|

11 بازخوانی ایدئولوژیک

از چندروز قبل تصویر عجیبی در پیام‌رسان‌ها دست‌به‌دست می‌شود که در آن احکامی در سه ماده به شهروندان حوالی بلوار اندرزگو صادر شده است.

از چندروز قبل تصویر عجیبی در پیام‌رسان‌ها دست‌به‌دست می‌شود که در آن احکامی در سه ماده به شهروندان حوالی بلوار اندرزگو صادر شده است.

با توجه به تاریخ اجرای آن (یعنی 12 خرداد) باید مربوط به چند هفته قبل باشد اما به‌تازگی در شبکه‌ها و رسانه‌ها و پیام‌رسان‌ها برجسته شده است.

به‌طور مشخص‌ این اعلامیه ناظر بر ایجاد محدودیت برای اصطلاحا «دور دور زدن» اتومبیل‌ها تمهید شده و به این بهانه عملا کسبه هم قربانی آن شده‌اند؛ چرا‌که ساعات پایانی کار آنها نیز تعیین شده است.

اما عجیب‌ترین نکته در این اعلامیه، اسامی دستگاه‌هایی است که پای آن را امضا کرده‌اند. در این تصویر تعداد 11 دستگاه مشخص است؛ از استانداری و فرمانداری و دادستانی تا اداره تبلیغات و سپاه پاسداران و چندین دستگاه دیگر .

این اعلامیه را چگونه می‌توان فهم کرد؟

به نظر می‌رسد موضوع با توسل به پیوند میان سوژه و ایدئولوژی در نزد لویی آلتوسر (فیلسوف فرانسوی) قابل توضیح باشد.

به‌طور‌کلی «سوژه» را هم «موضوع ادراک» و هم «فاعل شناسا» تعریف کرده‌اند.

آلتوسر معتقد بود که انسان‌ها از طریق (یا به‌واسطه‌) ایدئولوژی با شرایط واقعیِ هستیِ خود ارتباط دارند و در‌عین‌حال، ایدئولوژی نحوه بازنمایی روابط انسان‌ها با شرایطِ هستیِ واقعی در سطح مفاهیم و معانی و تصورات را شکل می‌دهد.

سوژه صرفا به این دلیل که معلول ایدئولوژی است، طبعا «برساخته» است و برساختن افراد انضمامی به‌مثابه سوژه‌ها نیز کلید عملکرد ایدئولوژی است.

در این اعلامیه، تعداد 11 دستگاه، خواستار پرهیز از یک اقدام خاص هستند که همان «دور دور زدن» است.

این اقدام مخالف ایدئولوژی برساخته‌ و مسلط کشور است.

آلتوسر می‌گوید ایدئولوژی به شکل ضمنی و غیرآشکار عمل می‌کند و در کردارهای گوناگون ما حضور دارد. کارویژه اساسی ایدئولوژی، همانا سوژه‌سازی از انسان است و هر ایدئولوژی از چشم‌اندازِ خود «سوژه‌ای» از انسان می‌سازد. پس انسان «ابژه‌ی» ایدئولوژی است.

اگر کردار این انسان با ایدئولوژی منطبق نباشد، باید او را وادار کرد که به این انطباق تن بدهد. هرکسی که اصطلاحا «دور دور» می‌زند، از همین دسته است.

وقتی آلتوسر می‌گوید هیچ کرداری وجود ندارد مگر اینکه از طریق ایدئولوژی و در آن باشد» و «هیچ ایدئولوژی‌ای وجود ندارد مگر اینکه توسط سوژه و برای سوژه‌ها»، در ‌واقع به چیزی شبیه همین اعلامیه اشاره دارد.

اما آن دستگاه‌هایی که این اعلامیه را امضا کرده‌اند، چه کارکردی در این انطباق‌سازی دارند؟

آلتوسر از دو مجموعه دستگاه به نام‌های دستگاه‌های قاهره‌ (مثل پلیس، زندان، دادگاه) و دستگاه‌های ایدئولوژیک یاد می‌کند.

هنجارهای ایدئولوژیک در عملکرد دستگاه‌های ایدئولوژیک، باید نه فقط درک ما از جهان، بلکه همچنین درک ما از خودمان، هویت و ارتباط‌مان با دیگران و به‌طور‌کلی با جامعه را شکل دهد. اما سوژه‌ای که  «دور دور» می‌زند، از کارکرد دستگاه ایدئولوژیک فراتر رفته و به آن تن نداده است، بنابراین فرایند اجبار به هم‌سویی آن، باید از مسیر دیگری دنبال شود. به همین خاطر است که بیشتر آن 11 دستگاه در شمار دستگاه‌های نوع اول هستند.

آلتوسر همچنین از مفهومی به نام «بازخوانی» یا «اینترپلاسیون» نام می‌برد.

اینترپلاسیون عبارت است از مجموعه تصورات فرد از خویشتن و نگرش‌ها و رویکردها و دیدگاه‌های لازم درباره سمت‌و‌سوی شخص که باید در هنگام حضور در جامعه مورد احترام و رعایت قرار داشته باشد.

در‌واقع آن اسامی به این معنا نیست که از تاریخ آن اعلامیه، یک مأمور از هرکدام از این نهادها در بلوار اندرزگو مستقر خواهد شد‌ بلکه این اسامی در ‌واقع وظیفه بازخوانی یا اینترپلاسیون افراد (یا همان سوژه‌ها) را در آن محل بر عهده دارند.

افراد توسط ایدئولوژی، مرتب «بازخوانی» شده و  به این ‌ترتیب سوژه‌ها در موقعیت‌های خاصی مستقر شده یا از موقعیت‌های خاصی دوری کنند.

در این مورد خاص یعنی هیچ سوژه (شهروند) نباید در موقعیت «دور دور زدن» مستقر شود؛ چرا‌که یازده دستگاه و ارگان و تشکیلات دولتی مدام در‌ حال بازخوانی او هستند.

اکنون افراد (سوژه‌ها) از راه اینترپلاسیون، به سوژه تبدیل می‌شوند که این یک کنش همواره ایدئولوژیک است.

بنابراین سوژه به موقعیتی در داخل گفتمان کشانده شده و تحت تأثیر روابط قدرت و ایدئولوژی قرار می‌گیرد.

روابط قدرت جهت اطمینان از کارکرد سوژه‌سازی است. البته ایدئولوژی هرگز نمی‌گوید که ایدئولوژیک هستم به همین خاطر است که این اعلامیه نیز عملا مغازه‌داران را مخاطب خود قرار داده است و نه جوانانی که اقدام به دور دور می‌کنند.