|

به بهانه زلزله مراکش و تندسیلاب لیبی

مدیریت ریسک به زبان ساده

در روزهای اخیر شش تشکل‌ فنی‌ـ‌مهندسی جامعه مهندسان مشاور ایران، انجمن ایرانی مهندسان محاسب ساختمان، انجمن ژئوتکنیک ایران، گروه دیده‌بان لرزه‌ای جامعه مهندسان شهرساز و مؤسسه تهران (مطالعات کلان‌شهر)، در بیانیه‌ای ضمن تأکید بر خطرپذیری بالای زلزله در کلان‌شهر تهران، از اظهارات شهردار تهران درباره رفع نگرانی از رخداد زلزله ویرانگر و فاجعه‌بار تهران، نگرانی عمیق خود را اظهار کردند. لازم به ذکر است که این تشکل‌ها نماینده ده‌ها هزار متخصص حرفه‌ای کشور در زمینه‌های عمران، سازه، ژئوتکنیک، لرزه‌شناسی، شهرسازی، مقاوم‌سازی، معماری، حمل‌ونقل و... هستند.

مدیریت ریسک به زبان ساده

کامران امامی-کارشناس مدیریت ریسک:‌ در روزهای اخیر شش تشکل‌ فنی‌ـ‌مهندسی جامعه مهندسان مشاور ایران، انجمن ایرانی مهندسان محاسب ساختمان، انجمن ژئوتکنیک ایران، گروه دیده‌بان لرزه‌ای  جامعه مهندسان شهرساز و مؤسسه تهران (مطالعات کلان‌شهر)، در بیانیه‌ای ضمن تأکید بر خطرپذیری بالای زلزله در کلان‌شهر تهران، از اظهارات شهردار تهران درباره رفع نگرانی از رخداد زلزله ویرانگر و فاجعه‌بار تهران، نگرانی عمیق خود را اظهار کردند. لازم به ذکر است که این تشکل‌ها نماینده ده‌ها هزار متخصص حرفه‌ای کشور در زمینه‌های عمران، سازه، ژئوتکنیک، لرزه‌شناسی، شهرسازی، مقاوم‌سازی، معماری، حمل‌ونقل و... هستند.

    

در فاصله کمتر از سه روز دو فاجعه مرگ‌بار شمال آفریقا را لرزاند: زلزله در کوه‌های اطلس مراکش و تندسیلاب در شهر درنای لیبی. بر اساس برآوردهای اولیه حداقل دوره بازگشت این دو فاجعه چندصدساله است و تقارن این دو فاجعه طبیعی نشان می‌دهد که وقایع نادر طبیعی مانند زلزله و سیل تابع قوانین خاص خود هستند و این قوانین تابع کم‌کاری، آسان‌گیری، اهمال و جهل انسان‌ها نیستند. هشت روز از زلزله مراکش گذشته و تعداد کشته‌شدگان تاکنون سه هزار نفر گزارش شده است. درباره سیل درنا تاکنون آمار تلفات انسانی بیش از 11 هزار نفر گزارش شده و با توجه به آمار مفقودان، تلفات انسانی بیش از 20 هزار نفر برای این تندسیلاب متصور است. بزرگی زلزله کوه‌های اطلس مراکش 6.8 برآورد شده است. این در حالی است که از سال 1900 میلادی به بعد زلزله بزرگ‌تر از شش در شعاع 500 کیلومتری مرکز زلزله اخیر روی نداده‌ است. در مدیریت ریسک بلایای طبیعی، فاصله طولانی میان وقایع نادر مانع از آمادگی جامعه در برابر خطر است. افکار عمومی یک دوره 50 یا صدساله بدون حادثه را معادل ایمنی کامل محسوب می‌کند. برای مثال زلزله، سونامی و آتش‌سوزی لیسبون، پایتخت پرتغال (در چندصد کیلومتری مرکز زلزله اخیر مراکش) در سال 1755 میلادی نیمی از جمعیت این شهر معادل صد هزار نفر را به کام مرگ کشید و تا سال‌ها یأس شدید فلسفی در اروپای آن زمان را حاکم کرد. باوجود‌این به‌جز دانشمندان و متخصصان، افراد کمی از این فاجعه انسانی و ریسک وقوع زلزله‌‌ای مشابه آگاهی دارند. در همین زلزله مراکش نه مردم و نه مقامات آمادگی لازم برای کاهش اثرات این زلزله را نداشتند و به باور برخی کارشناسان در زلزله اخیر حتی ساختمان‌های مدرن منطقه نیز ممکن است فاقد مقاومت و تا‌ب‌آوری لازم در مقابل زلزله‌های بزرگ باشند. با توجه به عمق کم این زلزله که قدرت تخریبی آن را افزایش می‌دهد، می‌توان آن را مشابه زلزله زمستان گذشته ترکیه دانست. در منطقه زلزله‌زده ساختمان‌های تاریخی زیادی با مصالح بنایی وجود دارد و این موجب نگرانی بیش‌ازپیش است. به گفته بیل مگوایر، استاد بازنشسته ژئوفیزیک دانشگاه لندن، «مشکل اصلی نادربودن این پدیده‌هاست که با فاصله زمانی چند دهه یا حتی بیشتر از یک قرن روی می‌دهند و در نتیجه ساختمان‌های احداث‌شده فاقد تاب‌آوری لازم هستند و تلفات جانی زلزله‌های بزرگ چشمگیر خواهد بود».

در زلزله اخیر ترکیه، مناطق زلزله‌زده از سال 1822 میلادی یعنی 201 یک سال پیش که زلزله با بزرگی 7.4 حدود هفت هزار کشته بر جای گذاشت، زلزله بزرگ دیگری را تجربه نکرده بودند. در همین چارچوب است که قوانین تقویت سازه‌ای سال 2018 ترکیه جدی گرفته نشد و صد هزار تقاضا در 10 شهری که در زلزله اخیر دچار تخریب‌های گسترده شدند، برای معافیت از اجرای این قوانین با پرداخت جریمه ثبت شد. این در حالی است که کوتاه‌آمدن درباره الزامات ایمنی در برابر جریمه که می‌تواند ریسک تلفات جانی را به نحو چشمگیری افزایش دهد، در مدیریت ریسک به کلی مردود است.

درباره سونامی سال 2004 جنوب‌ شرق آسیا باید یادآور شد که یک سامانه‌ هشدار سونامی مشابه اقیانوس آرام در اقیانوس هند، می‌توانست جان ده‌ها هزار نفر را نجات دهد. در عمل سال قبل از وقوع سونامی 2004، پیشنهاد راه‌اندازی و استقرار یک سامانه‌ هشدار سونامی در این منطقه مطرح شد؛ ولی از آنجایی که پس از سال 1883 سونامی بزرگی در جنوب آسیا به‌ وقوع نپیوسته بود، این پیشنهاد اجرائی نشد.

مدیریت ریسک:

افراد مختلف از یک ریسک مشخص، برداشت‌هایی گوناگون دارند. برآورد میزان ریسک از سوی افراد غیرعلمی با نتایج آماری و معادلات ریاضی ریسک همخوانی ندارد. مفهوم ریسک دو جنبه گوناگون را در بر می‌گیرد:

• برداشت غیرعلمی از میزان ریسک که به آن ریسک ادراکی می‌گویند.

• برآورد علمی بر پایه اطلاعات آماری از میزان ریسک، که به آن ریسک واقعی می‌گویند.

ریسک ادراکی ممکن است بیشتر یا کمتر از ریسک واقعی باشد. ارزیابی ریسک ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد. در چارچوب برآوردهای علمی ریسک را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد:

ریسک‌= خطر× آسیب‌پذیری× در معرض بودن

• خطر، احتمال و شانس ریاضی رویداد واقعه‌ای با بزرگی خاص است

• آسیب‌پذیری، ترکیبی از عوامل مختلف ازجمله مشخصات سازه‌ها (شامل سن، ارتفاع، مقاومت و...)، کاربری اراضی، دسترسی به زیرساختارها و... است.

• در معرض بودن، نمادی از جمعیت و دارایی واقع در منطقه مدنظر است.

برای مثال در سال 1908 انفجار شهاب‌‌سنگ در سیبری روسیه مناطق وسیعی را تخریب کرد. انرژی آزادشده این شهاب‌سنگ 60متری هزار برابر انرژی بمب اتمی هیروشیما برآورد شده است. در این واقعه دو هزار کیلومترمربع جنگل یعنی چهار برابر مساحت تهران و پنج درصد مساحت کشور سوئیس با خاک یکسان شد؛ ولی چون منطقه غیرمسکونی بود، ریسک جانی این واقعه کم بود. در واقعه‌ای دیگر در سال 1958در آلاسکا یک سونامی منطقه‌ای ناشی از زمین‌لغزش‌های عظیم، امواجی به ارتفاع بیش از 500 متر ایجاد کرد. خوشبختانه این سونامی محدود به یک منطقه‌ غیرمسکونی بود و ریسک تلفات جانی آن کم بود و تنها دو نفر در این سونامی عظیم کشته شدند.

بر اساس مقاله‌ای در سال 2020 از دکتر مهدی زارع و همکاران که به تفصیل خطر، آسیب‌پذیری و در معرض بودن در نواحی مختلف تهران را مدل کرده‌اند، ریسک زلزله‌ای با دوره بازگشت حدود 500 سال در مناطق 10، 17، 16، 20، 14 و 15 که بافت‌های فرسوده عمدتا در آنها واقع شده، بسیار بالا است. سؤال اصلی آن است که آیا تلفات سنگین و خسارت اقتصادی کمرشکن در یک واقعه با دوره بازگشت 500 سال توجیه‌پذیر هزینه‌کرد سنگین است؟ قبل از پاسخ بهتر است یک واقعه با دوره‌ بازگشت 500 سال را بهتر بشناسیم. احتمال وقوع این واقعه در هر سال برابر 2/0 درصد یا 002/0 است. این واقعه ممکن است همین امسال روی دهد یا در هزار سال آینده هم روی ندهد (احتمال عدم وقوع یک واقعه با دوره‌ بازگشت 500 سال در یک دوره هزارساله حدود 14 درصد است). بسیاری از افراد غیرمتخصص فکر می‌کنند که یک زلزله صد‌ساله، صد سال دیگر روی می‌دهد که برداشت ادراکی اشتباهی است و در این چارچوب در سال‌های اخیر در آمریکا از عبارت سیلاب صدساله استفاده نمی‌شود و سیلاب با احتمال وقوع یک درصد در سال به کار گرفته می‌شود.

در جدول زیر احتمال وقوع پدیده‌های نادر طبیعی در دوره‌های مختلف زمانی ارائه شده است:

بنابراین احتمال وقوع یک زلزله با دوره بازگشت 100، 200 و 500 سال در یک دوره زمانی 20ساله به ترتیب 18، 10 و چهار درصد است و با توجه به عواقب سنگین و آسیب‌پذیری بسیار زیاد زلزله تهران، ریسک‌های فوق بسیار بالا و غیرقابل قبول است. برای مقایسه فرض کنید صد نفر از خطرسازترین رانندگان تهرانی را بازداشت کرده و شرط آزادی آنها را نوشیدن یک لیوان از صد لیوانی بگذاریم که شامل چهار لیوان سمی باشند. به نظرتان چند نفر قبول می‌کنند؟ آیا خودتان بودید قبول می‌کردید؟

برگردیم به پاسخ سؤال فوق: در تحلیل‌های ریسک در کشورهای توسعه‌یافته برای وقایعی با تلفات انسانی بیش از هزار نفر دوره بازگشت یک‌ میلیون سال تا 10 میلیون سال، مجاز در نظر گرفته می‌شود. بنابراین احتمال تخریب فاجعه‌بار سدهای بزرگ با تلفات انسانی بالا باید کمتر از یک در یک میلیون سال باشد (بسیار بعید است که ایمنی دو سد تخریب‌شده لیبی در محدوده معیار فوق باشد). در این چارچوب ریسک زلزله در تهران (صد هزار کشته برای زلزله‌ای با دوره بازگشت هزار سال)، حداقل صد هزار برابر حد مجاز است و با توجه به اهمال و کم‌کارهای نسل‌های گذشته و نسل فعلی در ایمن‌سازی زیرساختارها و ساختمان‌ها، لازم است تحقق این مهم در اسرع وقت در دستور کار مردم و دولت قرار گیرد. در این زمینه نگارنده در تیر و اسفند سال گذشته و پس از زلزله‌های افغانستان و ترکیه که بعد از ایران از پرخطرترین کشورها از نظر زلزله هستند، دو مقاله در این روزنامه منتشر کرد:

• از زلزله افغانستان تا زلزله‌ تهران (9 تیر 1401)

• ایران و زلزله‌خیزی آن: افق هزار‌ساله و زمان‌بندی 10ساله (سوم اسفند 1401)

خلاصه‌ای از این دو مقاله در اینجا آورده می‌شود:

با توجه به موارد مطرح‌شده یک دوره زمانی 10ساله برای ایمن‌سازی لرزه‌ای کلان‌شهرهای کشور پیشنهاد می‌شود. دراین‌باره سؤالات زیادی می‌توان مطرح کرد:

1. مهم‌ترین اولویت‌های پیشنهادی کدام‌اند؟

• بازسازی بافت فرسوده شهرها و روستاها

• مقاوم‌سازی تمام مدارس، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌های کشور

• آموزش عمومی هوشمند

2. آیا این زمان‌بندی 10ساله خیلی کوتاه نیست؟

اولا باید به خاطر داشته باشیم که ریسک شرایط حاضر بسیار زیاد است و احتمال وقوع زلزله‌ای بزرگ در همین 10 سال هم کم نیست. در ضمن هزاران جبهه‌ کاری وجود خواهد داشت و با استفاده از فناوری‌های روز و برنامه‌ریزی و طراحی هوشمند کارهای بزرگی را می‌توان در زمان کم انجام داد. برای مثال برزیلا پایتخت زیبای برزیل، با فناوری‌های 60 سال پیش، برای اسکان سه میلیون نفر در مدت 41 ماه ساخته شد. بدون شک همان‌طور ‌که در مقاله تیرماه 1401 اشاره شده، در بسیاری از شهرها با بافت فرسوده و فضای‌های آزاد (مانند فرودگاه قلعه‌مرغی تهران که به پرخطرترین مناطق تهران (10، 14 تا 17 و 20) بسیار نزدیک است)، شهرک‌های برنامه‌ریزی‌شده از راهبردهای مهم است. البته در هر شهر راه‌حل بهینه آن شهر باید استفاده شود. مهم آن است که عزم ملی در جهت تحقق این امر تمرکز یابد. راهبردهای مهم دیگر عبارت‌اند از:

• سرمایه‌گذاری بخش خصوصی

• استفاده از پتانسیل‌های فنی و مالی کشورها و شرکت‌های خارجی

• جابه‌جای ساکنان بافت فرسوده و استفاده از زمین‌های بافت فرسوده برای فضای سبز و اجرای فازهای بعدی

• تشکیل یک ستاد ویژه (مانند ستاد توسعه سواحل مکران)

• استفاده از مدیران و مهندسان کارآمد و روزآمد

• روش طرح و اجرا

• مطالعات اجتماعی گسترده

• تضمین تاب‌آوری سازه‌ها با استانداردهای بالای طراحی و اجرا

3. آیا در این شرایط اقتصادی امکان تأمین منابع مالی این طرح‌ها وجود دارد؟

باید توجه داشت که 10 تا 20 درصد ثروت تولید‌شده در کشورهای توسعه‌یافته در زمینه ایمنی، کاستن ریسک و سلامتی عمومی سرمایه‌گذاری می‌شود. برای مثال توفانی با تلفات انسانی هزارو 800 نفر در کشور هلند در سال 1959 روی دارد و به دنبال آن پروژه‌ عظیم دلتا با هزینه‌ بیش از 12 میلیارد دلار با موفقیت اجرا شد (هزینه کل پروژه در سال 1959، 20 درصد تولید ناخالص ملی این کشور برآورد می‌شود). از طرف دیگر این دولت تعهد ساخت چهار میلیون مسکن را تا سال 1404 داده است و حداقل زمینه‌هایی در‌این‌باره وجود دارد. در‌عین‌حال در بیشتر موارد «آورده‌» دولت یا شهرداری‌ها می‌تواند زمین باشد و هزینه‌های احداث توسط سرمایه‌گذاران خصوصی تأمین شود. در صورت برنامه‌ریزی مناسب و علمی، تاب‌آوری جامعه در درازمدت و سود‌آوری بخش خصوصی می‌تواند هم‌زمان تحقق یابد. در صورت انجام درست این پروژه‌ها، می‌توان انتظار داشت با به حرکت درآوردن چرخ‌های اقتصاد و کاهش بی‌کاری، زمینه‌های تحول اقتصادی فراهم شود.

در پایان لازم است به تندسیلاب درنا در لیبی هم اشاره شود. بر اساس بررسی‌های اولیه، ناکاستی‌های مهم مدیریت شرایط اضطراری و بهره‌برداری ضعیف از دو سد کوتاهی که تخریب شدند، در این کشور بحران‌زده از عوامل تلفات انسانی بسیار بالای این فاجعه بوده است. در این راستا دو توصیه مهم زیر می‌تواند مطرح شود:

• با توجه به صدها سد بزرگ در حال بهره‌برداری کشور لازم است شرایط ارتقای توان مدیریت بهره‌برداری و امکانات لازم برای این سدها فراهم شود.

• در سراسر کشور باید نقاط پرخطر تندسیلاب‌ها (معمولا حوضه‌های کوهستانی کوچک) شناسایی شده و سامانه‌های پیش‌بینی و هشدار سیلاب سریعا راه‌اندازی شود. برای مثال در سال گذشته در یک هفته تندسیلاب رودبال داراب و تندسیلاب در سئول روی داد و متأسفانه با وجود آسیب‌پذیری و در معرض بودن بالای کلان‌شهر سئول (مانند آب‌گرفتن ایستگاه‌های مترو)، تلفات انسانی رودبال داراب 10 برابر تلفات تندسیلاب سئول بود. در تهران نیز پس از گذشت 36 سال از تندسیلاب مرداد 1366 در تجریش با تلفات انسانی بیش از 300 نفر، کماکان به نظر می‌رسد در وقایع مشابه کاستی‌های بنیادی در مدیریت شرایط اضطراری مانند عدم تکمیل سامانه پیش‌بینی و هشدار سیلاب و طرح شرایط اضطراری و عدم ساماندهی پل‌های بالادست وجود داشته باشد.