لزوم خردورزی در جهان پر از جنگ و نفرت
اگر به اطراف خود بنگریم، تنها چیزی که میبینیم خشونت، نفرت و غرور بیامانی است که راه را بر هرگونه تعقل و خردورزی بسته است. نتیجه چنین خصائل زشت انسانی درنهایت منجر به کشتهشدن بیگناهانی میشود که همیشه باید تقاص سیاستمدارانی را بدهند که جز منافع شخصی و توهمات ذهنیشان چیزی برایشان مهم نیست.
اگر به اطراف خود بنگریم، تنها چیزی که میبینیم خشونت، نفرت و غرور بیامانی است که راه را بر هرگونه تعقل و خردورزی بسته است. نتیجه چنین خصائل زشت انسانی درنهایت منجر به کشتهشدن بیگناهانی میشود که همیشه باید تقاص سیاستمدارانی را بدهند که جز منافع شخصی و توهمات ذهنیشان چیزی برایشان مهم نیست. جهان ما بیش از هر زمانی نیازمند خرد و خردورزی است. خردی که بتواند فارغ از حب و بغضها، خوب و بدها و بایستها و نبایستها به روابط بین انسانی بنگرد و آنها را فقط و فقط به عنوان انسانهایی ببیند که مانند هر جانداری حق زیستن و البته خوب زیستن دارند. درک همین جمله ساده به نظر میرسد که برای بسیاری در جهان ما سخت و گاه غیرممکن است. شاید جهان ما بیش از پیش نیازمند چهرههای فرهیختهای چون ماندلا باشد که حقیقت را فدای مصلحت نکرده و بتوانند انسان را آنگونه که هست ببینند و دست به قضاوت او نزنند. کسانی که توان و جرئت درست اندیشیدن را داشته باشند. اینکه ماندلا در جامعهای که بهواسطه سالها تبعیض و آپارتاید آبستن خشونتهای بسیاری بود و میتوانست منجر به فاجعهای دیگر در آن شود، از همه خواست که راه عفو و دوستی را در پیش بگیرند، فقط و فقط برآمده از خردی بیپایان بود که جهان ما بیش از هر زمانی بدان نیازمند است. شاید ما باید به خوانش این خردمندی بپردازیم. آن را آموزش دهیم و از همه بخواهیم که خردمندانه به جهان و انسان نگاه کنند. جهان ما بهواسطه تاریخ طولانی بشر و فرهنگهای متعددی که طی آن شکل گرفته لایهها و پوششهای متعددی را بر تن انسان کرده و همین لایهها و پوششها قضاوت درست را سخت ناممکن کرده است. یادمان رفته که فارغ از تمام این تاریخ طولانی و این ارزشهایی که فرهنگها و مسلکها به وجود آوردهاند، حقیقت انسانی همین بدن بیولوژیک اوست که در ارتباط تنگاتنگ با انسانها، جانداران و جهانی است که در آن زندگی میکند. همه ما از یک ریشه و تباریم و اینکه بخواهیم دست خود را به خون دیگری آغشته کنیم، فقط و فقط ناشی از جهالت و غرور بیپایانی است که همه ما را درگیر خود کرده و حاصلش مرگ روزافزون انسانهای بیگناهی است که در آتش نخوتها میسوزند.