|

تحلیلی بر انواع رفتار جمعی در جهان

رفتار جمعی اصطلاحی است که جامعه‌شناسان برای اشاره به مجموعه رفتارهای متفرقه‌ای استفاده می‌کنند که تعداد زیادی از مردم درگیر آن می‌شوند. به‌طور خاص، رفتار جمعی به رفتار نسبتا خودانگیخته و بدون ساختار توسط تعداد زیادی از افراد که با افراد دیگر عمل می‌کنند یا تحت تأثیر آنها قرار می‌گیرند، اطلاق می‌شود. رفتار نسبتا خودانگیخته به این معنی است که رفتار تا حدودی خودانگیخته اما تا حدودی هم برنامه‌ریزی‌شده است، در‌ حالی که رفتار نسبتا بدون ساختار به این معنی است که تا حدودی سازمان‌یافته و قابل پیش‌بینی است، اما همچنین تا حدودی سازماندهی‌نشده و غیرقابل پیش‌بینی است.

رفتار جمعی اصطلاحی است که جامعه‌شناسان برای اشاره به مجموعه رفتارهای متفرقه‌ای استفاده می‌کنند که تعداد زیادی از مردم درگیر آن می‌شوند. به‌طور خاص، رفتار جمعی به رفتار نسبتا خودانگیخته و بدون ساختار توسط تعداد زیادی از افراد که با افراد دیگر عمل می‌کنند یا تحت تأثیر آنها قرار می‌گیرند، اطلاق می‌شود. رفتار نسبتا خودانگیخته به این معنی است که رفتار تا حدودی خودانگیخته اما تا حدودی هم برنامه‌ریزی‌شده است، در‌ حالی که رفتار نسبتا بدون ساختار به این معنی است که تا حدودی سازمان‌یافته و قابل پیش‌بینی است، اما همچنین تا حدودی سازماندهی‌نشده و غیرقابل پیش‌بینی است. همان‌طور که در ادامه خواهیم گفت، برخی از اشکال رفتار جمعی بیشتر از سایرین خودجوش و بدون ساختارند و برخی از اشکال بیشتر از سایرین درگیر افرادی هستند که با هم عمل می‌کنند و صرفا تحت تأثیر یکدیگر نیستند. اما به‌طور کلی، رفتار جمعی کمتر خودانگیخته و ساختارمندتر از رفتار معمولی تلقی می‌شود، مانند آنچه در کلاس درس، محل کار یا سایر تنظیمات رفتار روزمره که ما با آن آشنا هستیم.

همان‌طور که اشاره شد، اصطلاح رفتار جمعی به مجموعه‌رفتارهای متفرقه اشاره دارد؛ به این ترتیب، این رفتارها اغلب اشتراکات بسیار کمی با یکدیگر دارند حتی اگر ویژگی‌های اساسی‌شان به آنها اجازه دهند که به‌عنوان رفتار جمعی طبقه‌بندی شوند. اشکال متداول رفتار جمعی مورد بحث در این بخش شامل جمعیت، اوباش، هراس، شورش، رفتار فاجعه‌آمیز، شایعات، هیستری جمعی، وحشت اخلاقی، هوس و دیوانگی است. از میان این اشکال، برخی (ازدحام، وحشت، شورش و بلایا) شامل افرادی است که عموما در حضور یکدیگر و کم‌و‌بیش با یکدیگر در تعامل هستند؛ در حالی که سایر اشکال (شایعات، هیستری جمعی، هراس اخلاقی، و مدها و دیوانگی‌ها) شامل افرادی می‌شود که در حضور یکدیگر نیستند -‌در واقع ممکن است صدها یا هزاران مایل از هم فاصله داشته باشند‌- با وجود این، باورها یا نگرانی‌های خاصی دارند. شکل رایج دیگر رفتار جمعی، جنبش اجتماعی است. مطالعه جنبش‌های اجتماعی در دهه‌های 1960 و 1970 به اوج رسید و بورسیه جنبش‌های اجتماعی دانش‌آموزان در مورد سایر اشکال رفتار جمعی را کمتر کرده است؛ بنابراین بخش دوم این مطلب صرفا بر جنبش‌های اجتماعی متمرکز است.

جمعیت

جمعیت یعنی تعداد زیادی از مردم که با هدف مشترک کوتاه‌مدت یا بلندمدت دور هم جمع می‌شوند. هربرت بلومر، جامعه‌شناس (1969) یک گونه‌شناسی محبوب از جمعیت را بر اساس هدف و پویایی آنها ایجاد کرد. چهار نوعی که او متمایز کرد عبارت‌اند از: ازدحام گاه‌به‌گاه، جمعیت متعارف، جمعیت رسا و جمعیت بازیگر. نوع پنجم، جماعت معترض، توسط علمای دیگر نیز متمایز شده است.

یک جمعیت گاه‌به‌گاه، مجموعه‌ای از افراد است که اتفاقا هم‌زمان در یک مکان هستند. افراد این نوع از جمعیت هیچ پیوند مشترک واقعی، هدف بلندمدت یا هویتی ندارند. نمونه‌ای از جمعیت معمولی، تجمع افرادی است که منتظر عبور از خیابان در یک تقاطع شلوغ در یک شهر بزرگ هستند. درست است که همه آنها منتظر عبور از خیابان هستند و تا این حد یک هدف مشترک دارند، اما این هدف موقتی است و این مجموعه خاص از افراد به‌سرعت با رسیدن به این هدف ناپدید می‌شوند. همان‌طورکه اریش گود (1992، ص 22) تأکید می‌کند: «اعضای جمعیت معمولی وجه مشترک دیگری به‌جز موقعیت فیزیکی‌شان ندارند». در واقع، گود فکر می‌کند که جمعیت‌های گاه‌به‌گاه واقعا رفتار جمعی را انجام نمی‌دهند؛ زیرا رفتار آنها ساختاری نسبی دارد که از هنجارهای مرسوم برای رفتار در چنین شرایطی پیروی می‌کند.

‌جمعیت متعارف

یک جمعیت متعارف، مجموعه‌ای از افرادی است که برای هدفی خاص جمع می‌شوند. آنها ممکن است در یک فیلم، یک نمایش، یک کنسرت یا یک سخنرانی شرکت کنند. گود (1992) دوباره فکر می‌کند که جمعیت‌های متعارف واقعا رفتار جمعی را انجام نمی‌دهند. همان‌طور که از نام آنها پیداست، رفتار آنها بسیار متعارف و در نتیجه ساختار نسبی است.

‌جمعیت بیانگر

یک جمعیت بیانگر مجموعه‌ای از افرادی است که در درجه اول برای هیجان‌زده‌شدن و ابراز یک یا چند احساس جمع می‌شوند. به عنوان مثال می‌توان به احیای عقیدتی، تجمع سیاسی برای یک نامزد و رویدادهایی مانند Mardi Gras اشاره کرد. گود (1992، ص 23) اشاره می‌کند که هدف اصلی ازدحام متعلق به خود جمعیت است. فعالیت جمعی برای اعضای آن به خودی خود یک هدف است، نه فقط یک وسیله. در شلوغی‌های معمولی، مخاطب می‌خواهد فیلم را ببیند یا سخنرانی را بشنود. بخشی از مخاطب‌بودن ثانویه یا بی‌ربط است. در شلوغی‌های گویا، مخاطب همچنین می‌خواهد عضوی از جمعیت باشد و در رفتار جمعیت شرکت کند؛ ‌جیغ بزند، فریاد بزند، تشویق کند، کف بزند و... . یک جمعیت معمولی ممکن است گاهی تبدیل به جمعیتی رسا شود؛ مانند زمانی که تماشاگران در یک فیلم در صورت شکسته‌شدن پروژکتور فیلم فریاد می‌زنند. همان‌طور که این مثال نشان می‌دهد، خط بین یک جمعیت معمولی و یک جمعیت رسا همیشه واضح نیست. در هر حال، از آنجا که هیجان و ابراز عاطفی از ویژگی‌های تعیین‌کننده انبوه‌های بیانگر است، افراد در چنین انبوهی‌هایی به رفتار جمعی می‌پردازند.

‌بازیگری جمعیت

همان‌طور که از نامش پیداست، یک جمعیت بازیگر یک بار وارد می‌شوند.

آنها با رفتارهای خشونت‌آمیز یا سایر رفتارهای مخرب مانند غارت از یک جمعیت رسا فراتر می‌روند. یک اوباش -‌یک جمعیت شدیدا احساسی که مرتکب خشونت می‌شود یا آماده است‌- نمونه اولیه یک جمعیت بازیگر است. بسیاری از فیلم‌ها و رمان‌های مربوط به غرب وحشی در تاریخ ایالات متحده، گروه‌هایی را به تصویر می‌کشند که گاوها و خش‌خش‌کننده‌های اسب را بدون محاکمه به قتل می‌رساندند. با شروع دوره بازسازی پس از جنگ داخلی، اوباش لینچ در جنوب و جاهای دیگر هزاران نفر را که اکثر آنها آمریکایی-آفریقایی‌تبار بودند، به دار آویختند یا به قتل رساندند که اکنون به عنوان جنایات نفرت تلقی می‌شود. هراس -واکنش ناگهانی جمعیت که شامل رفتارهای خودویرانگر است، مانند زمانی که افراد موقع فرار از سالن تئاتر هنگام آتش‌سوزی روی همدیگر کوبیده می‌شوند یا در حین ورود به یک فروشگاه بزرگ که زود باز می‌شود با یک فروش شگفت‌انگیز‌- نمونه دیگری از جمعیت بازیگر است. جمعیت‌های بازیگر گاهی آن‌قدر زیاد و خارج از کنترل شده که به شورش‌های تمام‌عیار تبدیل می‌شوند.

‌جمعیت معترض

همان‌طور که توسط کلارک مک‌فیل و رونالد تی. وولشتاین (1983) مشخص شد، پنجمین نوع از جمعیت، جمعیت معترض است. از نامش پیداست؛ جمعیت معترض مجموعه‌ای از مردم است که برای اعتراض به موضوع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی گردهم می‌آیند. تجمع مردمی که در تحصن، تظاهرات، راهپیمایی یا تجمع شرکت می‌کنند، همگی نمونه‌ای از جمعیت معترض هستند.

‌شورش‌ها

شورش یک طغیان نسبتا خود‌به‌خود خشونت‌آمیز از سوی گروه بزرگی از مردم است. اصطلاح شورش بسیار منفی به نظر می‌رسد و برخی از محققان از اصطلاحاتی مانند شورش شهری یا قیام شهری برای اشاره به شورش‌هایی استفاده می‌کنند که بسیاری از شهرهای ایالات متحده در طول دهه 1960 تجربه کردند. با این حال، بیشتر محققان رفتار جمعی همچنان از اصطلاح شورش استفاده می‌کنند بدون اینکه لزوما به هیچ چیز بد یا خوبی در مورد این شکل از رفتار جمعی اشاره کنند؛ و ما در اینجا از شورش با همان روحیه استفاده می‌کنیم.

به‌رغم اصطلاحات، شورش‌ها بخشی از تاریخ آمریکا از دوره استعمار بوده است. زمانی که مستعمره‌نشینان اغلب در مورد «مالیات بدون نمایندگی» و سایر مسائل شورش می‌کردند (روبنشتاین، 1970). تخمین زده می‌شود که بین 75 تا صد شورش از این دست بین سال‌های 1641 و 1759 رخ داده است. هنگامی که جنگ با انگلیس آغاز شد، ده‌ها شورش دیگر به عنوان بخشی از استفاده مستعمره‌نشینان از خشونت در انقلاب آمریکا رخ داد. شورش‌ها پس از شروع کشور جدید ادامه یافت؛ زیرا کشاورزانی که با بدهی مواجه بودند اغلب علیه شبه‌نظامیان دولتی شورش می‌کردند. شورش معروف Shays که در بسیاری از کتاب‌های تاریخ ایالات متحده مورد بحث قرار گرفت، با شورش صدها نفر در اسپرینگفیلد، ماساچوست آغاز شد.

شورش در چند دهه اول قرن نوزدهم حتی رایج‌تر شد. در این دوره شورش «به اندازه رأی‌دادن یا کار بخشی از زندگی غیرنظامی بود» (روزنفلد، 1997، ص 484)، تقریبا سه‌چهارم شهرهای ایالات متحده حداقل یک شورش بزرگ را تجربه کردند. 

بیشتر این شورش‌ها توسط سفیدپوستان بومی بر ضد آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، کاتولیک‌ها و مهاجران انجام شد. اقدامات آنها باعث شد که آبراهام لینکلن در سال 1837 مشاهده کند: «گزارش‌های خشونت‌آمیز توسط اوباش، اخبار روزمره زمان را تشکیل می‌دهد... علل آنها هر‌چه باشد، برای کل کشور مشترک است» (به نقل از فلدبرگ، 1980، ص 4).

شورش پس از جنگ داخلی ادامه یافت. سفیدپوستان به مهاجران چینی حمله کردند؛ زیرا می‌ترسیدند که مهاجران از سفیدپوستان شغل بگیرند و دستمزدشان را پایین‌تر از آنچه در غیر این صورت می‌بودند، نگه دارند. شورش‌های کارگری نیز رایج شد؛ زیرا کارگران در اعتراض به شرایط غیرانسانی کار و دستمزدهای نامرغوب دست به شورش زدند.

شورش‌های نژادی دوباره در اوایل قرن بیستم رخ داد؛ زیرا سفیدپوستان به حمله به آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار در شهرهای بزرگ ایالات متحده ادامه دادند. یک شورش بزرگ در شرق سنت‌لوئیس، ایلینویز، در سال 1917 جان 39 آمریکایی آفریقایی‌تبار و 9 سفیدپوست را گرفت. شورش‌هایی که توسط سفیدپوستان آغاز شد حداقل در هفت شهر دیگر در سال 1919 رخ داد و با کشته‌شدن ده‌ها نفر پایان یافت (واسکو، 1967). در طول دهه 1960، شورش‌هایی در بسیاری از شهرهای شمالی به وقوع پیوست؛ زیرا آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار به‌شدت به گزارش‌های خشونت پلیس یا سایر رفتارهای ناعادلانه واکنش نشان دادند. تخمین‌ها از تعداد شورش‌ها در طول این دهه از 240 تا 500 نفر و تخمین‌ها از تعداد شرکت‌کنندگان در شورش‌ها از 50 هزار تا 350 هزار نفر است (Downes, 1968; Gurr, 1989).

‌انواع شورش

ممکن است با توجه به انگیزه و اهداف شرکت‌کنندگان در شورش، انواع مختلفی از شورش‌ها شناسایی شود. یک گونه‌شناسی رایج بین شورش‌های اعتراضی و شورش‌های جشن تمایز قائل می‌شود (مک فیل، 1994). شورش‌های اعتراضی بیانگر نارضایتی درمورد یک موضوع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی هستند، در حالی که شورش‌های جشن بیانگر شادی یا خوشحالی از یک رویداد یا نتیجه است، مانند جشن قهرمانی یک تیم فوتبال که از کنترل خارج می‌شود. شورش‌های اعتراضی اساسا ماهیت سیاسی دارند، در حالی که شورش‌های جشن کاملا غیرسیاسی هستند.

یکی دیگر از انواع گونه‌شناسی رایج، چهار نوع شورش را متمایز می‌کند: هدفمند، نمادین و بدون موضوع (گود، 1992). شورش‌های هدفمند ناشی از نارضایتی در مورد یک موضوع خاص و برای رسیدن به یک هدف خاص است.

مطرح‌کردن آن موضوع شورش‌های استعماری که قبلا ذکر شد، نمونه‌هایی از شورش‌های هدفمند هستند؛ همان‌طور که بسیاری از شورش‌هایی که در چند دهه گذشته در زندان‌های ایالات متحده رخ داده است. شورش‌های نمادین نارضایتی عمومی را بیان می‌کنند، اما واقعا هدفشان دستیابی به هدف خاصی نیست.

 شورش‌های اوایل قرن بیستم توسط سفیدپوستان که قبلا نیز ذکر شد، نمونه‌هایی از شورش‌های نمادین هستند. شورش‌های شوم مانند همان شورش‌های جشن است که قبلا مورد بحث قرار گرفت، در حالی که شورش‌های بدون موضوع هیچ مبنا یا هدف آشکاری ندارند. نمونه‌ای از شورش‌های بی‌مشکل، غارت و خشونت عمومی است که گاهی در جریان قطعی برق در سطح شهر رخ می‌دهد.