نگاهی به تنوع ژانرهای نمایشی در آثار سینمایی سال 1402
سلایق بیپاسخ
موضوع کمبود تنوع در آثار سینمایی داخلی موضوع جدیدی نیست و شاید قدمتی به طول تاریخ پاگیری خود سینما در ایران داشته باشد. اتفاقا بحث و تبادل نظر درباره این مقوله که میتوان از آن تحت عنوان یک معضل مزمن هم یاد کرد، بحث امروز و دیروز نیست و حتی لابهلای جراید دهههای دور هم یادداشتهای متعددی را میتوان رصد کرد که با محوریت چنین موضوعی نوشته شدهاند؛
مازیار معاونی
موضوع کمبود تنوع در آثار سینمایی داخلی موضوع جدیدی نیست و شاید قدمتی به طول تاریخ پاگیری خود سینما در ایران داشته باشد. اتفاقا بحث و تبادل نظر درباره این مقوله که میتوان از آن تحت عنوان یک معضل مزمن هم یاد کرد، بحث امروز و دیروز نیست و حتی لابهلای جراید دهههای دور هم یادداشتهای متعددی را میتوان رصد کرد که با محوریت چنین موضوعی نوشته شدهاند؛ اما نکته تأملبرانگیز اینجاست که با گذشت زمان طولانی از شروع و استمرار این معضل و نقد و نظرها و راهحلهای ارائهشده برای رفع آن، هنوز که هنوز است خبری از تغییر محسوس این وضعیت در سینمای ایران نیست و بهاصطلاح در بر همان پاشنهای میچرخد که پیشازاین نیز بر همان مدار بوده است. برای مصداقیتر شدن بحث بهتر است به فهرست آثار سینمایی اکرانشده از ابتدای سال جاری نگاهی بیندازیم. در بازه زمانی هفتماهه گذشته فیلمهای فسیل و شهر هرت (هر دو به کارگردانی کریم امینی)، عروس خیابان فرشته (مهدی خسروی)، آهنگ دونفره (آرزو ارزانش)، در ژانر کمدی ستاره بازی (هاتف علیمردانی)، بعد از رفتن (رضا نجاتی)، جنگ جهانی سوم (هومن سیدی) و سه کام حبس در عرصه سینمای اجتماعی، دسته دختران (منیر قیدی) و غریب (محمدحسین لطیفی)، در گونه دفاع مقدس نگهبان شب (رضا میرکریمی)، در گونه ملودرام کت چرمی (حسین میرزامحمدی) و مصلحت (حسین دارابی)، در گونه معمایی بابا سبیلو (ادوین خاچیکیان) و بچههای توفان (صادق صادقدقیقی) در گونه کودک و نوجوان روی پرده رفتهاند. با این توضیح که در ادبیات سینمایی ژانر، چارچوب و مفهوم مشخصی دارد و نمیتوان برای پارهای از آثاری که با ژانرهای شناختهشده سینمایی مطابقت ندارند، از این واژه استفاده کرد، تأملی در 15 فیلم اکرانشده سال جاری نشان میدهد که هشت اثر از 15 اثر که درصدی بالاتر از 50 را
در بر میگیرد، تنها به دو ژانر کمدی و گونه سینمای اجتماعی اختصاص دارد و هفت اثر دیگر هم میان چهار گونه دفاع مقدس، معمایی، ملودرام و کودک و نوجوان تقسیم شدهاند.
با نگاهی اجمالی و بدون تأمل آنچنانی میتوان دریافت که در این بازه هفتماهه از ژانرهایی مانند تاریخی، اکشن، وحشت و گونه فیلمهای ورزشی نمیتوان رد و نشانی را پیدا کرد؛ کمبودی که در صورت تأمل بیشتر و انطباق با فهرست ژانرهای استاندارد و گونههای فرعیتر دامنه گستردهتری پیدا میکند و خود را بیش از اینها به نمایش میگذارد؛ معضلی که البته محدود به این مدت زمانی کوتاه هم نیست و همانگونه که بیان شد، یکی از معضلات همیشگی سینمای ایران بوده است؛ کمااینکه اگر دامنه جستوجو را به جای هفت ماه به هفت سال و حتی بیشتر از آن هم گسترش دهیم، باز هم نمیتوان از چهار گونهای که نام برده شد، اثری را پیدا کرد یا دستکم نمیتوان فیلمی را یافت که اثر درخور و ماندگاری بر تماشاگران و کلیت جریان سینمای ایران داشته باشد. درباره آثار تاریخی حافظه نگارنده سه اثر «مسافر ری/ 1379» ساخته داوود میرباقری، «ملک سلیمان/ 1389» شهریار بَحرانی و «محمد رسولالله» ساخته مجید مجیدی که اکران آن به هشت سال پیش بازمیگردد، اثر مهم و شاخص دیگری را به یاد نمیآورد. سه فیلم در فاصله 23 سال آمار ناامیدکنندهای است که میتواند طرفداران آثار تاریخی را از سینمای ایران ناامید کند؛ بهویژه برای علاقهمندان تاریخ ایران باستان که دهههاست تمایل دارند، آثاری با محوریت مضمونی اینچنینی را روی پرده ببینند. درباره سه ژانر دیگر هم اوضاع کموبیش به همین منوال است. آثار متعلق به ژانر وحشت مثالهای خوب دیگری برای اثبات این مدعا هستند. زمانی که پس از گذشت سیوچند سال از فیلم «شب دهم/حمید رخشانی» و حداکثر «خوابگاه دختران/ محمدحسین لطیفی» بهعنوان دو نمونه از آثار متعلق به ژانر وحشت در سینمای ایران نام برده میشود، میتوان وخامت اوضاع را بهتر درک کرد.
ذکر این نکته بهعنوان سخن پایانی هم خالی از لطف نیست که همانطورکه در تمام تاریخ سینمای ایران بهویژه سالهای دهه 60 طرحهای موسوم به «سینمای گلخانهای» مبتنی بر حمایتهای موسمی و کوتاهمدت از برخی از ژانرهای مغفولمانده جواب نداده و در درازمدت کمکی به احیا و استمرار آنها نکردهاند، در زمان حاضر هم سیاستهای حمایت دولتی برای سر پا نگهداشتن این گونههای نمایشی پاسخگو نخواهد بود و به جای حمایتهای مستقیم و موسمی که با تغییر مدیران به دست فراموشی سپرده میشوند، باید با اتخاذ سیاستهای طولانیمدت و حسابشده زمینهای فراهم کرد تا سینماگران ایرانی به شکل خودجوش و نه گلخانهای به احیا و سر پا نگهداشتن تمام ژانرها و گونههای نمایشی که بیتردید طرفداران خاص خود را دارند، گام بردارند تا هم سینمای ایران آثاری متعلق به ژانرهایی متنوعتر را بر پرده سینما ببیند و هم زیرژانرهای این گونههای اصلی تنوع و تکثر بیشتری داشته باشند.