|

بلژیک و چالش فروپاشی

‌دیر یا زود، بلژیک ممکن است دیگر وجود نداشته باشد. این کشور کوچک اروپای غربی که مقر اتحادیه اروپا و همچنین میزبان ناتو است، مدت‌هاست که زیست سیاسی - ملی ناکارآمدی داشته است.

بلژیک و چالش فروپاشی

‌دیر یا زود، بلژیک ممکن است دیگر وجود نداشته باشد. این کشور کوچک اروپای غربی که مقر اتحادیه اروپا و همچنین میزبان ناتو است، مدت‌هاست که زیست سیاسی - ملی ناکارآمدی داشته است. این کشور با بیش از ۵۰۰ روز زمان که صرف تشکیل دولت ائتلافی کرده، صاحب رکورد طولانی‌ترین زمان تشکیل یک دولت بعد از انتخابات است. اکنون تنش‌ها بین فلاندری‌ها در شمال و همچنین والونی‌ها که در جنوب این کشور هستند، شدت گرفته و این موضوع می‌تواند به قیمت تجزیه بلژیک تمام شود. فلاندری‌ها که به آنها «فلمیش» هم گفته می‌شود، به زبان هلندی صحبت می‌کنند و بیشتر آنها در نیمه شمالی بلژیک زندگی کرده و حتی اکثریت جمعیت این کشور را هم به خود اختصاص داده‌اند. فلاندری‌ها علاوه بر بلژیک در بخش‌هایی از شمال فرانسه و همچنین هلند زندگی می‌کنند. بحث‌های زیادی درباره اینکه آیا می‌توان آنها را یک قوم نامید یا خیر شکل گرفته و این مسئله به موضوعی مناقشه‌برانگیز تبدیل شده است. در مقابل اما والونی که بخش‌های جنوبی بلژیک است و بیشتر مردم آن به زبان فرانسه صحبت می‌کنند، حدودا ۵۵ درصد مساحت این کشور را به خود اختصاص داده‌اند اما جمعیت آن حدود ۳۳ درصد از جمعیت کل بلژیک است. حالا تنش میان این دو گروه به یک چالش جدی برای آینده بلژیک تبدیل شده است. کشوری که قرار است در ژوئن ۲۰۲۴ یعنی یک سال دیگر شاهد برگزاری انتخابات سراسری باشد. بر اساس نظرسنجی‌ها، درحال‌حاضر حزب راست افراطی ولامز بلانگ که می‌خواهد فلاندر را به یک کشور کاملا مستقل و جدا تبدیل کند، اکنون بزرگ‌ترین نیروی سیاسی در این کشور است.

تام ون گریکن که زمانی که فقط ۲۸ سال داشت، رئیس این حزب شد، در این مدت توانسته محبوبیت قابل‌توجهی کسب کند. او در گفت‌وگو با پولتیکو درباره برنامه‌هایش در صورت پیروزی در انتخابات می‌گوید: «ما معتقدیم بلژیک ازدواجی اجباری است. اگر یکی از آنها می‌خواهد طلاق بگیرد، باید درباره آن صحبت کنیم و به یک نتیجه مشخص برسیم. اگر آنها نخواهند بر سر این مسئله با ما مذاکره کنند، ما خود به‌صورت یکطرفه این کار را انجام خواهیم داد». حتی برای بسیاری از ۱۲ میلیون ۶۰۰ هزار جمعیت این کشور، پایان قریب‌الوقوع کشورشان ممکن است غافلگیرکننده باشد. به نوشته یورونیوز رقابت سخت بین شمال فلاندری و جنوب فرانسوی‌زبان در سال‌های اخیر شدت هم یافته است. شهروندان فلاندری که زمانی ضعیف بودند، با وجود اینکه تعدادشان از همتایان فرانسوی زبانشان بیشتر بود، اکنون از حقوق زبانی و صلاحیت‌های سیاسی برخوردارند که مدت‌ها خواستار آن بودند.

کارل درابه، ناشری که از جنبش فلاندری حمایت می‌کند، دراین‌باره به پولتیکو می‌گوید: «واقعیت این است که شرایط تا اندازه‌ای تغییر کرده است. در درون بلژیک اکنون مناطق فدرال اختیارات گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف از آموزش تا سیاست‌های کشاورزی و حمل‌ونقل دریافت کرده‌اند اما این اقدامات به جهش‌های بزرگ اصلاحی رو به جلو منجر نشده است».

احزاب دست‌راستی

در ماه‌های اخیر در سراسر اتحادیه اروپا، راست افراطی شاهد رشد قابل‌توجهی بوده و مشکلاتی چون مبارزه با مهاجرت غیرقانونی و همچنین افزایش تورم و مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث شده احزاب پوپولیست ضد سیستم بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار گیرند. بلژیک یکی از کشورهای اروپایی است که با هجوم عمده پناه‌جویان سروکار دارد و تعداد پناه‌جویان درحال‌حاضر مشابه بحران مهاجرت در سال ۲۰۱۵ است.

بر اساس تحقیقات اخیر، در فلاندر، مهاجرت به‌عنوان نگرانی شماره یک برای رأی‌دهندگان دیده می‌شود. نیکلاس بوتکا، دانشیار دانشگاه خنت در این زمینه می‌گوید: «ولامز بلانگ به شکل قابل‌توجهی بر موضوع مهاجرت تمرکز کرده و این در حالی است که همین مسئله مهاجرت برای بسیاری از راه‌دهندگان فلاندری بسیار حائز اهمیت است. من دلیل اصلی موفقیت این حزب را همین موضوع می‌دانم». بارت دی وور، رئیس حزب ملی‌گرای فلاندری N-VA، معتقد است که این روند درحال‌حاضر در سراسر اروپا در حال مشاهده است. او دراین‌باره به پولتیکو می‌گوید: «ما شاهد موجی از ناراحتی شدید در اروپا هستیم. شهروندانی را داریم که احساس می‌کنند از نظر اقتصادی از سوی حاکمان رها شده‌اند. هرچقدر هم شما این برداشت را ناعادلانه بدانید، فرقی نمی‌کند؛ چراکه راست افراطی در حال بهره‌بردن از همین رویکرد است». بر اساس نظرسنجی‌ها حزب N-VA پس از ولامز بلانگ در مناطق فلاندری در جایگاه دوم قرار دارد. ولامز بلانگ پس از مهاجرت، مسئله اقتصاد و مالیات‌ها را به عنوان دومین مسئله اساسی و اولویت خود معرفی کرده است.

این شرایط دوقطبی ایجاد‌شده در کشور بسیاری را نگران کرده که نتایج انتخابات به فروپاشی کشور و تجزبه آن بینجامد. ون گریکن می‌گوید همه می‌دانند که حزب او از استقلال فلاندری حمایت می‌کند. او در ادامه می‌افزاید: «مردم می‌دانند که استقلال اولین برنامه ماست. بله ممکن است همه رأی‌دهندگان با استقلال موافق نباشند اما اطمینان دارم هر کسی که با استقلال ما مخالف باشد، به حزب من یا N-VA رأی نخواهد داد».

استراتژی ون گریکن تبدیل‌شدن به بزرگ‌ترین حزب در فلاندری در انتخابات ژوئن آینده است که به او این حق را می‌دهد تا شریک ائتلافی خود را برای دولت فلاندری انتخاب کند. حالت ایدئال برای او این است که N-VA دولت تشکیل دهد. سپس، برنامه این است که دولت فلاندری اعلامیه‌ای صادر و شرکای ائتلاف فرانسوی‌زبان را مجبور می‌کند تا برای اعلام پایان کشوری به نام بلژیک مذاکره کنند. هرچند در این مسیر موانعی هم وجود دارد و راه چندان ساده نیست؛ چراکه حتی در‌صورتی‌که ون گریکن برنده شود، درباره تشکیل دولت اختلافات شدیدی میان ولامز بلانگ و N-VA وجود دارد که می‌تواند مذاکرات برای تشکیل دولت را به شکست بکشاند. از آن گذشته حتی اگر N-VA حاضر به تشکیل دولت با ولامز بلانگ شود، آن‌وقت احتمالا طرف فرانسوی‌زبان حاضر نخواهد شد در مذاکره درباره پایان بلژیک حضور یابد یا دست‌کم آن‌ را تا مدتی به تأخیر بیندازد. بااین‌حال واضح است که هر یک از این اقدامات می‌تواند بی‌ثباتی بیشتری در بلژیک ایجاد کند و این اتفاقا می‌تواند به ارتقای آرمان استقلال فلاندری‌ها کمک کند. الکساندر دی کرو، نخست‌وزیر بلژیک که درحال‌حاضر رهبری یک ائتلاف دشوار هفت‌حزبی را بر عهده دارد، پس از انتخابات ۲۰۱۹ به قدرت رسید. او پس از ۵۰۰ روز مذاکره و گفت‌وگو با احزاب مختلف توانست به این ائتلاف دست یابد. با‌این‌حال دی کرو در این مدت ماه‌های بسیار دشواری را پشت‌سر گذاشته و از آن زمان تاکنون تلاش کرده احزاب مختلف حاکم را در زمینه مسائل کلیدی در یک مسیر مشترک نگه دارد. اما به نظر می‌رسد تکرار چنین سناریویی در انتخابات سال آینده دشوار خواهد بود. ایوان دی وادر، تحلیلگر سیاسی که چندین کتاب هم درباره سیاست بلژیک نوشته نگران این است که این کشور وارد یک چرخه معیوب شود. او دراین‌باره به پولتیکو می‌گوید: «نگاه بیشتر مردم به دولت فلاندری است اما برای من آنچه در سطح فدرال عمل می‌کند، بسیار مهم‌تر است. به نظر من خطر فروپاشی بلژیک به این دلیل نیست که ما یک حزب فلاندری داریم بلکه مسئله این است که حکومت بلژیک درست کار نمی‌کند».