جلال رشیدیکوچی، عضو کمیسیون امور داخلی کشور و امور شوراها در مجلس
یک جریان تندرو میخواهد کشور و مردم را مأیوس و دلسرد کند
شفاف بگویم بشخصه فعالیت انتخاباتی بدنه دولت برای دخالت در انتخابات را به وضوح میبینم
جلال رشیدیکوچی، نماینده جوان و خوشآتیه مردم مرودشت، پاسارگاد و ارسنجان، از جمله نمایندگانی است که به دلیل سن خود این شانس را دارد که درک مناسبی از مسائل و مشکلات روز جامعه و دغدغه جوانان داشته باشد و گاهی در برخی موارد با آنها همزادپنداری کند.
جلال رشیدیکوچی، نماینده جوان و خوشآتیه مردم مرودشت، پاسارگاد و ارسنجان، از جمله نمایندگانی است که به دلیل سن خود این شانس را دارد که درک مناسبی از مسائل و مشکلات روز جامعه و دغدغه جوانان داشته باشد و گاهی در برخی موارد با آنها همزادپنداری کند. رشیدیکوچی با ورود به مجلس یازدهم پا در مسیری گذاشت که پیش از این پدر مرحوم و عمویش این مسیر را طی کرده بودند. جلیل رشیدیکوچی، پدر مرحومش زمانی که او تنها 9 سال داشت، در مسیر سرکشی به حوزه انتخابیه و انجام وظایف نمایندگی، با سقوط به دره جان خود را از دست داد. این نماینده جوان که با موضعگیریهای متفاوت خود از همان ابتدای مجلس نسبت به صیانت از فضای مجازی، محبوبیت و مقبولیت به دست آورد، بهعنوان نمایندهای متفاوت جای خود را در جامعه پیدا کرد و با پیگیریهای مناسب خود در قبال واردات خودروهای خارجی کارکرده و مخالفت با ادامه فیلترینگ و موارد دیگر توانست جای خود را در جامعه تثبیت کند. رشیدیکوچی با حضور در تحریریه روزنامه «شرق» به سؤالهای مختلف درباره مسائل جاری روز پاسخ داد. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در آخرین توییت خود نسبت به جریانی خطرناک هشدار دادهاید که با تمسک به ظواهر ارزشی سعی دارند با نفوذ در دولت به پاکسازی و خالصسازی بپردازند؛ منظورتان در این توییت چه گروه و جریانی است؟
اتفاقاتی در کشور درحال رخدادن است و به دلیل اهمیت موضوع، دو توییت درباره آن نوشتم. اگر کسی به موضوعات سیاسی اشراف داشته باشد و این تکههای پازل را کنار هم بچیند، متوجه میشود درباره چه صحبت میکنیم. اتفاقاتی اخیرا رخ داده و موارد حساسیتبرانگیزی در جامعه مطرح شده است؛ آنهم زمانی که به انتخابات مجلس نزدیک میشویم و مقام معظم رهبری بر مشارکت حداکثری و فراهمکردن شرایط آن تأکید دارند. اما اینطورکه به نظر میرسد، اتفاقاتی درحال وقوع است که در نقطه مقابل مشارکت حداکثری قرار دارند. بهعبارتی یک جریان در کشور که نمیدانم اسمشان را باید تندرو، تمامیتخواه، پایداری یا چه چیزی بگذاریم، طبق شواهدی که وجود دارد، در تلاش هستند با تمسک به ارزشها و آرمانهای انقلاب و شهدا در جامعه دوقطبی ایجاد کنند و خودشان هم پشت این آرمانها مخفی شوند. هرچند تا حدی هم به هدفشان رسیدهاند و شواهدش مشهود است. به عبارتی سربسته بگویم که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. وقتی میبینیم عدهای از کرده خودشان پشیمان هستند و از اتفاقاتی که در سال گذشته افتاده اظهار ندامت میکنند، این جریان خاص با همان روشهایی که بیان کردم، اجازه این بازگشت را به آنها نمیدهند و فریاد وامصیبتا سر میدهند که اسلام از بین رفته و خون شهدا پایمال شده است. این موضعگیریها نشان میدهد هدف این جریان چیز دیگری است که قطعا به ضرر کشور خواهد بود. دقیقتر بگویم این جریان سعی دارند با دوقطبیسازی در کشور و به زعم خودشان کنترل شرایط کشور، مردم را مأیوس و دلسرد کنند تا انتخابات کمرنگ برگزار شود؛ چراکه معتقدند طرفداران آنها تحت هر شرایطی پای صندوق رأی میآیند و با حداقل رأی میتوانند وارد مجلس شوند. البته در قانون هم دیده نشده نمایندهای که با دو هزار رأی وارد مجلس میشود، زورش یا تأثیر رأی او کمتر از کسی باشد که با 20 هزار یا دو میلیون رأی وارد مجلس میشود. به همین دلیل درباره این ماجرا نگرانم و امیدوارم مردم سره را از ناسره تشخیص دهند و گرفتار بازی روانی این جریان خاص برای انتخابات نشوند. هرچند متأسفانه برخی در این بازی روانی آنها گرفتار شدهاند.
باید دراینباره به مردم آگاهی داده شود تا متوجه شوند چه اتفاقاتی درحال رخدادن است؟
دراینباره فضا شفافتر از آن چیزی است که من بخواهم درباره آن شفافسازی کنم. مثلا در ماجرای عزل معاون سیاسی وزیر کشور که رئیس ستاد انتخابات کشور هم بود، فضا کاملا شفاف است و خیلی چیزها روشن شد.
همانطورکه گفتید، برکناری معاون سیاسی وزیر کشور حواشی زیادی داشت. برخی معتقدند آقای قالیباف بر این برکناری و عزل اصرار داشت و به وزیر کشور فشار آورد.
این را که آقای قالیباف دنبال برکناری معاون سیاسی وزیر کشور بود، قویا تکذیب میکنم. واقعا اینطور نبود. از آنجایی که عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها هستم، شاهد تلاشهای آقای قالیباف برای عدم استیضاح وزیر کشور بودم. با وجود همه انتقاداتی که به عملکرد وزیر کشور دارم و به نظر خودم این ایرادات وارد است، در این شرایط استیضاح او را به صلاح کشور نمیدانم. البته اگر سال گذشته استیضاح وزیر کشور کلید میخورد، با آن موافق بودم و حتی برای انجام آن کمک هم می کردم؛ اما در آستانه انتخابات مجلس این استیضاح را به صلاح نمیدانم و آقای قالیباف هم تلاش کرد تا این اتفاق نیفتد.
این شایعه بود که معاون سیاسی وزیر کشور از اعضای جبهه پایداری بود که برای چینش افراد مدنظر این جریان از هماکنون در برخی شهرستانها و استانها لیستهای انتخاباتی داده است. نظر شما درباره دخالت دولت در انتخابات و دادن لیست انتخاباتی درحالیکه خودش برگزارکننده انتخابات است، چیست؟
وقتی میگویم دولت، منظورم شخص آقای رئیسی یا وزیر کشور یا شخص وزرا نیست بلکه هر کسی است که در بدنه دولت مسئولیتی دارد. بنابراین شفاف بگویم بشخصه فعالیت انتخاباتی بدنه دولت برای دخالت در انتخابات را بهوضوح میبینم. شاید اقداماتشان برای مردم ملموس نباشد و شخصا و صراحتا نگویند دولت از فلان شخص یا فلان لیست در انتخابات حمایت میکند، اما چینش مهرهها و مسئولیتها در شهرستانها و استانها و جابهجایی نیروها به نحوی است که این ذهنیت کاملا القا میشود که مجموعهای در دولت به دنبال مهندسی انتخابات است. نمونه آن نیز بخشنامه معاون سیاسی معزول وزیر کشور، آن هم یک سال مانده تا انتخابات است که کاملا خلاف قانون بود. البته ایشان دوستانی در فضای مجازی داشتند که سعی کردند با مظلومنمایی و گرهزدن آقای غلامرضا به حاج قاسم سلیمانی، مانع از برکناری او شوند. درحالیکه اینطور نیست هرکسی که از یاران حاج قاسم سلیمانی بود، هر کاری که انجام میدهد، درست باشد. ایکاش از اسطورههای خود برای ماندن در مسئولیتها اینقدر سوءاستفاده نکنیم. بخشنامه معاون سیاسی معزول وزیر کشور اصلا در هیچ دولتی سابقه نداشته است. مثلا من بهعنوان نماینده مجلس بخواهم وزیر کشور را به شهرستان حوزه انتخابیهام ببرم، باید از استاندار یا فرماندار اجازه بگیرم؟ از آنجایی که سطح این بخشنامه خیلی نازل و پایین بود، هیچوقت در مورد آن صحبت نکردم اما به همکارانم گفتم استاندار و فرماندار باید دنبال نماینده باشند، نه اینکه نماینده از فرمادار و بخشدار خواهش کند او را در مراسم مختلف همراهی کنند.
البته استیضاح وزیر کشور 14 محور دارد که یکی از محورهای آن همین نکتهای است که شما توضیح دادید.
بله همینطور است. اصلا استیضاح وزیر کشور حدود پنج ماه قبل کلید خورد اما برخی کل استیضاح را به همین یک محور بخشنامه معاون سیاسی وزیر کشور تقلیل دادند و اینطور وانمود کردند که دلیل اصلی استیضاح این بخشنامه است.
شاهد تلاشهای شما درباره موارد مختلفی مثل مخالفت با صیانت از فضای مجازی، واردات خودروهای کارکرده و فیلترینگ هستیم. درباره فروش فیلترشکنها گفته بودید که تراکنش مالی بسیار بالایی دارد. آیا هنوز مشخص نشده چه کسانی پشت فروش پرسود فیلترشکنها هستند؟
نگاه من به قصه فیلترینگ از همان ابتدای ورودم به مجلس، مشخص و ثابت بوده است و از همان ابتدا معتقد بودم این شیوه فیلترکردن نه درست و راهگشاست و نه جواب میدهد. شواهد و قرائن هم حاکی از این امر است؛ اما برخی نمیخواهند واقعیتها را بپذیرند. ما باید تلاش کنیم به آنها بقبولانیم که این شیوه جواب نمیدهد. مثالهای متعددی هم وجود دارد؛ مثلا اگر قرار بود فیلترینگ جواب بدهد، باید خروجی هم داشته باشد. اما عملا خروجی نداشته و یکسری نارضایتیها هم ایجاد کرده است. البته اخیرا شنیدم که برنامه ویچت رفع فیلتر شده است. سؤالی که مطرح است این است که چرا اصلا آن را فیلتر کردید؟ بعد چه اتفاقی افتاد که ویچت رفع فیلتر شد؟ من از دوران نوجوانی با یاهو مسنجر و اینترنت دایلاپ خانگی آشنا بودم؛ حتی قبل از ورود اینترنت دایلاپ به منازل، کافینتها وجود داشت و در این فضا بودم و کار کردهام. سؤال اینجاست که چرا ویچت فیلتر شد؟ سؤال دیگر اینکه چرا وقتی رایتل اعلام کرد میتوانم تماس تصویری را روی سیمکارتهایم فعال کنم، عدهای نزد مراجع عظام رفتند و فریاد وااسلاما سر دادند و این طرح منتفی شد؟ چه کسانی نزد مراجع رفتند و به بهانه جلوگیری از نشر فساد و فحشا، مانع آن شدند؟ به مراجع گفتند قرار است افراد با یکدیگر تماس بگیرند و یکدیگر را ببینند و با این کار بر اسلام خدشه و مصیبت وارد میشود. چرا اکنون این امتیاز را به همراه اول و ایرانسل واگذار کردهاند؟ سؤال بعد اینکه اگر 10، 15 سال قبل این امکان ایجاد شده بود، آیا مردم در این سطح به سمت تماس تصویری در واتساپ و اینستاگرام میرفتند؟ اینها سؤالاتی است که در جامعه مطرح است و حامیان فیلترینگ هیچ پاسخی برای آنها ندارند. اگر به رایتل اجازه تماس تصویری داده بودند یا به پیامهای اماماس اجازه داده بودند فعالیت کنند، مردم با این سطح گسترده به شبکههای اجتماعی هجوم نمیبردند. اما چون اکثرا تصمیمهای غلط گرفتهایم و بر این تصمیم غلط پافشاری هم کردهایم، به فرض اینکه امروز تماس تصویری همراه اول رایگان هم بشود کسی از آن استقبال نمیکند؛ چراکه به آن اعتماد ندارد. اما اگر آن زمان مانع این کار نمیشدند، امروز نهتنها این اعتماد از بین نمیرفت بلکه تقویت هم میشد.
بنابراین سیاستگذاری ما در این مسائل دچار مشکلات عمده است و با این روش هم حل نمیشود. قصد داریم در مجلس تحقیق و تفحص از فروش فیلترشکنها را کلید بزنیم؛ چراکه گردش مالی زیادی دارد. حالا مدام برچسب بزنند که جلال رشیدیکوچی دنبال تشویش اذهان عمومی است، دنبال فساد است و در سالگر فلانی قصد بههمزدن دوباره کشور را دارد. همه این حرفها بازی همان جریان خاصی است که اول عرایضم گفتم دنبال تمسک به یکسری آرمانهای انقلاب و ارزشهای بینظیر برای رسیدن به منافع مالی خود هستند. این موضوع بارها ثابت شده است. بنابراین فیلترینگ در کشور تراکنش مالی بسیار سنگینی دارد. برای نمونه، اخیرا یکی از مراکز تولید برق اطراف تهران قطع شد و به دنبال آن نصف فیلترشکنها از کار افتاد! این اتفاق چه معنایی میدهد؟ از وزیر سؤال کردم که چطور فیلترشکنهای رایگان را میتوانید فیلتر کنید اما فیلرشکنهای پولی را نه؟ عدهای ابراز نگرانی کردند که با این حرف فیلترشکنهای پولی هم فیلتر میشود؛ به آنها اطمینان دادم این اتفاق نمیافتد چون برای برخی پول سرشار و گردش مالی هنگفتی دارد. به نظرم اینها سؤالاتی است که ذهن جامعه را پر کرده اما جوابی برای آن پیدا نمیکنند؛ بنابراین تأکید میکنم اگر دنبال این هستیم که در فضای مجازی علیه نظام و مسئولان اینقدر حرف زده نشود، پیشنهاد میکنم به جای ایجاد محدودیت و بستن و فیلترینگ، چند مشکل جوانان اعم از اشتغال، ازدواج، مسکن و خودرو را حل کنند؛ دراینصورت همان جوانان از فضای مجازی به نفع نظام استفاده و تبلیغ میکنند. مردم چه زمانی ناراضی میشوند؟ زمانی که خدمتی به آنها ارائه نشود و محدودیتها هم تشدید شود. برای مثال 80 درصد افراد در فضای مجازی زیر پستهایی که برای من مینویسند، قدردانی میکنند، دلیلش هم این است که یک خدمت صادقانه انجام دادهام تا خودروهای کارکرده خارجی شفاف وارد کشور شود. بنابراین وقتی همه چیز را سخت میکنیم، نباید توقع داشته باشیم جامعه از ما تعریف و تمجید کند. از طرفی نباید از دشمن خارجی غافل شویم. حرفم این است که در زمان جنگ تحمیلی هم دشمن خارجی با همه قوا وارد میدان شد و همین مردم در مقابلش ایستادگی کردند. دلیلش هم این بود که امام خمینی آرمانی برایشان ایجاد کرده بود که مردم از او راضی بودند. بههمیندلیل هشت سال در مقابل دشمن ایستادند. پس ما مسیر را اشتباه میرویم و بهتر است بهجای کنترل نارضایتی، رضایت ایجاد کنیم. هرچقدر بتوانیم مشکلات را کاهش دهیم، رضایتمندی را بالا بردهایم. تجربه شخصی خودم این بود، در اوج اتفاقات سال گذشته چند ساعت در دانشگاه مشهد و شیراز با جوانان معترض صحبت کردم، خروجی جلسه گرفتن عکس سلفی دانشجویان با من بود. این یعنی جوانان فقط میخواهند کسی حرفشان را بشنود؛ اما وقتی برخی افراد مسائل حاشیهای را بر اصل کار غالب میکنند، مشخص است که مردم ناراضی و ناراحت میشوند. وقتی مردم مشکل دارند، فلان نماینده چیزی را که شب در ذهنش گذشته، صبح با خبرنگاران مطرح میکند و در اوج مشکلات اقتصادی مردم میگوید، قرار است طرحی را به مجلس بیاوریم که سگگردانی را ممنوع کند؛ معلوم است که جامعه عصبانی میشود. مشخص است که سگگردانی باید ممنوع شود اما زمانی که خدماتی به مردم ارائه دادید، بعد بگویید این موضوع را مدیریت کنید اما زمانی که مردم نانی برای خوردن ندارند، یک نماینده این حرف حاشیهای را مطرح کند، حتما مردم ناراحت میشوند.
با وجودی که در کشور مشکلاتی مثل خشکشدن دریاچه ارومیه، گردوغبار خوزستان، تشنگی مردم سیستانوبلوچستان، بچههای بدون شناسنامه جازموریان، کولبری کردستان و... را داریم، متأسفانه برخی مسئولان اجرائی چشمشان را بر این مشکلات میبندند و همه تمرکز خود را معطوف به مسائل حاشیهای میکنند. این موضوع برای جامعه پذیرفتنی نیست.
اجازه دهید دراینباره با شما موافق نباشم؛ چراکه دولت برای حل مشکل دریاچه ارومیه ورود کرد. دلیل اصلی خشکشدن دریاچه ارومیه، برداشت بیش از اندازه کشاورزان از دریاچه برای کشاورزی است. آیا مجلس میتواند این موضوع را حل کند؟ خیر. چرا؟ چون قرار است کشاورزان در انتخابات بعدی به نمایندگان رأی بدهند. پس نماینده نمیتواند مانع از برداشت بیرویه آب کشاورز از دریاچه ارومیه شود؛ بنابراین حلقههای فرسوده و باطلی که به هم چسبیدهاند، مانع از این کار میشوند. چرا نماینده نمیتواند بگوید کشاورز چاه غیرقانونی خود را پلمب کند؟ چون جهاد کشاورزی الگوی کشت به کشاورزی که 50 سال بیرویه از چاه آب برداشت کرده، نداده است. بعد همان کشاورز فریاد میزند دریاچه ارومیه خشک شد! در حوزه انتخابیه خودم مرودشت، فرونشست زمین داریم؛ چراکه 25 هزار حلقه چاه غیرمجاز علاوه بر 20 هزار چاه مجاز وجود دارد؛ یعنی فقط در شهرستان مرودشت 45 هزار حلقه چاه وجود دارد که آب برداشت میکند. چه اتفاقی میافتد؟ طبیعی است که مردم با مشکل کمبود آب مواجه میشوند. در یکی از روستاها مردم جاده را به دلیل کمبود آب شرب بستهاند. وقتی برای بررسی به آنجا رفتم، دیوار یکی از خانهها که به دلیل نبود آب شرب جاده را بستهاند، نم کشیده بود؛ چراکه در یکوجبی دیوار خانه برنجکاری داشتند. علاوهبراین هشدار میدهم سال آینده حتما در حوزه برق و گاز و آب مشکل جدی خواهیم داشت. سؤال اینجا است چرا به اندازه کشور چین برق مصرف میکنیم؟ چرا در حوزه گاز مصرفمان بالاست؟ چرا مصرف بنزین بسیار بالایی داریم و 220 میلیون لیتر گازوئیل و بنزین مصرف میکنیم؟ دلیل آن سیاستگذاریهای غلط است. مثلا بهجای اینکه خودروی کممصرف در اختیار مردم قرار دهیم و در صورت نبود امکان تولید آن را وارد کنیم و به قیمت جهانی در اختیار مردم قرار دهیم، خودروی بیکیفیت با قیمت بالا تولید میکنیم و مردم را برای خرید آن به صف میکنیم، بعد میگوییم قصد داریم بنزین را هم گران کنیم. خوب معلوم است با این سیاستگذاری مردم به کف خیابان میریزند و اعتراض میکنند. نکته مشخص اینجا است؛ اگر شما خودرو را به قیمت جهانی به مردم بدهید، میتوانید بنزین را هم به قیمت جهانی به آنها بفروشید؛ اما وقتی خودرو را چندبرابر قیمت جهانی به مردم میفروشیم، نمیتوانیم به قیمت بنزین دست بزنیم؛ چراکه جامعه را ملتهب میکند؛ بنابراین این مسیرهایی که تا امروز طی کردهایم، اشتباه بوده و همین مسیر اشتباه ما را به اینجا رسانده است.
نکته دیگر اینکه اگر سری به برخی ویلاهای شمال بزنید، به دلیل روشنبودن شبانهروزی کولر گازی ویلاهای خاص برخی افراد پولدار، میبینید که معادل یک شهر برق مصرف میکنند و کسی متعرض آنها نمیشود؛ یعنی به این راحتی برقی را که تولید آن برای کشور گران تمام شده، هدر میدهیم، بعد صنایع سنگینمان را از مدار خارج میکنیم و ضررهای چندده میلیوندلاری به کشور تحمیل میکنیم تا برق ویلای لاکچری فلان شخص قطع نشود. نظر شما را به این موضوع جلب میکنم که هماکنون که در مجلس لایحه حجاب بررسی میشود، برای حل مشکل کولبران و تهلنجیها قانون تصویب کردیم اما همیشه یکسری مسائل حاشیهای بر اصل حاکم میشود و دلیلش این است که متأسفانه ذائقه مردم ما به این سمت هدایت شده است؛ چراکه رسانهها هرگز مشکلات را ریشهای مطرح نکردهاند. همچنین هماکنون که لایحه حجاب در حال بررسی در مجلس است، قراردادهای شرکتی را که مطالبه بسیاری از مردم بود، اصلاح کردیم و قانونی تصویب شد که این شرکتها حذف شوند. همچنین مجلس هماکنون به بحث سربازی و حذف سربازی اجباری در برنامه هفتم توسعه ورود کرده است. همچنین هماکنون همه تلاشمان را در مجلس برای واردات خودروهای کارکرده به کار بستهایم؛ اما از آنجایی که یکسری مسائل به دلیل فراوانی و گستردگی افراد تحت تأثیر حساسیت جامعه روی آن بیشتر است، نمود بیشتری پیدا میکند و رسانهها هم با صفر و صدیکردن به آن ضریب میدهند. اتفاقا هماکنون بحث انتقال آب خلیج فارس به کشور را داریم و انتقال آب دریای خزر به مناطق کمآب کشور هم در دستور کار است. پس همه این کارها در مجلس بهطور موازی درحال پیشرفتن است؛ اما به دلیل حساسیت برخی موضوعات به دلیل همهگیر بودن آن در جامعه، بیشتر نمود دارد. مثل فیلترینگ، واردات خودروی خارجی و مسئله حجاب که قاطبه جامعه را در بر میگیرد و البته رسانه هم به آن ضریب میدهد.
همیشه از مافیایی صحبت شده که وجود عینی ندارد؛ اما همه جا هست. مثل مافیای فیلترینگ، مافیای خودرو، مافیای ارز و مافیای... تعریف شما از مافیا چیست که همهجا هست و هیچجا نیست؟
مافیا شخص نیست و یک جریان در کشور است و البته تأکید میکنم ما موفق شدهایم تا حدی با مافیای خودرو مقابله کنیم. در بحث واردات خودرو خیلی سنگاندازی کردند و همچنان ایجاد مشکل میکنند؛ اما تاکنون موفق شدهایم با آنها مقابله کنیم. در سؤالم از وزیر صمت بهتازگی مطرح کردم که چرا بعد از گذشت چند ماه هنوز خودروهای نو خارجی به کشور وارد نشده است؟ وقتی وارد جزئیات میشویم، میبینیم که یک بخشنامه ساده یا یک ایراد فنی ساده جلوی یک کار بزرگ را میگیرد. هفته گذشته با وزیر صمت صحبت کردم و گفتم عدهای هستند که نانشان در این است که خودرو کم باشد تا آن را به بالاترین قیمت ممکن بفروشند. البته برای روشنشدن اینکه مافیای خودرو کیست، باید بررسی کنیم که چه زمانی و با چه بهانهای واردات خودرو ممنوع شد و چه کسانی از این داستان سود بردند. زمانی شرکتهایی بودند که در رقابت، قطعات وارداتی خودرو را مونتاژ میکردند و با همین کار، قیمت را تعدیل میکردند؛ اما از زمانی که این افراد در قدرت قرار گرفتند، واردات خودرو را به بهانه کمبود ارز و تحریمها ممنوع کردند و این شرکتها همهکاره شدند. خوشبختانه اکنون یک به یک این شرکتها درحال عقبنشینی هستند.
متأسفانه خودروسازان و مونتاژکاران منافع عدهای از تصمیمگیران و تصمیمسازان را تأمین میکنند و آنها در این مسائل ریشه دواندهاند و سودی را که به سهامداران و عموم میپردازند، به این منافع گره زدهاند. برای مثال یکی از شرکتهای زیرمجموعه ایرانخودرو چند درصد از سهامش را با صندوق بازنشستگی کشور پیوند زده و سود حاصل از فروش محصولات ایرانخودرو را بهعنوان حقوق به بازنشستگان میپردازند؛ یعنی اگر سود ایرانخودرو کم شود، حقوق بازنشستگان کم میشود. مافیای خودرو شرکتهای بزرگی دارند و در صنعت بودهاند و اکثرا مربوط به مرکز جغرافیایی کشور هستند.
آخرین وضعیت واردات خودرو را توضیح دهید و آیا اشخاص حقیقی هم میتوانند خودروی کارکرده وارد کنند؟
برای واردات خودروهای کارکرده طبق آنچه در آییننامه وزارت صمت نوشته شده و در اختیار هیئت دولت قرار گرفته است، بله، افراد حقیقی هم میتوانند یک خودروی کارکرده با کد ملی با منشأ ارزی که خودشان تأمین میکنند، وارد کنند. آییننامه واردات خودروهای کارکرده همه ایرادات خودروهای نو را برطرف کرده و سقف موتوری و دلاری برای آن درنظر گرفته نشده است و برای اولین بار این خبر خوب را به شما بدهم که نگاه وزیر صمت هم همین است و تلاش میکنیم سود بازرگانی را که افزایش یافت، به حالت قبل برگردانیم و احتمالا این اتفاق رقم بخورد؛ بهویژه برای خودروهای 1500 به پایین تلاش میکنیم حداکثر سقف را 50 درصد در نظر بگیریم و تعرفههای سنگینی را که پلکانی بالا رفته بود، کاهش دهیم؛ چراکه اگر این اتفاق نیفتد، عملا شاهد کاهش قیمتها که همه افراد با هر نوع درآمدی بتوانند خودرو سوار شوند، نخواهیم بود.
فکر میکنید چه زمانی واردات خودروها به حدی خواهد رسید که دیگر در خیابانها شاهد تردد پراید و خودروهای بیکیفیت نباشیم؟
واردات خودروهای نو سرعت گرفته است و مشکلات محیط زیست و استانداردهای آنها رفع شده و تصور میکنم تا اواخر شهریور و اوایل مهر 20 هزار نفری که برای واردات خودروهای نو ثبتنام کرده و پول به حساب ریختهاند، بتوانند به خودروهایشان برسند. این موضوع سرعت گرفته است. ما در حال نظارت هستیم و مشکلات استاندارد و محیطزیستی که مطرح بود، رفع شدهاند. وزیر صمت فعلی خوشبختانه نگاه مثبتی به این موضوع دارد و نقطه مقابل وزیر صمت قبلی است. روزی که آقای رئیسی در حاشیه جلسه هیئت دولت به حیاط آمد و خودروهای هیبریدی و برقی را سوار شد، هم خوشحال شدم و هم نگران. خوشحالی از این بابت که بالاخره به این مهم پی بردند که باید به سمت استفاده از خودروی برقی برویم و نگران از این بابت که مبادا بخواهند با این کار جلوی واردات خودروهای خارجی را بگیرند و دراینباره با وزیر صمت صحبت کردم. او تأکید کرد بههیچوجه چنین تصمیمی ندارند و همزمان با تولیدات، واردات خودروهای خارجی هم انجام خواهد شد. به نظر میرسد مسیر درستی در حال انجام است.
همانطورکه پیش از این گفته بودید، طبق اصل 79 قانون اساسی ادامه فیلترینگ در کشور غیرقانونی است. آیا دراینباره پیگیری خاصی انجام دادهاید؟
نظرم را درباره فیلترینگ بارها اعلام کردهام و در اصل 79 قانون اساسی هم آمده است که هرگاه کشور دچار شرایط خاص مثل جنگ و اضطرار شود، تصمیم با دولت است که شرایط و محدودیتی را تا آرامشدن اوضاع اعمال کند اما اگر این شرایط استمرار داشته باشد، باید از مجلس مجوز بگیرد. نگاه من این است که با توجه به صحبتهای آقای رئیسی و برخی دوستان، فیلترینگ برای کنترل و مدیریت فضای کشور اعمال شد و دوستان اعلام کردند بعد از آرامشدن فضای کشور این محدودیت برطرف خواهد شد اما با وجود اینکه فضا آرام شده است، هنوز فیلترینگ ادامه دارد. به نظرم باید مجلس به موضوع ورود کند؛ چراکه تبعات منفی زیادی برای کشور دارد. اینکه مصرف اینترنت بالا میرود، گردش مالی سنگینی پشت پرده اتفاق میافتد، امنیت گوشیها از بین میرود و امنیت خانوادهها مخدوش میشود و... .
در آخر هم از مشکلات و مصائب نمایندگی برای مخاطبان ما بگویید.
عمده مشکل کشور ما ناشی از این است که برخی افراد به وظایفی که برای آنها تعیین شده عمل نمیکنند. این مشکل خودش را در نمایندگی مجلس نشان میدهد. نمایندگان شهرستانها مشکلات عدیدهای دارند و همین مشکلات باعث میشود نتوانند بهطور کامل وارد حوزه قانونگذاری شوند. عمده وقت نمایندگان شهرستانها صرف پیگیری مطالبات مردم حوزه انتخابیه میشود. اما آنچه در این نزدیک به چهار سال دیدهام این است که نمایندگان دغدغه دارند که بتوانند خدمتی به حوزه انتخابیه خود داشته باشند و مشکلات مردم را حل کنند. شاید خیلی فرصت نشود به حوزه قانونگذاری و تقنین ورود کنند و این مشکل بزرگی است. به همین دلیل درگیر حواشی میشوند. اینکه رهبری فرمودند نمایندگان سعی کنند در عزل و نصبها دخالت نکنند مگر اینکه از آنها مشورت خواسته شود، حرف بسیار درستی است. آنجایی که نمایندگان در عزل و نصبها ورود کنند، قطعا دچار مشکل میشوند اما شرایط نمایندگی در شهرستانها به نحوی است که مردم شما را به سمت عزل و نصبها هل میدهند. مثلا رئیس فلان اداره در فلان شهرستان عوض میشود و این کار موافقان و مخالفانی دارد. کسانی که مخالف این جابهجایی هستند، میگویند نماینده چرا ورود نکرد و کسانی که موافقاند میگویند نماینده نتوانست جلوی تغییر نفر قبلی را بگیرد. کسی نمیگوید نماینده کار خوبی کرد در عزل و نصبها دخالتی نکرد؛ این یعنی دو سر باخت برای نماینده. بنابراین کسانی که ما را متهم میکنند، باید در نظر بگیرند که این موضوع برای نماینده شهرستان آسیب است. در حوزه مالی هم مثلا شخصا برای گروهی جوان پیگیر مجوز برگزاری کنسرت شدم، اما گفتند که هزینه برگزاری کنسرت برای آنها سنگین است و 50 میلیون تومان کمک مالی خواستند. یا فلان سازمان مردمنهاد توقع کمک مالی 30 میلیون تومان دارند یا مثلا در فلان شهر یا روستا جشن برگزار شده و از من تقاضای خرید سیستم صوتی دارند و مواردی از این دست که برای نماینده حوزه انتخابیه به معنای واقعی یک چالش است. من تا چه زمانی میتوانم به آنها نه بگویم؟ با این کار که همه را از خودم میرانم. تا این اندازه هم پول ندارم که به درخواستهای مردم جواب مثبت بدهم، پس مجبور میشوم برای حفظ رضایتمندی آنها به کسانی که پول دارند، کارخانه دارند یا شرکتهای دولتی بگویم در قالب فلان طرح به من پول بدهید تا به این افراد کمک کنم. آیا این کار خلاف نیست؟ رانت است یا نیست؟ فساد است یا نیست؟ باید این مسائل را تعریف کنیم. یعنی در کل باید امتیازی بدهید که امتیازی بگیرید. میهمان نمایندگان که از شهرستانها میآیند هم یک چالش هستند. مثلا من جلال رشیدی اگر میهمانی را که از شهرستان پیش من میآید تحویل نگیرم و برای او محل اقامت نگیرم و ایاب و ذهابش را تقبل نکنم و در این وزارتخانه و آن وزارتخانه همراهیاش نکنم، معلوم است که رأی نمیآورم. پس مجبور میشوم این کارها را انجام دهم. این موارد چالشها و بخش کوچکی از مصائب نمایندگی است که کسی درباره آنها حرفی نمیزند. اما باید فکری برای این موضوعات بشود. قاطبه نمایندگان درگیر این موضوعات هستند. اگر کسی این کارها را انجام ندهد، قید دوره بعدی نمایندگی را باید بزند؛ بنابراین باید به جای پرداختن به موضوعاتی که جز یأس و ناامیدی برای جامعه آوردهای ندارد، به فکر حل ریشهای مشکلات باشیم. وقتی منِ نماینده همه دغدغه و دلمشغولیام این باشد که ملزم به انجام کارهایی باشم که اصلا قانون اساسی بهعنوان وظیفه برای من تعیین نکرده است، حتما نمیتوانم در جایی که باید قانون تصویب کنم، وظیفهام را بهدرستی انجام دهم. پس برای اینکه خودم را مطرح کنم، مجبورم درگیر این حواشی شوم.