اسکان جمعیت بالا در مساحت کم، کلانشهرها را با مشکلات عدیده مواجه کرده است
سونامی تراکم شهری
تراکم استاندارد شهرسازی سکونت 53 تا 60 نفر در هکتار است، اما تراکم جمعیتی در تهران به 120 تا 140 نفر در هر هکتار میرسد و جالب اینکه در پروژه نهضت ملی مسکن تراکم تا 500 نفر در هر هکتار هم میرسد!
زینب خدایی: تراکم استاندارد شهرسازی سکونت 53 تا 60 نفر در هکتار است، اما تراکم جمعیتی در تهران به 120 تا 140 نفر در هر هکتار میرسد و جالب اینکه در پروژه نهضت ملی مسکن تراکم تا 500 نفر در هر هکتار هم میرسد!
تهران 8.5 برابر متراکمتر از وضعیت مطلوب
بر اساس آنچه مدیرکل راه و شهرسازی استان تهران در نودونهمین جلسه شورای مسکن این استان مطرح کرده است، برای۳۰ هزار متقاضی نهضت ملی مسکن در این استان تنها دو میلیون مترمربع زمین تخصیص داده شده و این یعنی تراکم جمعیت در این پروژهها حدود 495 نفر در هر هکتار خواهد بود.
این یعنی در شهری که همین حالا هم دستبهگریبان عواقب ناگزیر تراکم جمعیتی 120 تا 140 نفر بر هکتار است، نسخه تراکم 3.5 برابری پیچیده شده است! برای پیبردن به عمق ماجرای تراکم در تهران باید توجه داشت که تراکم جمعیت به نسبت تعداد افراد ساکن در واحد سطح اشاره دارد؛ یعنی چه تعداد افراد در چه مساحتی ساکن شدهاند.
طبق برآوردهای کارشناسی در تراکم مطلوب، نسبت اشغال فضای مسکونی به سرانهها 40 به 60 است؛ یعنی 40 درصد اراضی به طور خالص به بخش مسکونی و 60 درصد به معابر و بخشهای خدمات عمومی تعلق دارد؛ بنابراین از هر هکتار به طور میانگین چهار هزار مترمربع قابل استفاده است که با توجه به در نظر گرفتن 250 مترمکعب برای زیربنای هر واحد و رقم 3.3 بعد خانوار فعلی، تراکم 53 تا 60 نفر در هکتار، تراکم جمعیتی مطلوب و ایدئال است. منطقی است که به تناسب بالارفتن این عدد، کیفیت زندگی مردم در نتیجه کاهش برخورداری از سرانههای خدماتی پایین خواهد آمد. با این تفاسیر، ساخت پروژههایی با تراکم نزدیک به ۵۰۰ نفر در هکتار، خبر از سقوط آزاد کیفیت زندگی مردم در این پروژهها میدهد.
متراکمسازی مردم تنها محدود به تهران نیست. بررسی آمار اراضی تخصیص دادهشده به پروژههای نهضت ملی مسکن در دیگر کلانشهرهای کشور نشان میدهد که یکی از پروژههای نهضت ملی در اصفهان، با تراکم جمعیت337 نفر بر هکتار در حال اجرائیشدن است؛ آنهم درحالیکه وضعیت تراکم جمعیت شهر اصفهان در شرایط فعلی نیز با تراکم 116 نفر بر هکتار، فاصله معناداری با حالت مطلوب دارد.
همچنین در مشهد که بعد از تهران دومین کلانشهر پرجمعیت کشور محسوب میشود، تراکم اصلیترین سایت نهضت ملی مسکن 148 نفر بر هکتار برآورد شده است که معادل 1.5 برابر تراکم حال حاضر این شهر است. اوضاع در دو کلانشهر تبریز و قم هم چندان تفاوتی ندارد؛ به طوری که تراکم جمعیت پروژهها به ترتیب 300 و 176 نفر بر هکتار تخمین زده میشود که یعنی این کلانشهرها هم با طرح نهضت ملی مسکن متراکمتر از قبل خواهند شد.
تمام این اعداد و ارقام حاکی از آن است که عرضهنکردن متناسب زمین از طرف دولت، باعث شده تا رویکرد بیشتر سیاستگذاران و برنامهریزان شهری در اغلب پروژههای نهضت ملی مسکن، به سمت کاهش سرانههای خدماتی و افزودن بر تراکم جمعیتی برود و اساسا حق مردم از فضاهای عمومی شهری، فضای سبز و حق بر شکلدهی به فضای زیست که به طور کلی ذیل «حق بر شهر» تعریف میشود، نادیده گرفته شود.
کیفیت زیست شهری، قربانی یک باور اشتباه
زمانی که مهرداد بذرپاش بهتازگی بر صندلی وزارت راه و شهرسازی تکیه زده و سکاندار طرح نهضت ملی مسکن شده بود، در سخنرانی دفاعیه خود هنگام بررسی رأی اعتمادش به موضوع الحاق اراضی جدید به محدوده شهرها اشاره و از احتکار زمین در اطراف شهرها انتقاد کرده و گفته بود: «مشکل کمبود زمین در نهضت ملی مسکن، مسئله احتکار زمین در اطراف شهرهاست. وقتی میتوانیم الحاق به محدوده داشته باشیم،
چرا انجام ندهیم؟».
فرشید ایلاتی، کارشناس حوزه مسکن، دراینباره به گزاره پرتکراری اشاره میکند که معمولا از سمت ذینفعان در توجیه متراکمسازی بیان میشود، اما اساسا نسبتی با واقعیت ندارد: «بسیاری معتقدند که دلیل اصلی رویآوردن به متراکمسازی کمبود زمین است؛ اما این گزاره کاملا اشتباه است. از کل مساحت 160 میلیون هکتاری کشور تاکنون تنها یکمیلیونو 200 هزار هکتار به صورت شهری استفاده شده است که به عبارتی معادل کمتر از یک درصد مساحت اراضی با کاربری مسکونی در کل کشور است؛ درحالیکه طبق سند آمایش سرزمینی که باید مرجع تعیینکننده طرحهای جامع و تفصیلی و سیاستگذاریهای این حوزه باشد، قابلیت استفاده از 10 درصد مساحت کشور برای امور مسکونی وجود دارد».
همین موضوع نشان میدهد که رویکرد جاری ریشه در نگاه تقلیلگرایانهای دارد که مسئله تأمین مسکن را نه از مسیر «توسعه شهر» و بازکردن کمربند شهری و الحاق زمین به محدودهها، بلکه تنها از طریق متراکمسازی دنبال میکند؛ آنهم به قیمت ایجاد قطبها و کلونیهای جمعیتی در کلانشهرها و قربانیکردن کیفیت زیست شهری به نفع سیاستهای ناکارآمد!
تعبیر وارونه آمایش سرزمین
طبق آمار اعلامشده از سوی دبیر مرکز مطالعات جمعیت، بیش از 70 درصد جمعیت ایران در کمتر از 40 درصد مساحت قابل سکونت کشور ساکن هستند که ناشی از ضعف نظام مدیریت در زمینه توزیع جغرافیایی متناسب جمعیت در پهنه کشور و حرکت در جهت خلاف سند آمایش سرزمینی است؛ اما جالب اینجاست که استدلال کمبود زمین معمولا با ارجاع به محدودیتها و توپوگرافیهای موجود در همین سند مطرح میشود. ایلاتی، کارشناس مسکن، دراینباره میگوید: «با وجود ادعاها و ارجاعات موجود، مسئولان با الحاقنکردن زمین به محدودهها و در نتیجه افزایش تراکم جمعیت کلانشهرها، نهتنها در جهت آمایش سرزمینی عمل نکردهاند، بلکه با افزایش ارزش سوداگرانه زمینها در جهت مخالف نیز حرکت میکنند. با این اوصاف لازم است که متولیان امر در مقدار زمین تخصیص دادهشده به این پروژهها تجدیدنظر کنند و با الحاق اراضی و تخصیص زمینهای بیشتر، علاوه بر کاهش تعداد طبقات، فکری هم به حال تراکم جمعیت بالای کلانشهرها کرده باشند».