|

در ستایش استاد

چون مشک پراکنده عالم ز تو آکنده/ گر نافه نهان داری از بوی بدانندت

در ستایش استاد

شهریار شاهین‌دژی

 

چون مشک پراکنده عالم ز تو آکنده/ گر نافه نهان داری از بوی بدانندت

(ه. ا. سایه)

محمد‌رضا شفیعی‌کدکنی نامی است که زبان و ادبیات فارسی گرهی ناگسستنی با آن خورده است. تقریبا ناممکن است که شما در وادی ادبیات فارسی قدمی بنهید، اما به گونه‌ای به آثار ایشان محتاج نشوید. تقریبا تمام کسانی که بعد از شفیعی در این راه قدم نهاده‌اند، یا به شکل مستقیم از محضر او بهره‌مند شده‌اند یا از آثار او استفاده کرده‌اند.

کلاس‌های شفیعی یکی از متفاوت‌ترین کلاس‌هایی است که می‌توان در آن حضور داشت. به قول قیصر امین‌پور کلاس در «سه‌شنبه‌هایی که پایتخت جهان بود» تشکیل می‌شود. کلاس از مدت‌ها قبل کلاس و دورتر از خود کلاس تشکیل می‌شود. کلاسی پر از زندگی، شور، اصالت، صراحت، ادراک، انصاف و تفریح و تحقیق. او استادی است نکته‌بین اما رئوف، سخت‌گیر اما مهربان. در سال ۱۳۱۸ در کدکن پا به عرصه گیتی نهاد، تحصیل را از مکتب‌خانه آغاز کرد. به دبستان و دبیرستان نرفت و مبانی ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر فراگرفت. از استادان ایشان در مشهد و تهران می‌توان به میرزا محمدهاشم قزوینی، ادیب نیشابوری، آیت‌الله حسین سبزواری، غلامحسین یوسفی، علی‌اکبر فیاض، غلامحسین مصاحب، پرویز ناتل‌خانلری و بدیع‌الزمان فروزانفر، استاد بی‌بدیلی که در یادداشتی آمدن شفیعی جوان را برای تدریس در دانشگاه تهران آن زمان «افتخاری برای فضل و فضیلت» نامید، اشاره کرد. او در کنار تسلط به زبان و فرهنگ کهن ایران، از آفاق‌ تازه تحقیقات فرنگیان نیز بی‌بهره نماند و چند سفر مطالعاتی و البته تدریس به خانه فرهنگ ژاپن، خانه فرهنگ‌های جهان در آلمان، دانشگاه‌های هاروارد، آکسفورد و پرینستون نیز داشت.

م. سرشک در هر میدانی که قدم نهاده، گوی را ربوده است. او نماد یک چهره تمام‌عیار ادبی معاصر است که در کنار سرایش لطیف‌ترین انواع شعر و قرار‌گرفتن در زمره برترین شاعران معاصر، تحقیق‌پیشه‌ای بی‌مانند نیز هست و پژوهش‌های گسترده‌ای در ادبیات عرفانی، تاریخ و تصحیح متون نیز انجام داده است که کسی تا به امروز چنین در جمع اضداد موفق نبوده است. ایشان را می‌توان «پلی بین گذشته و آینده» نامید.

اگر بخواهیم نگاهی گذرا به عرصه‌های توانمندی ایشان بیندازیم، به شکل خلاصه و موجز چنین خواهد بود:

۱. دفترهای چندگانه شعر در قالب‌های نو و کهن، بهره‌مند از فطرتی پاک و قریحه‌ای انسانی و اجتماعی که گره‌خوردگی عاطفه و تخیل را در زبانی آهنگین به پرواز درمی‌آورد و به قول اخوان‌ثالث «شاعری هوشیار، دقیق و پاکیزه‌گوی» و به نظر عبدالحسین زرین‌کوب شاعری که شعرش «شعری جوهردار و بی‌نقاب» است. سرمایه فراوانی که ایشان از زبان و ادبیات فارسی اندوخته دارند، در شعر چنین توانایی فوق‌العاده‌ای را به ایشان ارزانی داشته است. شاعر از ارزش‌های مرده‌ریگ کهن آگاهانه می‌گذرد و زبانی فاخر را که خانه هستی شاعر است، به خواننده شعرش تقدیم می‌کند. او در شعرش جان و جهان را داراست. رسوب شعر ایشان در حافظه مخاطبان جدی شعر، خود معیاری است برای توفیق شاعر در کار شعر. خلاصه آنکه شعر شفیعی، شعری است بایسته، نغز و ماندگار.

۲. در زمینه نقد و تحقیق نیز محققی سترگ است که بناهایی بلند پی افکنده است. از کتب نقد و تحقیقی ایشان، کتاب صور خیال در شعر فارسی (۱۳۵۰) پایان‌نامه دکتری ایشان به راهنمایی دکتر خانلری و موسیقی شعر (۱۳۵۸) از شهرتی آفاق‌گستر بهره‌مندند. ایشان کتب و مقالات بسیار دیگری در زمینه‌های متفاوت و دامنه‌دار نیز به رشته تحریر آورده‌اند که آبشخور تحقیق محققان است.

۳. ترجمه‌های ایشان نیز از عربی و انگلیسی چنان موشکافانه و پاکیزه است که خواننده را به‌ روانی با خود همراه می‌کند. دقت ایشان در انتخاب متن برای ترجمه از نکات بسیار درخور ‌توجه است.

۴. تصحیح متون کلاسیک یکی از زمینه‌های مهم عمر علمی شفیعی‌کدکنی است. تصحیح انتقادی مجموعه آثار عطار، اسرارالتوحید، مرموزات اسدی و تاریخ نیشابور همگی نمونه اعلای زمینه خود هستند.

یکی دیگر از کارهای مهم و درخور ‌توجه ایشان که در عنوان اخیر می‌گنجد، گزیده غزلیات شمس است که چند چاپ متفاوت از آن در بازار کتاب در دسترس خوانندگان است. اولین چاپ آن بازمی‌گردد به سال ۱۳۵۲ که به وسیله انتشارات امیرکبیر به چاپ رسید. این گزیده از چند وجه تأمل‌برانگیز است: نخست اینکه از مسیر این کتاب می‌توانیم نگاه و ذوق دکتر شفیعی را نسبت به غزلیات شمس دریابیم. نکته دوم توضیحات ایشان بر غزل‌هاست که موشکافانه و راهگشا هستند. مقدمه کوتاه ولی ارزشمند ایشان نیز بر کتاب برای علاقه‌مندان به شناخت مولوی، بسیار خواندنی و حاوی نکات نغز است.

همان‌طور که خود ایشان در مقدمه اشاره فرموده‌اند، مولانا را در طول تاریخ بیشتر با مثنوی شناخته‌اند و دیوان کبیر کمتر شناخته شده بود. دکتر شفیعی از سال ۱۳۴۹ به مدت دو سال دیوان کبیر را به قصد مطالعه در جنبه‌های شعری و به‌ویژه صور خیال بررسی می‌کردند و این گزیده حاصل آن ایام است. این کتاب به این ‌دلیل اهمیت دارد که حاصل ذوق و نگاه یکی از ابرمردان ادبیات فارسی به مولاناست. ایشان اشاره می‌کنند که در ابتدا از سه‌هزارو ۲۲۹ غزل، ۷۰۰ و دوم ۵۰۰ غزل و بار سوم ۴۶۶ غزل را بنا بر ملاحظات زیباشناختی و موازین نقد ادبی و با توجه به سلیقه عامه خوانندگان انتخاب کرده‌اند. استاد شفیعی مولانا را بزرگ‌ترین چهره تاریخ و فرهنگ اسلام و ایران می‌دانند. درباره کار خود در باب مولانا معتقدند: مقصود ما ایجاد روزنه‌ای خرد بود بر جهانی بزرگ.

در پایان باید از شعر ایشان برای ایشان مدد جویم و بگویم: «تویی آن دعای خورشید که مستجاب گشتی».