چرا دولتمردان قبلی، وعدههای رئیسی را محقق نکردهاند؟
توقعات یک رئیسجمهور!
رئیس دولت سیزدهم گویی در دنیایی موازی همچنان رئیس دستگاه قضاست که در پارهای از مواقع هرگاه پشت تریبون میایستد یا دستور میدهد یا خواستار مؤاخذه دیگرانی است که در تحقق شعارهای انتخاباتی او کوتاهی کردهاند، البته منظور از این «دیگران» همان دولتمردان سابق است وگرنه کابینه سیزدهم که از دید ایشان نقصانی در عملکرد خود نداشته است.
رئیس دولت سیزدهم گویی در دنیایی موازی همچنان رئیس دستگاه قضاست که در پارهای از مواقع هرگاه پشت تریبون میایستد یا دستور میدهد یا خواستار مؤاخذه دیگرانی است که در تحقق شعارهای انتخاباتی او کوتاهی کردهاند، البته منظور از این «دیگران» همان دولتمردان سابق است وگرنه کابینه سیزدهم که از دید ایشان نقصانی در عملکرد خود نداشته است. روز گذشته در جلسه علنی مجلس زمانی که برای تقدیم لایحه برنامه هفتم توسعه به دفاع از عملکرد خود پرداخت، به تندی بر دولتمردان سابق تاخت که چرا وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال را محقق نکردهاند، او گفت: «برخی میگویند دولت قول داده است یک میلیون مسکن بسازد. آنها که نساختند باید جواب دهند که چرا مسکن نساختند؟» «آنها» اگر تیم اقتصادی کابینه سیزدهم نیست پس چه کسی است؟
البته رئیسی حق هم دارد اینگونه از عدم تحقق شعارها و وعدههای انتخاباتیاش برافروخته شود زیرا وقتی به ریاست دولت سیزدهم رسید، واکسنهای کرونایی که دولت قبل خریداری کرده و کل هزینه آن نیز پرداخت شده بود به ایران رسید و کار تزریق واکسن فقط برای دولت ماند که از آن دستاوردی مهم برای دولت ساختند تا جایی که خبرگزاری فارس هم در گزارشی نشان داد در حقیقت ورود واکسنهای کرونایی دستاورد دولت دوازدهم بوده و نه سیزدهم. البته فقط این نبود و در ماجرای پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای هم رئیسی و تیم رسانهای دولت چنان وانمود کردند که با رویکارآمدن آنها پروسه چندین ساله یکشبه طی شده و از کرامات دولت سیزدهم است که ایران قرار است به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای دربیاید.
تلاشهای دولتهای قبلی در این مسیر طولانی کاملا نادیده گرفته شد، درحالیکه تلاشها و پیگیریهای مکرر دولتهای قبلی سبب شد ایران در سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر به این سازمان بپیوندد. البته یک سال بعد هم برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد. با رویکارآمدن دولت حسن روحانی امیدها برای عضویت ایران افزایش یافت؛ بهخصوص بعد از تصویب برجام و ایجاد فضای جدید بینالمللی و این فرصت را در اختیار تهران قرار داد تا عضویت در دیگر سازمانهای بینالمللی را تجربه کند. دوره اول او با تصویب برجام و خارجشدن ایران از ذیل بند هفت منشور ملل متحد همراه بود. علاوه بر این دولت روحانی که نگاه ویژهای به تقویت روابط با همسایگان داشت و مبتکر طرح صلح هرمز بود، استحکام هرچه بیشتر روابط با کشورهای شرق آسیا را نیز دنبال میکرد. وی در تلاش برای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای بود و چند باری در اجلاس آن شرکت کرد. روحانی در آخرین سخنرانی خود در این اجلاس تأکید کرد که «جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از مهمترین مجاری انتقال انرژی و یکی از شاهراههای مواصلاتی در منطقه با برخورداری از منابع غنی انرژی، دسترسی به دو دریای مهم و موقعیت سوقالجیشی بینظیر، قادر به تأمین نیازهای زیربنایی بسیاری از کشورهای منطقه و اعضای سازمان شانگهای است». اما در پلان آخر این مسیر به ابراهیم رئیسی رسید و او و همفکرانش همچنان به طریقی وانمود میکنند که دولت سیزدهم یکشبه گره ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای را باز کرده است.
در رابطه با دیگر دستاوردهای ملموس دولت نیز مانند ارتباط با عربستان یا توافق برای آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران هم به قول علی مطهری، نماینده ادوار مجلس، «دولت آقای رئیسی باید قدردان اختیاراتی باشد که به او تفویض شده است، مانند مذاکره مستقیم با آمریکا در عمان و واشنگتن و نیز توافق با آژانس، اختیاراتی که هرگز به دولت آقای روحانی داده نمیشد. دولت فعلی باید از این فرصت برای بهبود وضع معیشت مردم استفاده کند».
در چنین فضایی رئیسی فکر میکند مشکل مسکن را نیز باید قبلیها رفع میکردند تا او با افتتاح طرحهای آنها، وعده ساخت یک میلیون مسکن را که یک متر هم رشد نداشته، محقق میکرده است. گویی این اصرار وجود دارد که سرنا از سر گشادش نواخته شود. اینگونه نیست؟