرح ذیل است:
۱- عمق دفاع استقلال به واسطه کثرت نفرات این تیم در حمله، کندی رافائل سیلوا و پوششندادن درست فضای بین سیلوا و عارف غلامی از طریق روزبه چشمی، در ضدحملات نساجی خطرپذیر بود و حتی در چند نوبت منجر به ایجاد فرصتهای خطرناک برای مازنیها شد. پرسپولیس هم در دربی برگشت از همین نقطه موفق به بازکردن دروازه حسینی شد.
۲- ضعف مدافعان میانی بهویژه سیلوای بلندقامت در نبردهای هوایی. این ضعف سال قبل در استقلال وجود داشت و امسال نیز به قوت خود باقی مانده است! در نیمه دوم بازی با نساجی، بازیکنان این تیم درون ۱۸ قدم استقلال روی سر سیلوا سرزنی کردند. نبردهایی هوایی که رافائل مغلوب بازیکنان تیمهای حریف شده، از نبردهایی که او پیروز شده است، بیشتر است! جای سؤال است که چرا کادر فنی آبیها، این معضل بزرگ دفاع بلندبالای خویش را رفع نمیکنند؟ البته این بماند که سیلوا بهعنوان بلندقامتترین مدافع میانی لیگ ایران در یکونیم فصل حضورش در استقلال نتوانسته با استفاده از این فاکتور گلی به ثمر برساند و حتی در هنگام حضور در حملات استقلال، بازدهی نزدیک به صفر داشته است!
۳- تعدد مهاجمان استقلال در محوطه جریمه حریف به صورت ایستا و درعینحال کمبود یا نبود نفرات در خط پشتیبانی که بتواند آنها را بهدرستی تغذیه کند. این مسئله نیز بارها در نیمه اول بازی با نساجی مشهود بود که متعاقب آن، آبیپوشان ناگزیر به رویآوردن به حرکات فردی قایدی میشدند. در آن سو هم تعدد مدافعان نساجی و دفاع بسته آنها و نیز اشرافشان مانند سایر تیمها بر نحوه حرکات مهاجم تکنیکی استقلال، عاملی بود که او نتواند از انبوه حرکاتش در یکسوم دفاعی حریف استفاده بهینه را ببرد. مضاف بر اینکه توپهای برگشتی نساجیها به دلیل همان کمبود نفراتی که اشاره شد، در چند نوبت ضدحملات خطرناک آنان را در پی داشت که در مورد اول شرحش بیان شد. این مسئله را به احتمال فراوان در فینال نیز شاهد خواهیم بود؛ چون پرسپولیس مانند دربی صدم، برای مهار قایدی و محبی برنامهریزی دارد و این کار آبیپوشان را سخت میکند؛ مگر اینکه سا پینتو طرحی نو دراندازد.
۴- تکرویهای بیجای برخی بازیکنان بهویژه عناصر تکنیکی و نبود تصمیمگیری صحیح در لحظه، در این بازی و نیز بسیاری بازیهای گذشته استقلال منجر به فرصتسوزیهای فراوانی شد که تکرار و تداوم آن در دیدار پایانی جام حذفی میتواند حسرتهایی به جای بگذارد. از یاد نبریم که حریف استقلال در فینال پرسپولیس است، نه نساجی بحرانزده؛ تیمی که این روزها در اوج آمادگی است و به واسطه قهرمانی در لیگ برتر روحیهای مضاعف دارد. افزون بر آن، فینال دربی است و دربی نبرد لحظهها و بازی تکموقعیتهاست!
۵- ترکیب نفرات ثابت تیم گویا از منظر سا پینتو به این سادگیها تغییرپذیر نیست. دو نمایش خوب از ابوالفضل جلالی در بازی با تراکتورسازی و نساجی دیدیم. فقط نفوذ جلالی در دقیقه ۷۵ بازی اخیر نشان از کیفیت بالای این مدافع داشت. جلالی از نظر قدرت بدنی، سرعت، تکنیکهای فردی و جسارت بهمراتب دفاع چپ تراز بالاتری نسبت به سلمانی است؛ ولی معلوم نیست چرا سا پینتو اصرار به استفاده از بازیکنی در دفاع چپ دارد که به نظر خیلیها، باید روی نیمکت بنشیند. دیگر بازیکن مورد انتقاد ولی مورد اعتماد سرمربی پرتغالی، سعید مهری است. او که نتوانسته است با وجود اعتماد فراوان مربی پرتغالی، درخشان کار کند و در دربی صدم نیز با یک تصمیمگیری اشتباه مانع از رسیدن استقلالیها به گل تساوی شد. حال آنکه به نظر میرسد زبیر نیکنفس به لحاظ تجربه و خصوصیات فردی چربش بیشتری بر او دارد و میتواند کارایی خط میانی را بیشتر کند.
دومین آفت در کمین آبیپوشان غرور ناشی از دو برد پرگل در دو بازی اخیر است. استقلال در این دو دیدار معادل ۷۴ درصد گلهای نیمفصل اولش را به ثمر رساند و همین میتواند مانند پیروزی 6 بر یک برابر هوادار غرور کاذبی را به آنان تحمیل کند، البته اگر از دربی گذشته درسهای لازم را نگرفته باشند.
بُعد روحی و روانی میتواند سومین عامل در ناکامی استقلال در فینال جام حذفی باشد. بدونشک در دربی آمادگی روحی و روانی مقدم بر آمادگی فنی است و غالبا برنده دربیها از منظر این نوع آمادگی، موضع برتری بر رقیب خود داشته است. استقلالیها قبل از دربی برگشت لیگ برتر و بلافاصله پس از پایان بازی با هوادار، ناخواسته جنگی روانی را علیه خود استارت زدند؛ آنهم به خاطر گلی که دروازهبانشان از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. متعاقب آن موضعگیری و حتی شیطنت برخی رسانهها درباره دیدار استقلال و هوادار، ابعاد این بازی روانی را علیه آبیپوشان گستردهتر کرد و بار منفی روانی آن نصیب این تیم در آستانه دربی شد. اکنون این جنگ روانی را علیه آنان، پرسپولیسیها بلافاصله پس از پایان بازیشان با هوادار آغاز کردند. آنهایی که از گذشته دستی در این فوتبال دارند، منظور غایی سخنان مدیرعامل، سرپرست و سرمربی قرمزها را پس از رسیدن به فینال جام حذفی، نیک میدانند. مضاف بر اینکه، اینان نسبت به رقیب در این زمینه هم تبحر بیشتری دارند و هم ابزار رسانهای قویتر.
استقلال برای کسب جام حذفی باید فکری اساسی برای سهگانه فوق کند؛ وگرنه این جام هم نصیب رقیبش میشود و آنها در فتح دو جام معتبر فوتبال کشور ناکام میمانند.