|

تجربه دوزخ

«گالری اجساد» عنوان مجموعه‌داستانی است از حسن بلاسم که اخیرا با ترجمه ایمان پاکنهاد توسط نشر چشمه منتشر شده است. نویسنده کتاب، حسن بلاسم، از نویسندگان امروز عراقی است که در سال 1973 متولد شده است.


تجربه دوزخ

شرق: «گالری اجساد» عنوان مجموعه‌داستانی است از حسن بلاسم که اخیرا با ترجمه ایمان پاکنهاد توسط نشر چشمه منتشر شده است. نویسنده کتاب، حسن بلاسم، از نویسندگان امروز عراقی است که در سال 1973 متولد شده است. در توضیحات کتاب، او نویسنده‌ای معرفی شده که دوزخ را از سر گذرانده و روایت تجربه‌های زندگی پرتلاطم و بحرانی‌اش در گریز از دست صدام و حزب بحث بدل به روایتی تکان‌دهنده شده است. «گالری اجساد» مجموعه‌داستانی معرفی شده که اجراهایی منحصر‌به‌فرد و سوژه‌هایی بدیع دارد که می‌تواند تن خوانندگان را بلرزاند؛ از راننده آمبولانسی که گروه‌های تندرو می‌ربایندش و بارها مقابل دوربین سرش را می‌برند تا یک روح سرگردان که بعد از حمله‌ای تروریستی در جسم مرد دیگری حلول می‌کند و قصد ندارد بیرون بیاید؛ از معلم شکنجه‌ای که به دنبال روش‌های تازه‌تر شکنجه برای ارتقای کارش است تا پسر جوانی که استعدادی غریب در غیب‌کردن چاقوها دارد. «گالری اجساد و حسن بلاسم به جهان نشان دادند که زیستن در رنجی مداوم چه جنونی می‌آفریند. خواننده این داستان‌ها هیچ‌گاه آنها را از یاد نخواهد برد، زیرا تجربه دوزخ فراموش‌نشدنی است». بلاسم پس از گذراندن دورانی پرآشوب سال‌هاست که در فنلاند ساکن شده و به نوشتن مشغول است. در بخشی از داستان «گالری اجساد» می‌خوانیم: «قبل از آنکه چاقویش را دربیاورد گفت بعد از خواندن پرونده سوژه‌ها باید برامون بنویسی که چه جوری می‌خوای اولین مشتریت رو بکشی و چه‌جوری جسدش رو تو سطح شهر نمایش بدی. ولی نباس فکر کنی هرچی نوشتی باهاش موافقت می‌شه. یکی از متخصص‌های ما روش پیشنهادی رو سبک‌سنگین می‌کنه و یا موافقت می‌کنه یا رو‌ش‌های دیگه‌ای پیشنهاد می‌ده. این سیستم تو تموم مراحل شغلی استخدامی‌ها اجرا می‌شه، حتی بعد از این‌که مرحله آموزش ختم به خیر شده باشه و امتحان رو داده باشی. تو همه مراحل حقوقت رو تمام و کمال می‌گیری. نمی‌خوام الان وارد جزئیات بشم. یواش‌یواش شیرفهمت می‌کنم. وقتی پرونده سوژه‌ت رو تحویل گرفتی دیگه نمی‌تونی مثل قبل سؤال بپرسی. سؤال‌هات رو باید پرسی. همه سؤال‌ها و روش‌های پیشنهادی و نوشته‌جاتت تو پرونده شخصیت ثبت می‌شه. یه‌وقت خبط نکنی ایمیل یا تلفنی درباره مسائل کاری به من بزنی. سؤال‌هات رو توی فرم‌های مخصوصی که بعدت بهت می‌دم می‌نویسی. اصل کار اینه که فعلا بچسبی به خوندن دوسیه سوژه؛ اون هم دقیق و با صبر و حوصله». داستان‌های این مجموعه درباره عراق زمان حکومت صدام و حزب بعث و همچنین عراق پس از سقوط صدام است. بلاسم این داستان‌ها را به زبان عربی نوشته و ترجمه فارسی کتاب بر اساس ترجمه انگلیسی داستان‌ها انجام شده است. تروریسم و جنگ و آدم‌کشی و تبعات حاصل از این وضعیت در داستان‌های مجموعه با طنزی تلخ روایت شده‌اند. کتاب «گالری اجساد» از چهارده داستان کوتاه تشکیل شده است. داستان‌های این کتاب عبارت‌اند از: «گالری اجساد»، «قاتلان و قطب‌نما»، «خرگوش منطقه سبز»، «روزنامه نظامی»، «جدول کلمات متقاطع»، «چال»، «دیوانه میدان آزادی»، «مسیح عراقی»، «هزار و یک چاقو»، «آهنگ‌ساز»، «آواز بز»، «واقعیت و بایگانی»، «آن لبخند شوم» و «کابوس‌های کارلوس فوئنتس». حسن بلاسم کارگردان، مقاله‌نویس و داستان‌نویس معاصر عراقی است. او در زمان حکومت صدام حسین، به‌خاطر ساخت فیلم‌هایی که مورد پسند حزب بعث نبود مجبور شد کشورش را ترک کند چون ماندنش در کشور ممکن بود هزینه سنگینی برایش به بار بیاورد. «دوربین زخمی» از جمله فیلم‌های حسن بلاسم است که در کردستان عراق فیلم‌برداری شده و به گرفتاری‌ها و بحران‌های کردهای عراق در زمان دیکتاتوری صدام حسین پرداخته است. «مسیح عراقی» و «دیوانه میدان آزادی» برخی دیگر از آثار بلاسم است. همان‌طورکه اشاره شد هریک از این داستان‌ها تصویری از دوران سیاه و مصائب زندگی در دوران حکومت صدام به دست داده است. ترور و کشتار و ویرانی و ترس و خشونت و عدم امنیت ویژگی‌های جهانی است که در این داستان‌ها به تصویر کشیده شده است. در بخشی دیگر از داستان «گالری اجساد» می‌خوانیم: «می‌دونم الان سؤال‌هایی داری که اذیتت می‌کنن، ولی کم‌کم ملتفت می‌شی که دنیا عمارت یه اشکوبه نیست و نمی‌شه همه راحت سرک بکشند تو تموم طبقات و زیرزمین‌هاش. اگه تخیلت خوب کار کنه و بی‌رحم و جذاب باشه، فراموش نکن که موقعیت‌های بالاتری تو سلسله‌مراتب مؤسسه منتظرند. هرکسی که کارش رو تموم کنی، یه اثر هنریه که منتظره فوت آخر رو‌ بهش بزنی، تا بتونی مثل یه جواهر فوق‌العاده تو خرابه‌های این مملکت بدرخشی. نمایش جسد، واسه این‌که بقیه تماشاش کنند، نهایت خلاقیتیه که ما دنبالش هستیم و داریم زور می‌زنیم ببینیم چه جوری می‌شه ازش سود برد».