فخری خوروش، بازیگرصاحبنام ایرانی، در 94سالگی دور از وطن درگذشت
خداحافظی باشکوه
«اون سال زمستون، ده، چارده سال پیش، همون روز که نهار دمیباقاله داشتیم. رخت نظام تنتون بود. میخواستین برین باغشاه. دکمه فرنچتون افتاده بود. گفتین آقازاده خانوم چشمش سو نداره، میشه دکمه فرنچمو بدوزی؟ خانم خیاط!؟ خانم خیاط اسم داره… شما حرومم کردین، من که در بند حروم حلالش نبودم.
شرق: «اون سال زمستون، ده، چارده سال پیش، همون روز که نهار دمیباقاله داشتیم. رخت نظام تنتون بود. میخواستین برین باغشاه. دکمه فرنچتون افتاده بود. گفتین آقازاده خانوم چشمش سو نداره، میشه دکمه فرنچمو بدوزی؟ خانم خیاط!؟ خانم خیاط اسم داره… شما حرومم کردین، من که در بند حروم حلالش نبودم. در بند اَنکَهتو آقا هم نبودم. مهر شما به دلم بود و کلام خدا به لبم. حبیبالله. امروزم که پا شدم دست کردم حافظ و از سر بخاری برداشتم. فال گرفتم. این غزل دراومد: «ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش/ بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش». حافظ دروغم نمیگه، همشهریمه، همدردمه. از وقتی قدم به سر طاقچه رسید، سر طاقچه یه قرآن دیدم یه حافظ. حالا دستم رو دراز میکنم اونور طاقچه. میرم خراسون مجاور میشم. یه پساندازی دارم. یک زندگی زواری… کسی نیاد بدرقه. نه شما، نه آزاده خانوم، نه زینتسادات. میرم بلاد غربت».
مونولوگ زنی در آخرین دیدار با معشوقش در میانه زمستان، از سر ناامیدی و حسرت، تنها با بازی جادویی فخری خوروش ماندگار شد. بیتردید هیچ بازیگر دیگری را نمیتوان به جای خوروش در این موقعیت تصور کرد. او در «سوتهدلان» که یکی از فیلمهای شایان تأمل کارنامه اوست، مثل سایر آثارش درخشید و جاودانه شد.
خوروش در 20 خرداد درست 10 روز پس از زادروزش، در غربت چشم از جهان فروبست. 94 سال زندگی کرد و سالهای زیادی از عمرش را مقابل دوربین گذراند. او معتقد بود در زندگی وظیفهای بر عهده داشته که تماممدت سعی کرده به درستی آن را انجام دهد و حالا باید گفت بدون شک او یکی از جاودانهترین بازیگران سینمای ایران است.
فخری خوروش ابتدا آموزگار بود و هنگام تدریس در کلاس در یکی از روزهای آغازین فعالیتش، از طرف انجمنی به نام جامعه لیسانسها انتخاب شد تا در تئاتر بازی کند. اولین تجربه او در این زمینه نمایشنامه «دستهای آلوده» اثر ژان پل سارتر بود. درخشش او در این اجرا باعث شد از کارش استقبال شود؛ از او دعوت شد در نمایشهای بعدی ازجمله «محاکمه ماری دوگان» و «تاتیانا» نیز یفای نقش کند.
یکی از تماشاگران نمایشهای خوروش، فرخ غفاری بود که بهتازگی تحصیلات سینماییاش را در فرانسه به اتمام رسانده بود و برای ساختن فیلمهایی از جنس و حال و هوایی دیگر در سینمای ایران به دنبال بازیگران مناسب میگشت. او در این جستوجو، خوروش را انتخاب کرد و در فیلم جنوب شهر (۱۳۳۷) حاضر شد. این فیلم توقیف شد و در سال ۱۳۴۲ با اعمال سانسور و با نام جدید «رقابت در شهر» به نمایش درآمد. از اواخر دهه 30 از سینما کناره گرفت و نیروی خود را تماما در تئاتر به کار گرفت و به یکی از مشهورترین بازیگران تئاتر تبدیل شد.
خوروش که به واسطه فعالیتهای هنریاش خود را از آموزشوپرورش به وزارت فرهنگ و هنر منتقل کرده بود، توسط اداره جدیدش مأموریت پیدا کرد برای تلویزیون تلهتئاتر بازی کند. اولین نمایشنامه تلویزیونی او «مارگریت» بود. او در تلویزیون به مدت ۱۰ سال هر هفته یک نمایشنامه زنده داشت و در کنار نامهای معتبر آن زمان مثل عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمیله شیخی، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، داوود رشیدی، جعفر والی، حسین کسبیان، مهین شهابی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، اسماعیل شنگله، پرویز فنیزاده، منوچهر فرید، نصرت پرتوی، اسماعیل محرابی، خسرو شجاعزاده، فرزانه تأییدی، آذر فخر و… حضور داشت.
فخری خوروش از اواخر دهه ۴۰ در جریان موج نو سینمای ایران، بار دیگر به سینما بازگشت و در آثار مهم و معتبری مانند «آقای هالو» به کارگردانی داریوش مهرجویی، «نفرین» ساخته ناصر تقوایی، «شازده احتجاب» به کارگردانی بهمن فرمانآرا، «شطرنج باد» به کارگردانی محمدرضا اصلانی و «سوتهدلان» ساخته علی حاتمی ایفای نقش کرد.
خوروش از معدود بازیگران زن سینمای ایران است که پس از انقلاب هم راهش را در سینما ادامه داد. خوروش پیش از انقلاب هرگز در سریالی بازی نکرد اما در مجموعههای تلویزیونی متعددی در سالهای بعد از انقلاب بازی کرد که از آن جمله میتوان به «امیرکبیر» و بازی در نقش مهدعلیا مادر ناصرالدینشاه اشاره کرد که از بهیادماندنیترین نقشآفرینیهای اوست. بازی در سریالهای «امام علی» و «پهلوانان نمیمیرند» نیز از دیگر فعالیتهای او پس از انقلاب است. آخرین اثر سینمایی خوروش فیلم «یک بوس کوچولو» به کارگردانی بهمن فرمانآرا بود؛ حضور کوتاه و تأثیرگذارش در این فیلم فراموشناشدنی است.
بیشک نخ تسبیح نقشهای خوروش، صلابت و جذبه شخصیتهایی بود که با حضور او قدرت بیشتری میگرفت. میتوان او را ازجمله بازیگران سینمایی ایران دانست که همواره با حضورش، نکاتی به شخصیت اضافه میکرد و در آثاری که او حضور داشت، حتی اگر نقش کوتاه بود، حضورش را با بازی تأثیرگذارش اثبات میکرد. فخری خوروش را میتوان از بیتکرارترین بازیگران سینما و تلویزیون ایران خطاب کرد؛ بازیگری که در طول سالهای فعالیتش در این عرصه همواره نامش با احترام و نیکی به زبان جاری میشود.
او از سال ۱۳۸۴ به آمریکا مهاجرت کرد و صبح روز ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ در بیمارستانی در شهر لسآنجلس درگذشت.