|

مدرنیسم در سینمای اروپا

«آسمان از ماست» با زیرعنوان «فیلم‌ها و فیلم‌سازان اروپایی»، جلد دوم «دفترهای سینه‌فیلیا» است که در نشر بازتاب‌نگار منتشر می‌شود. این کتاب به مرور چند نام بزرگ و کلیدی سینمای اروپا اختصاص دارد. این کتاب در جست‌وجوی تولد مدرنیسم در سینمای اروپا است اما این جست‌وجو بر اساس سیر تاریخی نیست و نویسنده بین سینمای صامت، مدرنیست‌های نخست و مدرنیست‌های پس از جنگ فرقی نگذاشته است. نویسنده در ابتدای کتاب می‌گوید که در اینجا هر مقاله، طرح و ایده خودش را دارد.

مدرنیسم در سینمای اروپا

شرق: «آسمان از ماست» با زیرعنوان «فیلم‌ها و فیلم‌سازان اروپایی»، جلد دوم «دفترهای سینه‌فیلیا» است که در نشر بازتاب‌نگار منتشر می‌شود. این کتاب به مرور چند نام بزرگ و کلیدی سینمای اروپا اختصاص دارد. این کتاب در جست‌وجوی تولد مدرنیسم در سینمای اروپا است اما این جست‌وجو بر اساس سیر تاریخی نیست و نویسنده بین سینمای صامت، مدرنیست‌های نخست و مدرنیست‌های پس از جنگ فرقی نگذاشته است. نویسنده در ابتدای کتاب می‌گوید که در اینجا هر مقاله، طرح و ایده خودش را دارد. بر این اساس، در مقاله‌های رنوار و روسلینی تلاش شده دشواری‌ها و خطرات اتکای بیش از حد به ایده فیلم‌ساز اروپایی نشان داده شود. مقاله فویاد دعوتی است به تعریف جریان سومی (جز جریان‌های لومیرها و ژرژ ملی‌یس) در پیداکردن ریشه‌های سینمای اروپا و پیداکردن سرچشمه تصویرکردن شاعرانه شهر در سینمای این قاره. در بخش مربوط به هیچکاک، همچون بخش رنوار، با فیلم‌سازی که درس‌هایش را از سینما و تاریخ اروپا می‌گیرد و به شرایط سیاسی اروپا واکنش نشان می‌دهد سروکار داریم. در فصل دوم کتاب، پرتره‌هایی از چهره‌های موج نوی سینمای فرانسه ترسیم شده‌اند که کمتر از چهره‌های شناخته‌شده‌ای چون گدار و تروفو در زبان فارسی جدی گرفته شده‌اند. در این فصل بخش مربوط به آلن رنه، فقط روی عنصر فضا و معماری در آثار او تأکید دارد و مقاله ژاک ریوت تلاشی است برای نزدیک‌شدن به هنرمندی که آثارش مملو از زیبایی‌های پنهان‌اند و سرانجام فصل پایانی کتاب مروری دقیق‌تر بر کارنامه دو فیلم‌ساز اروپایی محبوب نویسنده یعنی ژاک تاتی و میکل آنجلو آنتونیونی است. «آسمان از ماست» کتابی است درباره یازده کارگردان صاحب‌سبک سینمای اروپا که به قول نویسنده به ما آموخته‌اند چگونه ببینیم. نیما حسنی‌نسب، دبیر مجموعه «دفترهای سینه‌فیلیا»، در یادداشتی کوتاه درباره این کتاب نوشته که تک‌نگاری‌های نویسنده در این کتاب روی این چهره‌ها و آثارشان از لانگ‌شات شروع می‌شود و به کلوزآپ می‌رسد تا به شمایی کلی از سینمای اروپا و شیوه‌های راه‌‌یافتن به دنیای تعدادی از این سینماگران بزرگ برسد.

پیش از این کتاب دیگری از همین نویسنده در نشر بازتاب‌نگار منتشر شده بود که درواقع کتاب اول مجموعه «دفترهای سینه‌فیلیا» بود. «عصر معصومیت» با عنوان فرعی «بازخوانی سینمای استودیویی آمریکا» عنوان این کتاب است که به چند کارگردان سینمای آمریکا از پایان عصر صامت تا زمان زوال سینمای کلاسیک آمریکا در اواخر دهه 1950 پرداخته است. اغلب آثار سینمایی و کارگردانانی که در این کتاب به آنها پرداخته شده، به دوره‌ای سی‌ساله در فاصله دهه‌های 1930 تا 1950 تعلق دارند و آثار بررسی‌شده نیز عمدتا فیلم‌های بلند سینمایی هستند.

احسان خوش‌بخت در بخشی از توضیحات ابتدایی‌اش می‌گوید که در این کتاب دنیای دریافت‌های درونی به دنیای عینی و مبتنی ‌بر تاریخ سینما برتری داده شده است. او می‌گوید که قصد نداشته زندگی‌نامه یا اطلاعات تاریخی درباره فیلم‌سازان به خواننده ارائه کند بااین‌حال در بررسی آثار هر کارگردان به آن دسته از معلومات ابتدایی که برای درک آثارشان ضروری بوده، اشاره کرده است. این کتاب چهار فصل و یک پیوست دارد که عناوینشان عبارت‌اند از: «آدم‌های توی کافه»، «جان فورد: مرد ناآرام»، «مردان سینمای آمریکا: غول‌ها و قول‌ها»، «کارگردانان زن سینمای کلاسیک»، «کارخانه رؤیا: مروری بر نظام استودیویی فیلم‌سازی» و «پانتئون سینمایی اندرو ساریس».

دبیر مجموعه «دفترهای سینه فیلیا» درباره این دو کتاب نوشته: «بی‌شک مباحثه و مناقشه بر سر دوگانه ازلی-ابدی سینمای آمریکا- سینمای اروپا را فقط با رفتن به دل جزئیات فیلم‌ها و سازند‌گان‌شان می‌شود به سرانجام رساند و این دو کتاب با توصیف‌های پرنکته و دل‌پذیر از گوشه‌های گوناگونِ سینمای استودیویی هالیوود و سینمای رنگارنگ اروپا می‌تواند حکم مقدمه‌هایی راه‌گشا برای عبور از کلیات آشنا و تکراری و ورود به حیطه امن جهان فیلم‌ها و فیلم‌سازانی اروپایی باشد؛ غوطه‌خوردن در دریایی از تصاویر بکر و لحظه‌ها و موقعیت‌های نفس‌گیر و هوش‌ربا از نگاه آنها که سینما را طور دیگری دیدند و طور دیگری شناختند و طور دیگر هم ساختند. این کتاب پیشنهادی است برای جور دیگر دیدن فیلم‌ها و فیلم‌سازهایی که اصلا آمدند تا جور دیگر دیدن را یادمان بدهند».