چطور از مرگ خودخواسته دیگران جلوگیری کنیم
فقط کمتر از ۲ درصد مرگومیرها به دلیل خودکشی اتفاق میافتد
براساس گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی، در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان دست به خودکشی میزند. اما سهم ایران از آمار جهانی خودکشی چقدر است؟ به گفته دکتر رضا محبوبی، معاون مرکز امور اجتماعی وزارت کشور، ایران در رتبهبندی جهانی خودکشی در جایگاه ۱۰۶ قرار دارد. اگرچه تازهترین آمار منتشرشده از کاهش نرخ خودکشی در سال گذشته خبر میدهد، کشور همچنان با معضل خودکشی مواجه است.
شرق: براساس گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی، در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان دست به خودکشی میزند. اما سهم ایران از آمار جهانی خودکشی چقدر است؟ به گفته دکتر رضا محبوبی، معاون مرکز امور اجتماعی وزارت کشور، ایران در رتبهبندی جهانی خودکشی در جایگاه ۱۰۶ قرار دارد. اگرچه تازهترین آمار منتشرشده از کاهش نرخ خودکشی در سال گذشته خبر میدهد، کشور همچنان با معضل خودکشی مواجه است. عوامل متعددی نظیر افسردگی و وضعیت اقتصادی سهم بسزایی در بروز خودکشی دارند، با این حال گفته میشود خودکشی از جمله آسیبهای اجتماعی قابل پیشگیری است. اما پرسش این است که چطور از خودکشی افراد مستعدِ خودکشی پیشگیری کنیم؟ این مقاله که ترجمه سایت چطور است، راهکارهایی را ارائه داده که باعث پیشگیری از این امر شویم.
فردی را که مستعد خودکشی است، جدی بگیرید
اغلب مردم فکر میکنند کسی که درباره خودکشی حرف میزند، خودکشی نمیکند. مطالعات نشان داده است ۷۵ درصد افرادی که مرتکب خودکشیِ منجر به فوت میشوند، در چند هفته یا چند ماه پایانی عمرشان طوری رفتار میکنند که به دیگران بفهمانند به شدت ناامید هستند. بنابراین هر فردی که احساسات خودکشیگرایانه از خود بروز میدهد، نیازمند توجه فوری است.
معمولا گفته میشود کسی که سعی میکند خودش را بکشد، حتما عقلش را باخته است. شاید بتوان گفت فقط ۱۰ درصد افراد مستعد خودکشی، روانپریش یا توهمی هستند و درک صحیحی از واقعیت ندارند، اما اغلب این افراد به افسردگی که یک بیماری روانی شناختهشده است، مبتلا هستند. بسیاری از این افراد افسرده با وجود تمایلات خودکشیگرایانه قادرند امور روزانه خود را به طرز قابل قبولی مدیریت کنند. پس نمیتوان گفت فردی که علائم جنون ندارد، در معرض خطر خودکشی قرار ندارد.
اغلب مردم وقتی باخبر میشوند که یکی از آشنایانشان به دلیل خودکشی فوت کرده است، ادعا میکنند مشکلی که فلانی به خاطرش دست به خودکشی زد، ارزش خودکشی نداشت. شاید فکر کنید که مثلا ورشکستشدن ارزش خودکشی ندارد، اما واقعیت این است که نمیتوانید از دوست ورشکستهتان هم انتظار داشته باشید که اینطور فکر کند. این وخامت مشکلات نیست که اهمیت دارد، بلکه باید دید مشکلی که فرد گرفتارش شده با چه شدتی اذیتش میکند.
خیلیها معتقدند کسی که قصد کرده خودش را بکشد، هیچچیزی جلودارش نیست. اما همین که شخص، زنده است و نفس میکشد، ثابت میکند که بخشی از وجودش خواستار ادامه زندگی است. فردی که به خودکشی فکر میکند، آدم سردرگمی است که بخشی از وجودش خواستار ادامه زندگی و بخش دیگری از وجودش خواستار مرگ و پایاندادن به مشکلات است. فردی که از تمایلات خودکشیگرایانهاش صحبت میکند، در واقع از جانب آن بخشی از وجودش وارد صحبت شده که خواستار ادامه زندگی است. وقتی چنین فردی به سراغتان میآید، احتمالا فکر کرده که بیشتر از سایرین نگرانش هستید و خوب میدانید چطور کمکش کنید تا با ناکامیها کنار بیاید. یادتان باشد که چنین فردی فکر میکند محرم اسرارش خواهید بود. مهم نیست که محتوای کلام و رفتار این آدم چقدر منفی و ناامیدکننده است، همین که چنین فردی به سراغتان آمده حرکت امیدبخشی است و نشان میدهد که نسبت به شخص شما نظر مثبت دارد.
قبل از اینکه دیر شود، کمک کنید و کمک بگیرید
جلوگیری از خودکشی اقدامی نیست که در آخرین لحظه انجامپذیر باشد. همیشه گفته شده است که افسردگی باید در سریعترین زمانِ ممکن درمان شود. متأسفانه، افرادی که افکار خودکشیگرایانه دارند، فکر میکنند با کمکگرفتن از دیگران، رنجشان بیشتر میشود. چنین افرادی از دیگران درخواست کمک نمیکنند تا مبادا کسی بیشعور، احمق، خطاکار یا حیلهگر خطابشان کند. این قبیل افراد میترسند که وضعیتشان به دلیل افسردگی و تمایلات خودکشیگرایانه به سوءسابقه تبدیل شده و ملزم به ارائه تعهدات اجباری شوند. این افراد همچنین میترسند که با کمکگرفتن از دیگران و آشکارشدن وضعیتشان، طرد یا توبیخ شوند و مثلا از مدرسه یا محل کار، عذرشان را بخواهند. هر کاری از دستتان برمیآید انجام دهید تا مرهم دردشان شوید، نه اینکه نمک به زخمشان بپاشید. سعی کنید هرچهسریعتر، آن بخشی از وجودشان را که خواستار ادامه زندگی است، تحریک کنید تا از خطر خودکشی دور شوند.
البته گاهی لازم است برای کمک به فرد مستعد خودکشی، با دیگران نیز مشورت کنید. اما شاید فردی که افکار خودکشیگرایانهاش را نزدتان فاش کرده، درخواست کند که محرم اسرارش باشید و صحبتهایش را به کسی انتقال ندهید. این دقیقا همان بخشی از وجود این فرد است که نمیخواهد بیشتر رنج بکشد و خواستار ادامه زندگی است. به همین بخش از وجود طرف مقابلتان واکنش نشان دهید و حتما شرایطش را با شخصی عاقل و دلسوز در میان بگذارید تا راهنماییتان کند. یادتان باشد که میتوانید از دیگران کمک بگیرید و در عین حال، به حریم خصوصی طرف مقابل احترام بگذارید. سعی نکنید خودتان به تنهایی قضیه را حل کنید، بلکه هم برای خودتان و هم برای طرف مقابل کمک بگیرید. تقسیم دلواپسیها و وظایف در پیشگیری از خودکشی موجب میشود که راحتتر بتوانید از بروز خودکشی پیشگیری کنید و تلاشتان تأثیرگذارتر باشد.
شنونده خوبی باشید
از هر فرصتی استفاده کنید تا فردی که حس و حال خودکشی دارد، بتواند با کمک شما اندکی از بار مشکلاتش را زمین بگذارد و احساساتش را تخلیه کند. نیازی نیست زیاد صحبت کنید و بدانید که هیچ جمله یا کلمه معجزهگری نیست که حال طرف مقابل را یکباره خوب کند. چنانچه از صمیم قلب نگران باشید، از لحن صدا و طرز رفتارتان معلوم خواهد شد. سعی کنید در غم طرف مقابل شریک شوید و نشان دهید از اینکه به سراغتان آمده دلگیر نیستید. به جای اینکه جر و بحث یا نصیحت کنید، صبور باشید، همدردی کنید و طرف مقابل را پس نزنید.
از طرف مقابل بپرسید آیا به خودکشی فکر میکند؟
اغلب مردم فکر میکنند صحبتکردن درباره خودکشی موجب میشود که طرف مقابل به صرافت خودکشی بیفتد. اما همین که خودکشی از تیترهای دائمی اخبار حوادث است، نشان میدهد که خیلیها بدون اینکه کسی در سرشان انداخته باشد، در فکر خودکشی هستند. پس چنانچه از طرف مقابل در این مورد سؤال کنید، در واقع در حقش خوبی کردهاید، چراکه با این کار میفهمد که نگرانش هستید، وضعیتش را جدی گرفتهاید و قصد دارید خودتان را در سختیهایش شریک کنید. با این طرز رفتار در واقع به طرف مقابلتان فرصت دادهاید که احساسات سرکوبشده و دردمندش را بیرون بریزد. این استراتژی کمکتان میکند تا بفهمید فردی که در فکر خودکشی است، تا کجا پیش رفته و چقدر با خودکشی فاصله دارد.
فردی را که مستعد خودکشی است، تنها رها نکنید
چنانچه در محل زندگی فرد مستعد خودکشی، ابزار یا موادی وجود دارد که حدس میزنید به درد خودکشی میخورند، همگی را از دسترس خارج کرده و محیط را پاکسازی کنید.
تا هر زمان که لازم است از مداومت و صبوری دریغ نکنید. هر گزینهای را که به نظرتان در بهبود حال طرف مقابل مؤثر است، امتحان کنید و پیگیر باشید. سعی کنید در هر برخورد نشان دهید که نگرانش هستید و میخواهید ارتباطتان را همچنان حفظ کنید.
افسردگی در سنین جوانی ممکن است زیر نقاب بیشفعالی یا برونریزی (استفاده از کُنشهای فیزیکی در مواجهه با مشکلات) پنهان بماند. در مقابل، افسردگی در سنین میانسالی ممکن است به اشتباه به تأثیر طبیعی افزایش سن نسبت داده شود. افسردگیهایی که بیدلیل و به سرعت از بین میروند، جای نگرانی دارند. آگاه باشید که بهبود افسردگی در مراحل اولیه، پرخطرترین دوره دانسته میشود. همچنین، پژوهشهای اخیر حاکی از ارتباط اختلال اضطرابی با افزایش خطر خودکشی است.
تغییرات احساسی و رفتاری مرتبط با خودکشی عبارتاند از:
مشکلات طاقتفرسا: مقصود مشکلاتی است که امکان دارد از آستانه تحمل فرد عبور کنند. احساسات خودکشیگرایانه اغلب نتیجه حضور مشکلات طولانیمدتی هستند که اتفاقا در اثر شتاب وقایع اخیر وخیمتر شدهاند. سبزشدن مشکلات جدید یا ازدسترفتن امکانات مقابله با مشکلات از جمله عوامل تسریعکنندهای هستند که موجب افزایش وخامت وضع موجود میشوند.
ناامیدی: یعنی همان احساسی که به فرد میقبولاند مشکلاتش تمامشدنی نیستند و بدتر خواهند شد، طوری که انگار این اوضاع هیچوقت قرار نیست بهتر شود.
ناتوانی: زمانی که فرد احساس میکند همه امکاناتش را برای مرتفعکردن مشکلات از دست داده است.
احساس بیارزشی، سرافکندگی، گناه، تنفر از خود، بیتوجهی دیگران. ترس از عدم کنترل و آسیبرساندن به خود یا دیگران. تبدیلشدن به شخصیتی غمگین، گوشهگیر، خسته، بیتفاوت، مضطرب، تحریکپذیر و مستعد طغیانهای عصبی.
کاهش عملکرد در مدرسه، محل کار یا سایر فعالیتها. عکس این قضیه نیز صادق است، مثلا شاید فرد به صورت داوطلبانه درخواست اضافهکاری کند و مسئولیتهای جدید بر عهده بگیرد، چراکه نیاز دارد وقتش را پر کند. انزوای اجتماعی یا همراهشدن با گروههایی که استانداردهای اخلاقی متفاوتی با خانواده فرد دارند.
کاهش تمایلات جنسی یا کمرنگشدن دوستان و فعالیتهایی که پیشتر برای فرد لذتبخش بودهاند. بیتوجهی به رفاه فردی و تخریب ظاهر فیزیکی و... .
اوقات بحرانی: تعطیلات، سالگردها، نخستین هفته پس از مرخصشدن از بیمارستان، قبل و بعد از تشخیص ابتلا به یک بیماری سخت، قبل و در طول فرایند رسیدگی به تخلفات.
رفتارهای زیر نشان میدهند که فرد مستعد خودکشی است:
سابقه اقدام به خودکشی، حتی اقدامات جستهوگریخته، بیان صریح افکار یا احساسات خودکشیگرایانه، طراحی نقشه خودکشی، تهیه ابزار مورد نیاز، تمرین رفتار خودکشی، مشخصکردن زمان خودکشی. صدمه به خود، مثلا کوبیدن سر یا ایجاد بریدگیها و سوختگیهای عمدی.
رفتارهای نسنجیده: علاوه بر خودکشی، سایر دلایلی که بنا بر تحقیقات موجب مرگ جوانترها در شهری همچون نیویورک میشوند عبارتاند از آدمکشی، تصادف، مصرف بیش از حد مواد مخدر و ایدز. تصادف کودکان یا سالخوردگان به دلایل توجیهناپذیر نیز از جمله رفتارهای نسنجیده مخاطرهآمیز دانسته میشود. تنظیم وصیتنامه یا بخشش داراییهای مورد علاقه.
رفتار کلامی مبهم یا غیرمستقیم: مثلا «دارم میرم به یه سفر خیلی طولانی»، «دیگه لازم نیست نگرانم باشی»، «میخوام برم بخوابم و دیگه هیچوقت چشم باز نکنم»، «خیلی افسردهام»، «دیگه نمیتونم ادامه بدم»، «فکر میکنی خدا آدم رو به خاطر خودکشی مجازات میکنه؟»، «یه صداهایی بهم میگن که کارای بد کنم». همچنین کنجکاوی درباره اُتانازی (مرگ آسان).
اغلب مردم در مقطعی از زندگیشان ممکن است دچار افکار خودکشیگرایانه شوند، این در حالی است که فقط کمتر از دو درصد مرگومیرها به دلیل خودکشی اتفاق میافتد. توجه داشته باشید افرادی که دست به خودکشی میزنند، لزوما همه علائم فوق را ندارند، بلکه بسیاری از این افراد فقط تعداد کمی از علائم نامبرده را بروز میدهند. با این حال، میتوانیم به کمک راهکارهایی که برشمردیم، کاری کنیم که چنین افرادی از فکر خودکشی منصرف شوند. تقریبا همگی افراد مستعد خودکشی از وضعیتی رنج میبرند که با گذشت زمان یا به کمک اطرافیان و اقدامات درمانی التیام خواهد یافت. مطمئن باشید که میتوانید با اقدامات آگاهانه از خودکشی فردی که مرگ را به زندگی ترجیح میدهد، پیشگیری کنید.