رنجهای پژوهشگران و دانشآموختگان باستانشناسی در استان فارس
جمعی از پژوهشگران و دانشآموختگان باستانشناسی از وزیر، قائممقام وزیر، معاون میراث فرهنگی و رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی خواستند تا برای حل معضل پژوهشگران استان فارس اقدام کنند. نسخهای از این نامه به «شرق» ارسال شده است. در این نامه آمده است: یکی از وظایف و مأموریتهای اصلی وزارت میراث فرهنگی «پژوهش و شناخت منابع فرهنگی» ناشناخته یا کمشناخته است
شرق: جمعی از پژوهشگران و دانشآموختگان باستانشناسی از وزیر، قائممقام وزیر، معاون میراث فرهنگی و رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی خواستند تا برای حل معضل پژوهشگران استان فارس اقدام کنند. نسخهای از این نامه به «شرق» ارسال شده است. در این نامه آمده است: یکی از وظایف و مأموریتهای اصلی وزارت میراث فرهنگی «پژوهش و شناخت منابع فرهنگی» ناشناخته یا کمشناخته است. در این زمینه، باستانشناسی ازجمله دانشهای پایه محسوب میشود. به همین منظور، بخش مهمی از وظایف معاونت میراث فرهنگی بهویژه در استانها میبایست معطوف به شناخت آثار تاریخی باشد. به موازات «شناخت» مطلوب و همهجانبه است که دیگر وظایف این وزارتخانه یعنی «حفاظت» و «معرفی» میراث فرهنگی قابل تحقق است. در این زمینه، اهم فعالیتهای معاونت میراث فرهنگی را میتوان چنین برشمرد: برنامهریزی برای شناسایی آثار، محوطهها و بافتهای ارزشمند فرهنگی- تاریخی و حفاظت از آنها و پیشنهاد ثبت در فهرست آثار ملی و تعیین عرصه و حریم، سیاستگذاری و برنامهریزی درخصوص حفظ، مرمت، احیا، ساماندهی و مدیریت بناها، مجموعه بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی کشور و نظارت بر اجرای طرحها و برنامههای مربوط، تدوین ضوابط و دستورالعملهای لازم درخصوص حفاظت، نگهداری، مرمت و احیای میراث فرهنگی غیرمنقول، اموال و اشیای تاریخی و نظارت بر حسن اجرای آنها در سطح کشور، بررسی ارزش و قابلیت آثار تاریخی غیرمنقول، اموال فرهنگی-تاریخی، میراث معنوی و انجام اقدامات لازم برای ثبت آنها در فهرست میراث جهانی.
استان فارس یکی از نواحی غنی فرهنگی و تمدنی در نیمه جنوبی فلات ایران است. بسیاری از منابع فرهنگی این استان هنوز ناشناخته یا کمشناخته باقی مانده است. بنابراین، انجام پژوهشهای باستانشناسی برای شناسایی، حفاظت و معرفی آنها ضروری است. تحقق عملی این امر بر عهده معاونت میراث فرهنگی، بهویژه بخش باستانشناسی این معاونت است. معمولا هر سال با برنامهریزیهای لازم این مطالعات انجام میشود و نتایج آن به صورت گزارشهایی تهیه شده و در اختیار این معاونت قرار میگیرد. به لحاظ نظری هیچ ایرادی تا این بخش از ماجرا وجود ندارد، اما در مقام عمل مشکلات خودنمایی میکنند. مثلا «بررسیهای باستانشناسی» با سختی و مشقت فراوانی همراه است؛ بهویژه در تابستان این سختیها دوچندان میشود.
در نیمه نخست سال 1402 اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس با پژوهشگران قراردادهایی با مبالغ ناچیز منعقد کرد و توانست در برخی از مناطق این استان آثار فرهنگی ناشناختهای را شناسایی کند. پس از انجام مطالعات میدانی و تدوین و ارائه گزارش به معاونت میراث فرهنگی و همچنین مرکز اسناد اداره کل استان، نوبت به سررسید پرداختهای قراردادها میرسد که بخش هولناک طرح برای پژوهشگر است! با فراز و فرود بسیار سرانجام تمام اسناد مالی گردآوری شده و پیش از پایان موعد قراردادها (31 شهریور 1402) به مسئول ذیحسابی اداره کل استان سپرده میشود. آقای موید محسننژاد، مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان فارس، تنها به امضای قراردادها با پژوهشگران بسنده کرده و پاسخگوی مشکل به وجود آمده نبوده؛ درصورتیکه ایشان یک سوی قراردادها بوده و میبایست به تمام پژوهشگران پاسخ میداده و مشکل آنها را حل میکرده است. مدیرکل وقت، تمام ماجرا را به مسئول ذیحسابی مربوط میدانست. متأسفانه مسئول ذیحسابی اداره کل به سبب دانش ناکافی خود در حوزه میراث فرهنگی و همچنین گرفتن مشاورهای نادرست در این خصوص، ضرورت انجام تحقیقات باستانشناسی را نادیده گرفته و بودجه تمامی «بررسیهای باستانشناسی و طرحهای مطالعاتی» را برگشت میدهد. پس از دوندگیهای بسیار، برخی از مسئولان (دیوان محاسبات اداری و بازرسی) برای چنین رخدادی جوابی ندارند جز اینکه «برای تأیید گزارش بررسیهای باستانشناسی معتمدی یافت نشده و مسئول ذیحسابی اداره کل برای آنکه مورد مؤاخذه قرار نگیرد، چنین اقدامی کرده است!». در این بین مسئول ذیحسابی با نامهنگاری خواستار تأیید نقشههای استفادهشده در گزارشهای باستانشناسی شده، درصورتیکه تمامی نقشههای استفادهشده در این گزارشها نقشههای مورد تأیید سازمان نقشهبرداری کشور بوده است.
حال چند پرسش مطرح است: نخست، آقای محسننژاد، مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان فارس در بروز این مشکل چه نقشی داشته است؟ چرا مدیرکل وقت، تمام پژوهشهای باستانشناسی را که هزینهای برای آنها پرداخت نشده است، جزء عملکرد دوره مدیریتی خود دانسته و به آنها در هر نشست (سخنرانی و رسانه) بهعنوان کارنامه مدیریتی خود اشاره کرده، ولی مشکل پژوهشگران همچنان برقرار است؟ دوم، مرجعی که میبایست ضرورت انجام مطالعات باستانشناسی را تأیید یا رد کند در اداره کل استان فارس کیست؟ و آیا معاونت محترم میراث فرهنگی وزارتخانه، نظارتی بر فعالیت استانها دارد؟ سوم، آیا پژوهشگاه میراث فرهنگی و پژوهشکده باستانشناسی که مرجع باستانشناسی کشور هستند، پیش از دادن مجوزهای لازم برای انجام اینگونه فعالیتها، ضرورت این دست از مطالعات را نسنجیده و مجوز صادر کردهاند؟ چهارم، خوشبختانه معاونت کنونی میراث فرهنگی اداره کل استان فارس خود نیز دانشآموخته باستانشناسی و بر ضرورت انجام این مطالعات آگاه بوده است. آیا ذیحساب اداره کل استان فارس نمیتوانست تأییدیه گزارشهای باستانشناسی انجامشده را که به امضای ایشان نیز رسیده، ملاک قرار دهد؟ درخصوص طرحهایی که میبایست مجوز از پژوهشگاه میراث فرهنگی اخذ شود معمولا فردی از سوی این نهاد مرجع بهعنوان ناظر بر عملکرد طرح انتخاب میشود. در این زمینه، پژوهشکده باستانشناسی کشور مسئول واحد باستانشناسی این اداره کل را «ناظر» قرار داده است. بااینحال، علیرغم آنکه ایشان نیز تمام تأییدیههای لازم را صادر کرد باز در پرداخت قراردادها وقفه ایجاد شده است. پژوهشگران در ماههای گذشته با پیمودن مکرر پلههای طبقات ساختمان اداره کل استان فارس به هیچ نتیجهای نرسیدند و تنها پاسخ و قدمی که مسئولان اداره کل استان فارس (مدیرکل، مسئول ذیحسابی، دیوان محاسبات اداری، بازرسی و...) تاکنون برای آنها انجام دادهاند از بین بردن فرصت پرداخت در موعد مقرر بود که آن هم در حال از بین رفتن است. پژوهشگران تمام زندگی و جوانی خود را صرف فعالیت در حرفه خود میکنند و با چنین طرحهایی با مبالغ بسیار اندک روزگار سپری میکنند. به عنوان پژوهشگرانی که وظایف خود را در میدان تحقیق بهطور کامل انجام دادهایم، امیدواریم و انتظار داریم مدیران و مسئولان مربوطه نیز در این زمینه چارهاندیشی و رسیدگی عاجل کنند.