|

گزارش کارگاهی درباره چگونه‌ نوشتن از خودکشی

«اهمیت برگزاری کارگاه «پوشش اخبار خودکشی در رسانه‌ها» که مخاطبان اصلی آن، خبرنگاران حوزه اجتماعی رسانه‌ها، دانشجویان روزنامه‌نگاری، کارشناسان روابط‌عمومی و تولید محتوا در سازمان‌های مردم‌نهاد، کارشناسان روابط‌عمومی سازمان‌های حوزه بهداشت و درمان و نیز پژوهشگران حوزه اجتماعی بودند، نکات تأمل‌برانگیزی درباره چگونگی انعکاس اخبار خودکشی داشت.

«اهمیت برگزاری کارگاه «پوشش اخبار خودکشی در رسانه‌ها» که مخاطبان اصلی آن، خبرنگاران حوزه اجتماعی رسانه‌ها، دانشجویان روزنامه‌نگاری، کارشناسان روابط‌عمومی و تولید محتوا در سازمان‌های مردم‌نهاد، کارشناسان روابط‌عمومی سازمان‌های حوزه بهداشت و درمان و نیز پژوهشگران حوزه اجتماعی بودند، نکات تأمل‌برانگیزی درباره چگونگی انعکاس اخبار خودکشی داشت. ارقام خودکشی در میان گروه‌های مختلف شغلی و طبقاتی و نیز افزایش موارد خودکشی، به‌ویژه پس از همه‌گیری کرونا، بسیاری از صفحات نشریات کاغذی و اینترنتی را حاوی اخباری درباره مرگ خودخواسته افراد عادی و گاهی بسیار مشهور کرده است.

آنچه در این کارگاه، به روش گفت‌وگو و بحث و نیز نمایش اسلایدهایی برآمده از یک پژوهش علمی صورت گرفت، سعی در آموزش صحیح و درست پوشش‌دادن اخبار خودکشی افراد داشت. در صورت انعکاس مرگ‌های خودخواسته، باید از هرگونه تیترهایی که موجب قهرمان‌پروری یا تأیید غیرمستقیم روش انتحاری فرد فوت‌شده است، به طور جدی پرهیز شود. تیتر یا روتیترهای احساس‌برانگیز یا چیدمان کلمات به شکل آهنگین یا بازی با کلمات به گونه‌ای که مرگ خودخواسته را زیبا، تأثیرگذار و منطقی نشان دهد، از‌جمله روش‌های غلط در نشر اخبار خودکشی است. همچنان‌ که استفاده از عکس‌های بزرگ، با ژست‌های مختلف و تبدیل آن به تیتر یک، ناخودآگاه در ذهن جمعی مخاطبان، تأیید چنین روشی برای پایان‌دادن به زندگی است. برای مثال در ابتدای انقلاب، تیتر معروف و با بزرگ‌ترین فونت ممکن، با عنوان «شاه رفت» تا سال‌های درازی در ذهن مخاطب حک شده بوده است. به طوری که بسیاری خروج شاه را با این تیتر به یاد می‌آورند. مرگ خودخواسته یک هنرمند شناخته‌شده در اوایل سال جاری که بی‌اغراق در تمام رسانه‌های داخلی و خارجی با انعکاسی گسترده روبه‌رو شد نیز از همین جمله است. تیترهای پرطمطراق و احساس‌برانگیز و ذکر مستقیم کلمه خودکشی یا نحوه خودکشی در بسیاری از تیترها و روتیترها، ثبت تأیید‌گونه راهی مناسب برای پایان‌دادن به زندگی است. قدر مسلم، ارزش‌های خبری و نیز اهمیت پوشش سریع یک رویداد مهم، روزنامه‌نگاران را وادار به سرعت عمل و نیز مناسب‌ترین شکل پوشش چنین اخباری می‌کند؛ اما آموزه‌های سازمان بهداشت جهانی مغایر با شکل بازنشر چنین خبرهایی است. معنای این آموزه، سانسور اخبار خودکشی نیست؛ بلکه منظور چگونگی پرداختن به آن است؛ یعنی پرهیز جدی از استفاده از هرگونه عکس یا تیترهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در جان و ذهن مخاطب، خودکشی را مورد تأیید قرار دهد. ازاین‌رو اگرچه نشریات زرد، به دلیل رویکرد خود که پرداختن اغلب غلوآمیز و نگاه بیزینسی برای فروش بیشتر، به چنین اخباری است؛ اما اخلاق حرفه‌ای و نیز پروتکل‌های سازمان بهداشت جهانی ایجاب می‌کند در بازنشر اخبار خودکشی، بسیار با احتیاط و با توجه به مخاطبان پیش‌روی خود عمل شود.

ممکن است در جمع پزشکان، روان‌پزشکان، محققان، جامعه‌شناسان یا گروه‌هایی از این دست و در نشست‌های تخصصی بتولن به ارائه آمار و نحوه شیوع و چگونگی انتحارها پرداخت؛ اما عمومیت‌یافتن مخاطبان در نشریات و فراگیربودن مخاطبان از هر دسته، طیف و رده سنی ایجاب می‌کند که به چگونگی انتشار اخبار خودکشی با دقت و تأمل بسیار پرداخته شود. انتخاب تیترهای خنثی، یعنی تیترهایی خالی از هرگونه انگیزش‌های احساسی و هیجانی، حذف کلماتی در تیتر که اشاره مستقیم به موضوع یا شکل خودکشی دارند، استفاده از سایز و فونت‌های معمولی‌تر که کمتر جلب توجه کنند و نیز پیشنهاد پرهیز از انتخاب خبر خودکشی افراد و به‌ویژه چهره‌های شناخته‌شده و مشهور به‌عنوان تیتر اول، و کارکردن خبر در ستون‌های کناری، یعنی راست یا چپ صفحه، از‌جمله راهکارهایی است که می‌تواند تأثیرات منفی و بازتاب چنین خودکشی‌هایی را اندکی تعدیل کرده، مخاطب را دچار هیجان و بار احساسی منفی و نیز ترغیب به خودکشی نکند. معنای روش‌های گفته‌شده، حذف یا نپرداختن به خبر نیست؛ بلکه در صفحات میانی می‌توان به تشریح رویداد پرداخت؛ اما باید به خاطر داشت قرار نیست خبر یا گزارش یک مرگ تبدیل به رمانی با‌شکوه با ذکر تمام جزئیات شود. آمار کسانی که به خودکشی فکر می‌کنند یا تعداد کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند و حتی آنان که به لحاظ ژنتیکی مستعد پایان‌دادن به زندگی خود هستند، روزنامه‌نگاران و دیگر افراد حوزه رسانه را به لحاظ اصول اخلاقی و توجه به سلامت روانی جامعه مجاب می‌کند که به این نکات به طور جدی توجه کنند. در این کارگاه مثال جالبی گفته شد. اگر نمی‌توان از تمام مغازه‌ها، طناب‌ها را جمع کرد؛ اما می‌شود قرص‌های برنج را از دسترس خارج کرد. اگر نمی‌شود جلوی خودکشی همه آدم‌ها را بگیریم؛ اما می‌شود با مدیریت شکل انتشار اخبار خودکشی، از ایجاد علاقه‌مندی در آدم‌ها برای کشتن خود، جلوگیری کنیم.

و نکته آخر تعجب و تأسف از عدم استقبال و حضور روزنامه‌نگاران در نشست‌‌هایی از این دست است. گرچه ممکن است در دروس دانشگاهی یا دوره‌های دیگر، نکات مرتبط حرفه‌ای آموزش داده شده باشد؛ اما هیچ گروهی نیست که نیاز به بازآموزی و فراگیری اطلاعات جدید نداشته باشد؛ به‌ویژه روزنامه‌نگاران، به دلیل ارتباط مستقیم با مسائل حوزه انسانی، عاطفی و اجتماعی، به طور جدی نیاز به آموختن مباحث جدید و توجه به رویکردهای حرفه‌ای و استاندارد دارند؛ از‌این‌رو باید خود را مجاب به کسب آگاهی بیشتر کرده و با حضور در چنین کارگاه‌هایی، بر دانش حرفه‌ای خود بیفزاییم.