طالبان در نقش میانجی
موضوع قابل تأملی که این روزها در محافل سیاسی منطقه مطرح است، بحث پیشنهاد میانجیگری گروه طالبان بین دولت پاکستان و گروه طالبان پاکستانی است که برای اولینبار در تاریخ پاکستان است که حکومتی در افغانستان میخواهد مشکلات داخلی پاکستان را با میانجیگری حل کند و این میتواند لطمه سنگینی به حیثیت دولت پاکستان در سطح منطقه و جهان وارد کند. دولتمردان پاکستان هرگز تصور نمیکردند که اینگونه با چالش گروههای تروریستی روبهرو شوند و حتی برای حل این مشکل دستبهدامان قدرتهای بزرگ فرامنطقهای بشوند.
سهیل احساندوست: موضوع قابل تأملی که این روزها در محافل سیاسی منطقه مطرح است، بحث پیشنهاد میانجیگری گروه طالبان بین دولت پاکستان و گروه طالبان پاکستانی است که برای اولینبار در تاریخ پاکستان است که حکومتی در افغانستان میخواهد مشکلات داخلی پاکستان را با میانجیگری حل کند و این میتواند لطمه سنگینی به حیثیت دولت پاکستان در سطح منطقه و جهان وارد کند. دولتمردان پاکستان هرگز تصور نمیکردند که اینگونه با چالش گروههای تروریستی روبهرو شوند و حتی برای حل این مشکل دستبهدامان قدرتهای بزرگ فرامنطقهای بشوند. به باور تحلیلگران اشتباه عمده سیاستمداران پاکستانی این بود که هیچگاه فکر نمیکردند سیاست تروریستپروری روزی برای خودشان به یک مشکل بزرگ تبدیل شود. هرچند در گذشته هشدارهایی از طرف دولتهای افغانستان به پاکستان داده میشد و متأسفانه اسلامآباد هرگز توجه جدی به این هشدارها نداشت و دولتمردان پاکستانی تصور میکردند که با بهقدرترسیدن طالبان در افغانستان، فقط افغانستان زیر سیطره نفوذشان قرار بگیرد و درحالیکه پس از بهقدرترسیدن طالبان در کابل قضیه کاملا برعکس شده و امروز مشکلی را که پاکستان برای دولتهای گذشته افغانستان ایجاد کرده بود خودش دچار آن شده است. سخنگوی وزارت خارجه پاکستان یک روز پس از پیشنهاد سخنگوی طالبان برای میانجیگری میان طالبان پاکستانی و حکومت این کشور، «مذاکره» با این گروه را رد کرد. ممتاز زهرا بلوچ، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان، در نشست خبری هفتگی خود گفت: «حکومت این کشور با کسانی که مسئول کشتار غیرنظامیان و مسئولان اجرای قانون هستند مذاکره نخواهد کرد». پس چطور دولت پاکستان در قبل از سقوط دولت افغانستان با فشار بر کابل خواستار مذاکره کابل با گروه طالبان میشد؟ سؤالی است که دولتمردان پاکستانی باید برای آن پاسخ دهند؛ درحالیکه گروه طالبان افغانستان و طالبان پاکستانی دو روی یک سکه هستند و در رفتار و عملکرد کاملا همسان عمل میکنند. درحالیکه طالبان افغانستان از بدو پیدایش با رویکرد ستیزهجویانه و تروریستی در مقابل مردم و دولتهای افغانستان به کشتار و ترور نظامیان و غیرنظامیان مشغول بودند و اسلامآباد همواره از دولتهای افغانستان میخواست که با این گروه برای تقسیم قدرت مذاکره کنند. ذبیحالله مجاهد در مصاحبهای گفته بود در صورتی که از طالبان خواسته شود، برای گفتوگوهای صلح میان اسلامآباد و «تحریک طالبان پاکستان» (تیتیپی) حاضر به میانجیگری است. سال گذشته با میانجیگری سراجالدین حقانی، توافق صلح موقتی میان تیتیپی و پاکستان انجام شد. دست بالای طالبان در سیاستهای منطقه حکایت از قدرتگیری روزافزون این گروه دارد و اینکه این گروه میخواهد میان دولت پاکستان و گروه تیتیپی میانجیگری کند، ضعف دولت پاکستان در حل مشکلات داخلیاش را میرساند. ناتوانی ارتش پاکستان و آیاسآی برای مقابله با حملات تروریستی گروههای طالبان و آزادیخواهان بلوچ مشکلات امنیتی بسیاری را برای دولت پاکستان به وجود آورده و از سوی دیگر چالشهای سیاسی و اقتصادی دولت این کشور را به مرز سقوط کشانده است و امروزه دولت پاکستان ناتوانتر از هر زمان دیگری در حل مشکلات داخلیاش دستبهدامن قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای میشود. روزنامه «داون» گزارش داده که خانم بلوچ در پاسخ به این سؤال که آیا حکومت پاکستان دراینباره با کابل صحبتی داشته است، گفت وارد «جزئیات گفتوگوها» با حکومت طالبان نمیشود. او افزوده که پاکستان نگرانیهای خود درمورد تهدید تروریستی را با حکومت طالبان در میان گذاشته و امیدوار است که «اقداماتی برای کاهش تهدید تروریستی انجام شود». اسلامآباد به خوبی میداند که طالبان افغانستان نه میخواهند که در مقابل گروه همنام خود در پاکستان قرار بگیرند و نه میتوانند، چون این موضوع میتواند برای خود طالبان به یک دردسر بزرگ تبدیل شود، طالبان همواره در زمان مبارزه با دولت افغانستان از حمایتهای بیدریغ طالبان پاکستانی برخوردار بودند و با چنین گذشتهای و پیوندهای عمیقی که این دو گروه با هم دارند در شرایط حاضر تنها راه برای دولت پاکستان این است که با تیتیپی وارد مذاکره شوند و خیال سرکوب این گروه از طرف طالبان را باید از سر بیرون کنند.