|

علم و دانشگاه فراتر از مرزهای زمان و مکان

کمتر پدیده‌ای مانند «علم‌آموزی» مورد سفارش قرار گرفته است. عباراتی مانند «ز گهواره تا گور دانش بجوی» یا «دانش بجویید حتی اگر در چین باشد»، نشان می‌دهد هیچ مرز زمانی و مکانی برای کسب دانش وجود ندارد. نکته مهم‌تر محدودیت قائل‌نشدن در گرفتن علم از استاد است تا جایی که از علی ابن ابی طالب‌(ع) نقل شده «حکمت را فراگیر هرچند از مشرکان باشد».

علم و دانشگاه فراتر از مرزهای زمان و مکان

کمتر پدیده‌ای مانند «علم‌آموزی» مورد سفارش قرار گرفته است. عباراتی مانند «ز گهواره تا گور دانش بجوی» یا «دانش بجویید حتی اگر در چین باشد»، نشان می‌دهد هیچ مرز زمانی و مکانی برای کسب دانش وجود ندارد. نکته مهم‌تر محدودیت قائل‌نشدن در گرفتن علم از استاد است تا جایی که از علی ابن ابی طالب‌(ع) نقل شده «حکمت را فراگیر هرچند از مشرکان باشد». پیش از انقلاب اسلامی مرتضی مطهری در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس می‌پرداخت و افرادی مانند سیدمحمد بهشتی و محمدجواد باهنر در وزارت آموزش و پرورش به سیاست‌گذاری و تألیف کتاب‌های درسی اهتمام داشتند. این جملات بخشی از نامه‌ای است به قلم مرتضی مطهری که پس از انقلاب اسلامی نگاشته شده است: «صلاحیت دارد یک کرسی اختصاص به مارکسیسم بدهد این دانشکده، نه اینکه مارکسیسم یا بخش اعتقادی و فلسفی و منطقی‌اش (ماتریالیسم دیالکتیک) را یک استاد مسلمان تدریس کند، بلکه بروید استادی که واقعا مارکسیسم را شناخته باشد و مؤمن به مارکسیسم باشد، ماتریالیسم دیالکتیک را شناخته باشد و معتقد به آن باشد و به‌ویژه به خدا اعتقاد نداشته باشد، به هر قیمتی شده پیدا کنید، حقوق گزاف به او بدهید بیاید در همین دانشکده الهیات اینها را تدریس کند. بعد ما هم می‌آییم، حرفی اگر داشته باشیم می‌گوییم و منطق‌مان را عرضه می‌داریم. هیچ‌کس هم مجبور نیست که منطق ما یا منطق آنها را بپذیرد...» (مجوعه آثار، جلد 24، صفحه 126). این روزها و با نزدیکی شروع سال تحصیلی جدید، موضوع عدم همکاری با برخی استادان به دلیل رویکرد و اعلام موضع و استفاده از افرادی به‌عنوان مدرس بدون تناسب جایگاه آنان با علم و دانشگاه به میان آمده است. این مسائل تازگی ندارد و نگاهی به تاریخ خالی از لطف نیست. مشهورترین استادی که در رشته حقوق قربانی پاک‌سازی دانشگاه‌ها شد، از قضا برجسته‌ترین استاد معاصر شادروان دکتر ناصر کاتوزیان بود که شهریور‌ماه سالگرد نهمین سال کوچ ابدی اوست. او در گروه حقوق خصوصی و اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با رتبه استادی به تدریس می‌پرداخت و در تدوین پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز همکاری داشت. با شروع انقلاب فرهنگی، به بهانه نقد یک لایحه و سوءتفاهم در حمایت برخی تشکل‌های سیاسی از نامزدی ایشان برای مجلس خبرگان قانون اساسی، استاد از دانشگاه اخراج و 11 سال خانه‌نشین شد؛ اما در همین ایام به نگارش روی آورد و آثار برجسته‌ای تألیف کرد که یکی از آنها در همان ایام انزوا برنده جایزه کتاب سال شد! سرانجام در سال 1382 نشان درجه‌یک دانش را (که تاکنون در رشته حقوق تنها به یک فرد اعطا شده) از رئیس‌جمهور وقت سیدمحمد خاتمی دریافت کرد؛ نمونه‌ای از دخالت فراقانونی و تأسف‌‌بار در محیط علم و دانشگاه. در کتاب ارزشمند «از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود؟» که خاطرات زندگی استاد کاتوزیان است، به موردی مشابه وقایع این روزها در سال‌های دور برمی‌خوریم. در سال 1356 که ایشان مدیریت گروه حقوق خصوصی و اسلامی را بر عهده داشتند، فردی به نام دکتر عبدالعظیم ولیان (از رجال عصر پهلوی) با حمایت پادشاه و با ابلاغ رئیس هیئت امنا و رئیس دانشگاه تهران به گروه جهت عضویت در هیئت علمی و تدریس تحمیل می‌شود؛ اما با نظر مدیر گروه و همراهی دیگر اعضا و مقاوت در برابر این تصمیم غیرقانونی، موضوع در نهایت منتفی می‌شود. گروه صورت‌جلسه‌ای خطاب به رئیس دانشگاه می‌نویسد و موضوع عضویت اجباری فردی به‌عنوان مدرس منتفی می‌شود. در بخشی از صورت‌جلسه آمده بود: «نظر به اینکه به اعتقاد ما دانشگاه محیطی است که باید منزه از هرگونه فساد اداری و تبعیض و دور از همه دادوستدهای سیاسی اداره شود و تنها دو ضابطه علم و تقوا معیار ترقی و پیشرفت در آن باشد و تنها در چنین محیطی است که نهال دانش شکوفا و استعدادها پرورده می‌شود...». اینکه نیم‌قرن پیش مقامات سیاسی و اداری در برابر دانشگاهیان که تنها معیار پذیرش یا حذف استاد را توانایی علمی او می‌دانستند، کوتاه می‌آمدند و در نهایت ساحت دانش و دانشگاه را پاس می‌داشتند، اما امروزه بخواهیم با بهانه‌های مختلف و معیارهای فراعلمی به حذف و اضافه استادان بپردازیم، به‌هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست. سال‌هاست که بیشتر دانشجویان برجسته کشور، ایران را به قصد مهاجرت ترک می‌کنند و کمتر پیش می‌آید برای خدمت به میهن بازگردند؛ در نتیجه هزینه زیادی که برای آموزش آنان سرمایه‌گذاری شده، هدر می‌رود. اگر تدبیری اندیشیده نشود، با رخدادهای این روزها باید شاهد موج مهاجرت استادان هم باشیم. تراشیدن ماده یا تبصره برای از کار بی‌کارکردن استادان کار سختی نیست، هنر عمل به تعبیر امام علی‌(ع) است که «شرک» عالم را هم مانع از بهره‌گرفتن از علم نمی‌داند.