گزارش «شرق» از ماجرای ضربوشتم 2 خبرنگار در حاشیه مسابقات قهرمانی آسیا
جای کبودیها هنوز بر بدنم مانده...
روز شنبه، چهارم شهریور، در حاشیه دیدار پایانی مسابقات والیبال قهرمانی آسیا مابین تیمهای ملی ایران و ژاپن، دو خبرنگار در درگیری با مأموران یگان ویژه مورد ضربوشتم قرار گرفتند. طبق روایت یکی از این خبرنگارها با «شرق»، بعد از درگیری با مأموران لباسشخصی، یکی از مأموران یگان ویژه با آرنج خود ضربه محکمی را بین دو کتف و گردن این خبرنگار وارد میکند، ضربهای را پشت سر احساس میکند و بدحال میشود.
روز شنبه، چهارم شهریور، در حاشیه دیدار پایانی مسابقات والیبال قهرمانی آسیا مابین تیمهای ملی ایران و ژاپن، دو خبرنگار در درگیری با مأموران یگان ویژه مورد ضربوشتم قرار گرفتند. طبق روایت یکی از این خبرنگارها با «شرق»، بعد از درگیری با مأموران لباسشخصی، یکی از مأموران یگان ویژه با آرنج خود ضربه محکمی را بین دو کتف و گردن این خبرنگار وارد میکند، ضربهای را پشت سر احساس میکند و بدحال میشود. البته بعد از انتشار فیلم این نحوه برخورد با آنها مقابل در ورودی ورزشگاه غدیر ارومیه و پخش عکسهایی از آنها که روی تخت بیمارستان بودند، فرماندهی انتظامی آذربایجان غربی بیانیهای منتشر کرد. در این بیانیه تنها اعلام شده بود در مشاجره فیمابین یک نفر لباسشخصی با مأموران یگان ویژه، به اطلاع میرساند به محض وصول خبر، شخص سردار فرمانده انتظامی استان در تماس تلفنی با خبرنگاران و پیجویی احوال آنها دستور بررسی سریع موضوع را صادر کرد که نتیجه به اطلاع عزیزان خواهد رسید.
تجمع مردم به دلیل بازار سیاه فروش بلیت شکل گرفته بود
طاهره زینالی، خبرنگار و مدیرمسئول نشریه آوای آزاد و پایگاه خبری آنایول که یکی از خبرنگاران مضروبشده این حادثه است، در گفتوگو با «شرق» علت اصلی این ماجرا را از تجمع مردم برای ایجاد بازار سیاه فروش بلیت شروع میکند و به نحوه برخورد مأموران با مردم و خبرنگاران میرسد.
این خبرنگار اتفاقات آن روز را اینطور بازگو میکند: «چند روزی بود که مردم به دلیل بازار سیاه و رانت درباره بلیتفروشی بازیها، پشت درهای بسته میماندند. همین ماجرا باعث نارضایتی مردم شده بود. موضوع قابل اهمیت، نحوه مدیریت سالنهای ورزشی و ورود و خروج افراد بود. ما خبرنگارها تا همین الان هنوز متوجه نشدهایم متولی فروش بلیت چه کسی است. با وجود اینکه اعلام کرده بودند سامانهای را برای فروش بلیت تعبیه کردند تا آشفته بازار مسابقات والیبال ارومیه کمتر شود؛ اما دیدیم که اتفاقا این دوره شرایط اسفناکتر است. حتی صحنههای خیلی بدتری از آنها تکرار شد. سامانه خرید بلیت نمایش و سرپوشی برای توزیع بلیت بین افراد خاص بود؛ چون خیلی از افراد که بلیت هم تهیه میکردند، نمیتوانستند وارد سالن شوند؛ چون جای صندلیهایشان پر بود. همین امر هم باعث شد برخی از مردم برای فینال مسابقات در ورودیهای ورزشگاه غدیر ارومیه تجمع کنند».
ضربهای بر پشت سرم حس کردم
طبق گفتههای این خبرنگار درگیری بین آنها و مأموران لباسشخصی به دلیل تجمع مردم صورت گرفته و ادامه میدهد: «آن حادثه ناگوار هم برای تجمع مردم در مقابل ورودی خبرنگاران و میهمانهای ویآیپی اتفاق افتاد. من یکساعتو نیم قبل از شروع بازی ایران و ژاپن قصد ورود به ورزشگاه و حضور در جایگاه خبرنگاران را داشتم. وقتی آیدی کارتم را نشان دادم، با مقاومت مأموران مواجه شدم؛ چون اصرار داشتند نمیتوانند در را باز کنند و اگر در را باز کنند، بقیه هم هجوم میآورند و وارد ورزشگاه میشوند. همانطور که گفتم، شرایط خاصی حکمفرما بود. مثلا تعدادی از مأموران به ما گفتند چون کارت داریم، میتوانیم وارد شویم؛ ولی وقتی خواستیم وارد ورزشگاه شویم، یکسری نیروهای دیگر از پشت به سمت ما هجوم آوردند. بعد از آن من واقعا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد. فقط فهمیدم جمعی از مأموران دور من هستند، بین کشمکش مأموران مستأصل شده بودم و دست و پایم را گم کردم. احساس خفگی به من دست داده بود که همان لحظه ضربهای را در پشت سرم حس کردم. همکارانی که شاهد ماجرا بودند، میگفتند یک نفر از پشت ضربه محکمی را بین دو کتف و گردن من وارد کرده. برای من شوک بزرگی بود. چون دوست نداشتم فضا امنیتی شود و جو مسابقه به هم بخورد، پس اعتراضی نکردم. حتی با وساطت همکاران هیئت والیبال به سالن رفتم؛ اما نشستن در سالن ورزشگاه برایم دیگر عذابآور شده بود؛ چون درد زیادی را احساس میکردم. بعد از آن به پزشک همانجا مراجعه کردم که گفت احتمالا به مهرههای کمر شما آسیب وارد شده. برای همین من را از طریق اورژانسی که آنجا مستقر بود، به بیمارستان منتقل کردند و در نهایت با انجام آزمایشها گفتند خطر خاصی وجود ندارد».
همبستگی رسانهای برای ما شکل گرفت
آنچه این خبرنگار روایت میکند، بعد از حادثه همچنان آثار کبودی بر بدن آنها وجود دارد و میگوید: «یک چیزی وجود دارد، آنهم اینکه کبودی و کوفتگی و دردی که الان احساس میکنم، کمکم بهتر خواهد شد؛ اما این خاطره و حس بدی را که آن روز برای من ایجاد شد، فکر نمیکنم به این زودیها فراموش کنم. من بهعنوان فردی که نه از قانون تخطی کرده بود و نه قصد ضایعکردن حق شهروندی را داشت، انتظار چنین رفتاری را نداشتم و برای همین از پیگیری این موضوع کوتاه نخواهم آمد. حق خودم میدانم که پیگیری قانونی داشته باشم و از مسئولان هم خواهش میکنم توجه کنند در برگزاری مسابقات کشوری و ملی استان برای این موضوع چارهاندیشی کنند.
وقتی خبرنگاران با کارت شناسایی سازمانی در محیط مربوطه حضور دارند، باید امنیت داشته باشند. باید مانند استانهای دیگر یک یگان ویژه ورزشی را برای مسابقات در نظر بگیرند که نحوه برخورد با ما و همکاران ما را بدانند. درحالحاضر هم یک همبستگی رسانهای برای حمایت از خبرنگاران مضروب در استان ما شکل گرفت، به شکلی که بعد از اعزام من و همکارم به بیمارستان اکثر همکاران رسانهای برای دیدن ما آمدند. حتی خانه مطبوعات استان هم با ما همراهی کردند و بدون هیچ ملاحظهای از ما حمایت کردند و خواستار رسیدگی به این رفتار یگان ویژه شدند. همین حمایت باعث شد ضمن حضور جانشین فرمانده انتظامی استان و تماس تلفنی سردار جهانبخش، فرمانده انتظامی استان با من و همکارم و حضور مدیرکل ورزش جوانان، رئیس هیئت والیبال به دیدن ما بیایند».