|

یادداشتی برای رئیس‌جمهور

بی‌تفاوتی نسبت به بحران آب خطرناک‌تر از هر چیزی‌ است!

آب را مایه حیات و زندگی می‌نامند، پس تردیدی نیست که وقتی به خط پایان رسید، عملا جریان زندگی مختل می‌شود و آن روز نه مذاکره کارساز است و نه جنگ و سلاح! و البته دامن‌گیر همه نیز خواهد شد و فقیر و غنی، چپ و راست، انقلابی و ضد‌انقلاب و کارگر و کارفرما هم برایش فرقی ندارد!

بی‌تفاوتی نسبت به بحران آب خطرناک‌تر از هر چیزی‌ است!

مهدی توکلی: آب را مایه حیات و زندگی می‌نامند، پس تردیدی نیست که وقتی به خط پایان رسید، عملا جریان زندگی مختل می‌شود و آن روز نه مذاکره کارساز است و نه جنگ و سلاح! و البته دامن‌گیر همه نیز خواهد شد و فقیر و غنی، چپ و راست، انقلابی و ضد‌انقلاب و کارگر و کارفرما هم برایش فرقی ندارد!

درواقع اگر بپذیریم کشور ایران جزء کشورهای خشک و نیمه‌خشک دنیا محسوب می‌شود، تردیدی نیست که مدیریت منابع آب و تأمین منابع آب در آن باید بالاترین اولویت‌ها باشد؛ درحالی‌که کاهش منابع آب‌های زیرزمینی و پایین‌رفتن سطح آب و خالی‌شدن سفره‌ها به‌طوری‌که حجم بالایی از آب‌های فسیلی طبق اظهارنظر رئیس سابق سازمان محیط زیست مصرف شده است، آنچه امروز بیش از کمبود منابع آب بر نگرانی‌ها می‌افزاید، این است که آن‌طور که باید و شاید موضوع جدی گرفته نمی‌شود و به‌نوعی نسبت به آن بی‌تفاوت هستیم.

در این راستا تأکید بر تداوم الگوهای توسعه مبتنی بر مصرف آب خطرناک‌ترین قسمت ماجراست؛ جایی که کشاورزی ما با هدف تأمین معاش بخش عمده‌ای از جامعه با همان روش سنتی در حال تداوم است و از تغییرات و اصلاحات الگوی کشت آن‌چنان خبری نیست و در بخش صنعت اگرچه اخیرا تلاش‌هایی برای انتقال آب از دریا به برخی صنایع بزرگ و آب‌بر صورت گرفته است اما برای تأمین نیاز کشوری مانند ایران این مقدار فاصله زیادی دارد.

در حقیقت آنچه‌ از وضعیت آب کشور قابل‌مشاهده است و تردیدی در آن نیست، این است که منابع موجود دیگر قدرت تأمین نیاز جامعه را نداشته و ندارد و اگر منابع جایگزین برای آن در نظر گرفته نشود، در آینده این بحران عظیم‌تر و خانمان‌سوزتر خواهد شد.

با این تفاسیر از آنجا که واژه تأمین آب معنا و مفهوم خاصی پیدا کرده اما به‌طور‌کلی در دنیا برای تأمین آب جایگزین، دو روش انتقال بین حوضه‌های آب‌ریز و انتقال آب از دریا امکان‌‌پذیر مطرح است که متأسفانه در کشور ما حوضه‌های آب‌ریز آن‌چنان غنی و قوی نبوده‌ یا باقی نمانده‌اند که بتوان آب مازاد یک حوضه را به حوضه‌های کم‌آب‌تر منتقل کرد و تنها گزینه پیش‌رو تأمین و انتقال آب از دریاست که اگرچه در کشور ما به‌عنوان مطلبی نو و جدید مطرح می‌شود اما تاریخچه آن در دنیا و حتی کشورهای همسایه ما طولانی و قابل‌اعتناست، به‌گونه‌ای که اکنون در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس کویت در حدود 70 سال پیش اولین آب‌شیرین‌کن را ایجاد کرد و آب را از دریا انتقال داد و اکنون بیش از 850 آب‌شیرین‌کن در منطقه خلیج فارس توسط کشورهای عربی ایجاد شده است که شش مورد آن با ظرفیت صد هزار مترمکعب در شبانه‌روز ایجاد و البته بزرگ‌ترین آب‌شیرین‌کن دنیا نیز در کشور عربستان ایجاد شده است. در همین زمینه نگاهی فراتر به کشورهای بهره‌بردار و انتقال‌دهنده آب دریا در سطح جهان نیز ‌تأمل‌برانگیز است؛ به‌طوری‌که علاوه بر کشورهای عربی کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا، کشورهای شمال آفریقا و غرب اروپا که به لحاظ آب‌وهوایی و منابع آب بعضا وضعیت بهتری نسبت به ما دارند، بیشترین استفاده‌کنندگان از آب دریا در سطح دنیا هستند.

بر همین اساس با توجه به ظرفیت بزرگ کشور ما از شمال و جنوب و دسترسی به آب‌های آزاد این ظرفیت بالقوه وجود دارد که با اتکا به آن امکان انتقال آب از دریا هرچه سریع‌تر با درنظرگرفتن اصول زیست‌محیطی انجام شود و اولویت‌های ایجاد آن باید تغییر یابد؛ چراکه شاید ما برای توسعه راه‌ها و فرودگاه‌ها و ریل‌ها و سایر موارد فرصت داشته باشیم اما زمان تأمین آب جایگزین محدود و به‌سرعت در‌حال گذر است!

در کنار تأمین انتقال آب موضوعات دیگری که باید محور تصمیمات باشند، اول الزام صنایع به استفاده از پساب فاضلاب است که متأسفانه به آن کمتر بها داده شده است و ما کارخانه‌ای را سراغ داریم در منطقه‌ای که به‌شدت دچار بحران آب است و در پنج‌کیلومتری آن تصفیه‌خانه فاضلاب است که می‌توانست با هزینه‌کردن روی آن و استفاده از پساب هم به بازیافت آب کمک کند هم خروجی تصفیه‌خانه به رودخانه را کمتر کند اما به‌جای این کار اقدام به‌50 کیلومتر لوله‌کشی پرهزینه و برداشت آب سالم از یکی از سدها کرد؛ بنابراین برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی هم نیاز به الزام قانونی صنایع وجود دارد و هم نیاز به تأکید و پیگیری دولت!

درباره اصلاح الگوی کشت و کشاورزی سنتی نیز متأسفانه ساماندهی لازم صورت نگرفته و چاه‌ها همچنان عمیق‌تر شده و طرح‌های کم‌مصرف و آبخیزداری ‌حمایت ‌نشده‌اند و متأسفانه به علت ‌تنظیم‌نشدن کشت با نیاز جامعه شاهدیم یک سال یک محصول پر‌آب آن‌چنان کشت می‌شود که روی دست کشاورز می‌ماند و یک سال آن‌قدر کمیاب می‌شود که قیمت آن چند‌برابر می‌شود و در سال‌هایی که کشت بیش‌ از‌ حد نیاز انجام می‌شود و محصولات حیف‌و‌میل می‌شوند، علاوه بر ضرر کشاورز، منابع آبی صرف‌شده نیز در‌این‌بین حیف‌و‌میل می‌شود؛ درحالی‌که می‌بینیم در کشورهای همسایه برخی کشت‌های پرمصرف مانند کشت هندوانه را ممنوع اعلام کردند و تأمین آن را با واردات از ایران انجام می‌دهند.

در پایان کلام ضمن تأکید به رئیس‌جمهور محترم، وزرا‌، مجلس، استانداران، دانشگاهیان و نخبگان از هر طیف فکری‌ای که هستند، این نکته را یادآور می‌شود که فرصت آن‌چنانی باقی نمانده و هر‌روز به اهمیت این موضوع و بحرانی‌تر‌شدن آن افزوده می‌شود.