اول مهر؛ شیرین و تلخ
روزهای پایانی شهریور یا ابتدای مهرماه برای همه ما ایرانیان از نسلهای متفاوت یادآور بزرگترین و بهنوعی محبوبترین خاطرات شاد و دلنشین زندگی است. همه با دیدن کودکانی که به مدرسه میروند، در هر سطحی از زندگی که بودهایم یا به هر شکلی که آن دوران را پشتسر گذاشتهایم، دچار یک شادی بیوصف میشویم.
روزهای پایانی شهریور یا ابتدای مهرماه برای همه ما ایرانیان از نسلهای متفاوت یادآور بزرگترین و بهنوعی محبوبترین خاطرات شاد و دلنشین زندگی است. همه با دیدن کودکانی که به مدرسه میروند، در هر سطحی از زندگی که بودهایم یا به هر شکلی که آن دوران را پشتسر گذاشتهایم، دچار یک شادی بیوصف میشویم. حتی دورهکردن خاطرات احیانا تلخ آن دوران میتواند حس بزرگوار و محترمی را درون انسان به وجود آورد. برای همین آغاز پاییز باید نویدبخش دلخوشیهایی باشند که طعم زندگی را غنا میبخشند اما آیا واقعا این روزها آن شادی و این نوید آنطورکه باید ماهیتی واقعی دارند یا تبدیل به دلخوشیهایی شدهاند که به کامی تلخ مینشینند؟ بدون تعارف احساسات شریف ما آدمیان این سرزمین در شرایط موجود اقتصادی صورت خود را از دست دادهاند یا شکل و شمایلی دگرگونه یافتهاند. مثلا کودکان روز نخست مهرماه را میبینیم اما بهجای آن شادی اصیل، گرفتار این نگرانی نامطلوب میشویم که آیا این کودکان از آرامش، آسودگی و حداقلی از آسایش بیرون آمدهاند یا پشت شادیهای خیلی از آنان شانههای خمیده یک خانواده قرار دارد. لطفا مدیران جناحی در پاسخ به این واگویهها نگویند که مردم شمال میروند و رستورانها شلوغ است، پس همه خوب رندگی میکنند؛ اتفاقا طعم تلخ این مطلب در اندوه جمعیتی ثبت میشود که در تعارفات دولتی به چشم نمیآیند. بدون تعارف باید باور کنیم که اقتصاد ایران چندین سال است به دلیل شرایط تحریمهای تحمیلی، مشکلات ساختاری و ضعف شدید مدیران جناحی و کارنابلد بدترین نمودارهای دهههای گذشته را به رخ میکشد و سختی این وضعیت نیز روی شانههای توده مردم هموار میشود. فعلا از وضعکنندگان تحریمهای تحمیلی نمیتوان انتظار داشت که راهی برای اقتصاد ایران باز کنند. مشکلات ساختاری هم بهسرعت حل نمیشوند. مدیران جناحی نیز بعضا صلاحیت اقدامی عاجل در زمانی مناسب را ندارند. در این شرایط و تا زمانی که برنامههای گشایش اقتصادی به نتیجه برسند، حمایت اقتصادی مردم از یکدیگر میتواند الگوی قابل اعتمادی باشد. لطفا در آستانه ورود به پاییز آنهایی که میتوانند کمبرخورداران را روی چشم بگذارند. چیزی که در قلب ماست جای دوری نمیرود، در قلب ما میماند.