|

کارشناسان معماری اوضاع بغرنج زندگی شهری در تهران را ماحصل طرح جامع غیرکارشناسی می‌دانند

شهرسازی بی‌قواره

نشست «طرح جامع تهران؛ درس‌هایی از گذشته و ترسیم مسیر آینده» به مناسبت سالگرد تصویب طرح جامع تهران 86 در پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار شد. در این نشست دو نفر از استادان شهرسازی کشور به نقد عیوب طرح جامع تهران پرداخته و گفتند تا زمانی که این عیوب برطرف نشود، نتیجه چنین طرح‌های غیرکارشناسی، وضعیت پر از چالش تهران امروز خواهد بود که نه‌تنها رفاه شهروندان در آن به حاشیه رفته است، بلکه اداره شهر گران شده و فاصله مردم با مسکن مناسب دورتر شده است.

شهرسازی بی‌قواره

شرق: نشست «طرح جامع تهران؛ درس‌هایی از گذشته و ترسیم مسیر آینده» به مناسبت سالگرد تصویب طرح جامع تهران 86 در پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر برگزار شد. در این نشست دو نفر از استادان شهرسازی کشور به نقد عیوب طرح جامع تهران پرداخته و گفتند تا زمانی که این عیوب برطرف نشود، نتیجه چنین طرح‌های غیرکارشناسی، وضعیت پر از چالش تهران امروز خواهد بود که نه‌تنها رفاه شهروندان در آن به حاشیه رفته است، بلکه اداره شهر گران شده و فاصله مردم با مسکن مناسب دورتر شده است.

این کارشناسان شهرسازی همچنین به حذف شهروندان از طرح‌های جامع شهری اشاره کرده و گفتند در شرایطی که معماری جهان به سمت انسان‌محورکردن شهرها پیش می‌رود، در اینجا طرح‌های جامع غیرکارشناسی و منسوخ، شرایط زیست شهری و رفاه را برای شهروندان بغرنج کرده است.

طرح‌های جامع منهای کارشناسان

امیر منصوری، استاد دانشگاه تهران و رئیس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر، در ابتدای سخنان خود در این نشست گفت که رفتار مدیران در مواجهه با نقدهای کارشناسی به طرح جامع شهر تهران، سال‌هاست تغییر چندانی نداشته است و «درست مثل سال 1383 که به نقدهای اهل فن به طرح جامع بی‌توجهی شد، اکنون هم مشاهده می‌کنیم که هشدارها نادیده گرفته می‌شود و یک عده بنا دارند با یک‌سری اقدامات تمرکزگرا، فن‌سالارانه و بوروکراتیک تحت عناوینی مانند بازبینی و... به تهیه طرح‌های توسعه شهری بپردازند».

او با بیان اینکه مدیران و دست‌اندرکاران طرح جامع باید به این بلوغ رسیده باشند که به نظرات کارشناسی بی‌اعتنایی نکنند، گفت: «برخی مدیران و کارشناسان ما نه عادت دارند و نه دوست دارند که نقد بشوند و همین باعث شده نقد را دشمنی با خود بپندارند. ما به‌عنوان بخشی از کارشناسان مخاطب طرح‌های توسعه شهری، اگر بخواهیم مشارکت کنیم، باید آنچه را که در پیش است، نقد کنیم. دورنمایی که ما شاهد آن هستیم، جالب نیست؛ یعنی ما نمی‌بینیم به نظرات کارشناسان توجه شود. الان امیدواریم مدیران فعلی از تجربه‌های شکست‌خورده دست بکشند و مقامات مختلف در وزارت مسکن، شهرداری، نهاد طرح جامع، مجلس و... بپذیرند منافع ملی به‌شدت به رفتار آنها با منتقدان گره خورده است و این را بدانند که نمی‌توانند با افکار عمومی و کارشناسان مانند کارمندان خود رفتار کنند».

استاد دانشگاه تهران با اشاره به تاریخچه شکل‌گیری نهاد طرح جامع گفت: «امروز ما می‌خواهیم راجع به مکانیسم‌های مدیریت تولید طرح جامع تهران صحبت کنیم و از کج‌سلیقگی‌هایی که طرح جامع را از یک محتوای خوب و قابلیت اجرائی‌شدن محروم کرد، بگوییم. طرح جامع تهران در زمان خود (سال 1383) حدود 70 تا 80 میلیارد تومان هزینه برداشت که هزینه بسیار هنگفتی است. در جلسه‌ای که چند هفته پیش در سالگرد این طرح برگزار شد، مسئولان فعلی نهاد طرح جامع گفتند 27 درصد طرح اجرا شده است که آن هم بیشتر طرح‌های نیمه‌تمام گذشته بود که در طرح جامع جدید گذاشته شد؛ یعنی اگر طرح جامع نبود هم اتفاق خاصی نمی‌افتاد».

او ادامه داد: «خیلی حرف است که چند‌ده میلیارد تومان در آن زمان خرج طرحی شود که قرار بود کنار گذاشته شود. علت این شکست، نحوه مدیریت پروژه طرح جامع تهران بود و همان زمان هم کسانی نگذاشتند انتقادات شنیده شود و به این پرسش پاسخ ندادند که چرا بافت فرسوده در این طرح دیده نشد. الان که در سال 1402 هستیم، مدیران این طرح بدانند که نباید پا جای پای قبلی‌ها بگذارند».

رئیس پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر در ادامه گفت: «به‌تازگی جلسه‌ای از طرف نهاد طرح جامع به مناسبت سالگرد این طرح برگزار شد که 

در واقع یک زنگ خطر بسیار بزرگ بود که بدانیم چقدر سازوکارهای بازتولید طرح جامع خام و ساده‌اندیشانه است. گویی تصورشان از طرح چیزی در حد تهیه طرح میدان ولی‌عصر است. متأسفانه در آن جلسه همه تصمیم‌‌گیران طرح جامع بودند، اما هیچ‌کدام‌شان به خطری که شهر را تهدید می‌کند، اشاره نکردند. این در حالی است که ما در شرایط نامناسب و خطرناک درباره برنامه توسعه شهر تهران هستیم. اصلا خودتان را به خواب نزنید و ساده‌اندیشی نکنید! و به خاطر منافع شهروندان و محرومان یک مکانیسم سالم و علمی صادقانه را برای این طرح پیش بگیرید».

منصوری با اشاره به اینکه نتیجه برخورد غیرکارشناسی با طرح جامع، فاصله بیشتر شهروندان با خانه‌دارشدن است، تأکید کرد: «اولین خطای طرح جامع تهران، مدیر‌محوری به جای کارشناس‌محوری است. این چیزی که تحت عنوان پهنه‌بندی در تهران بنا شد، از کجا آمده است؟ مرجع آن چه بود؟ تخصص همه این شده که چطور می‌شود تجاری و اداری بیشتر گرفت و احتمالا در کدام پهنه می‌توان بیشتر زیرمیزی بدهی! همه اینها از دل این پهنه‌بندی نامیمون درآمد. کدام منبع شهرسازی می‌آید چنین سند تفسیرپذیر و انعطاف‌پذیری را در اختیار کارشناسی قرار دهد که در پستوها با مالک توافق کند؟».

او در ادامه توضیح داد: «خطای دوم تأسیس یک شورای راهبری بود که تشریفاتی بود. در این شورا تزاحم و تعارض منافع وجود داشت. رئیس هیئت‌مدیره شرکت مشاوری که پیمانکار طرح بود، در این شورای راهبری حضور داشت! یعنی خودش، خودش را راهبری می‌کرد. اعضای این شورا در میانه راه از آنجا رفتند؛ چون می‌دانستند که حضورشان تشریفاتی است.

خطای سوم گم‌شدن مسئولیت‌ها بود؛ یعنی کار را آن‌قدر پیچیده می‌کردند که مشخص نمی‌شد چه کسی، چه پیشنهادی داده و چگونه تصویب شده است؟ مهم‌ترین اتفاق این طرح این بود که چه کسی مشاور طرح شود. برای این طرح بزرگ، مشاور خلق کردند؛ یعنی شبانه در پستوها یک شرکت مشاور تشکیل دادند و فردای آن، طرح را به او دادند. این رویه ناصوابی بود که معلوم نمی‌کرد مسئولیت چه تصمیمی با کیست؟ البته اینها احتمالا برای این بود که کسی مسئولیت این کارها را گردن نگیرد».

طرح جامع تهران محرمانه شد

استادیار شهرسازی دانشگاه تهران افزود: «خطای چهارم محرمانگی طرح جامع بود. من یادم نمی‌رود که طرح جامع را محرمانه کردند. در تمام دنیا این طرح‌ها را روی سایت‌های اینترنتی می‌گذارند تا همه درباره آن نظر بدهند. خطای پنجم هم ابهام در روش‌ها و معیارهای تصمیم‌گیری بود. به هر جایی از این طرح ایراد می‌گرفتیم، می‌گفتند این یک مصلحت است. ما می‌پرسیدیم چرا نام آن را طرح ساختاری و راهبردی گذاشته‌اید؟ پاسخ می‌دادند چون آقای ماجدی گفته باید طرح ساختاری باشد و آقای آخوندی می‌گوید طرح راهبردی باشد، باید وسط اینها را بگیریم و نام ساختاری و راهبردی را بر طرح جامع بگذاریم! مگر شما تقسیم غنیمت می‌کنید که باید همه را راضی نگه دارید؟ شما طرحی را نوشته‌اید که در ابتدای آن هدف تعریف نشده و نمی‌دانیم قرار است به کجا برسد! آقای شفیق (مشاور طرح جامع) وقتی طرح تمام شد، گفت شما راست می‌گویید، حالا بیایید شما بگویید هدف آن چیست؟!».

منصوری در ادامه گفت: «خطای ششم، حذف منتقدان بود. گاهی اتفاق می‌افتد که تا انتقاد می‌کنی، حقوقت را قطع می‌کنند، قراردادهایت را قطع می‌کنند، بازنشسته‌ات می‌کنند و... یا منتقدان را بدخواه خطاب می‌کنند! من می‌خواهم بگویم مسئولان فعلی دوباره در این دام نیفتند که منتقدان را برانند و بگویند چون به اینها طرح و پروژه نداده‌ایم، منتقد شده‌اند و...».

این کارشناس حوزه معماری و شهرسازی همچنین گفت: «خطای هفتم تلاش برای خرید منتقدان بود؛ مثلا می‌آیند می‌گویند که آقای فلانی گفته است من سخنان شما را شنیده‌ام و بهره‌مند شده‌ام، قسمت‌هایی وجود دارد در طرح که فقط شما می‌توانید آن را انجام بدهید؛ پس لطفا یک قیمت به ما بدهید و بگویید چقدر می‌گیرید که این قسمت‌های باقی‌مانده را انجام دهید. وقتی می‌پرسید آن قسمت‌ها چیست؟ می‌گویند خودتان بگویید دوست دارید چه قسمت‌هایی باشد! این یعنی می‌خواهند نرخ منتقدان را بپرسند».

منصوری گفت: «من توصیه‌ام این است که مدیریت طرح جامع تهران باید سه اصل را حفظ کند. اصل اول این است که این طرح باید دانش‌بنیان باشد و اصلا پذیرفتنی نیست که تحت عناوینی مانند مصلحت و... متخصصان را مرعوب کنند. باید آدم‌هایی در حد و اندازه این طرح آورده شود که دانا و شجاع باشند. اصل دوم این است که بازبینی طرح جامع باید مسئله‌محور باشد. به موازات آن ما باید قانون شهرسازی خود را اصلاح کنیم. مسئله بعدی، حل‌کردن وابستگی مدیریت شهر به فروش تراکم و ساخت‌وساز باید قطع شود. فروش تراکم، هر رشته ریسیده‌شده‌ای را پنبه می‌کند. از سویی مسئله زلزله تهران در رأس مسائل شهر تهران است که بافت فرسوده و... را در خود جای می‌دهد. مسئله آلودگی هوا که مردم را می‌کشد، باید در معرض توجه طرح جامع قرار بگیرد. مسئله نهایی هم موضوع مسکن است. ما نمی‌توانیم اصلی‌ترین دغدغه ساکنان شهر را نادیده بگیریم. چرا با طرح جامع راه را بر آن هستیم؟ اصل سومی که باید از طرف مدیران طرح جامع حفظ شود، اصل شفافیت و غیر‌محرمانگی است. اگر مسئولان در اتاق‌های شیشه‌ای تصمیم بگیرند، به سود منافع کشور است».

تهران امروز، ماحصل کژاندیشی‌های طرح جامع

ناصر براتی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین، دیگر سخنران این نشست بود که با اشاره به مقدمات تصویب طرح جامع تهران گفت: «اولین پیشنهاد ما این بود که مناطق 21‌گانه تهران وضعیت موجود، زمینه‌ها، ویژگی و مسائل مخصوص خود را دارد. برای همین برای هر منطقه باید جداگانه فکر شود، سپس یک کمیته تلفیق این مسائل را جمع‌بندی کند. برای همین از اساس نباید اصطلاح طرح جامع تهران بر این طرح اطلاق می‌شد».

او افزود: «نتیجه این اشتباهات در طرح جامع تهران وضعیت فعلی پایتخت است و مردم تهران هم با وجود این‌همه سختی‌هایی که متحمل می‌شوند، باید پول کلانی برای اداره پایتخت بپردازند. الان تهران هوا دارد؟ این آلودگی هوا حاصل طرح جامع است. برخی می‌گویند شهرسازی یعنی ساختن ظرف و نباید به مظروف کاری داشت. خود این حرف برای محکوم‌کردن این نگاه کافی است. شما نمی‌توانید به فرهنگ، اقتصاد، مدیریت بحران، تاریخ، محیط زیست و... کاری نداشته باشید، اما برای یک کلان‌شهر طرح جامع بنویسید. همین طرح جامع حدود 60 سال است که منسوخ شده است».

براتی افزود: «در دهه 70 سازمان برنامه گفت تنها 20 درصد طرح‌های جامع تحقق یافته است؛ یعنی این‌همه هزینه، جلسات و... برای برای 20 درصد بوده است. این‌همه فرصت توسعه از بین می‌رود، اما کسی چیزی نمی‌گوید! تصویب برخی طرح‌های جامع تا 10 سال هم طول کشیده است؛ درحالی‌که دوره خود آن 10 سال بوده است. این چه کاری است که شما انجام می‌دهید؟ برخی به ما می‌گویند ما این نقدها را قبول می‌کنیم اما قانون دست‌و‌پای ما را بسته است! پس چرا قانون را عوض نمی‌کنید؟».

حذف شهروند از طرح‌های جامع شهری

او با بیان اینکه مردم از فرایند تصمیم‌گیری درباره طرح جامع حذف شده‌اند، گفت: «تمام فرایندهای شهرسازی بدون حضور مردم باطل می‌شود. بزرگ‌ترین اتفاقی که در 70 سال اخیر در علم شهرسازی رخ داده، این است که مردم از بیرون دفاتر شهرسازی به داخل هدایت شده‌اند. کتاب تکنیک‌های برنامه‌ریزی و طراحی شهری را با سفارش شهرداری تهران ترجمه کردم، اما آن را چاپ نکردند. در آن کتاب مثالی زده شده که در ژاپن برای طراحی محله‌ای که دو فرد نابینا در آن وجود دارد، مشاهده می‌کنند که مردم از تیم طراحان می‌پرسند چرا شما از این دو نفر نابینا نظرخواهی نکرده‌اید‌! چون آنها بیشتر از بقیه آسیب‌پذیر هستند. ببینید چقدر فاصله بین شهرسازی ما و یک کشور توسعه‌یافته وجود دارد؟ چرا انسان را از محیط جدا کرده‌اید؟ شهرسازها در ایران شهر را با آدم‌هایش نمی‌بینند. چرا فرهنگ، تاریخ، اخلاق، فلسفه و... را از کالبد جدا کرده‌اید؟ تا زمانی که شما مردم را از طرح جامع شهری حذف می‌کنید، اتفاقی که باید در شهرسازی رخ نمی‌دهد و این مسئله بسیار مخرب، فرسوده و ناکارآمد است.