نگاهی به اهمیت ساخت فیلم بیوگرافی
شخصیتهایی که روی پرده جان میگیرند
بیتردید فیلم بیوگرافی گونه سینمایی پرمخاطبی در تمام دنیاست. «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان که برگرفته از زندگی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی، است که بهعنوان «پدر بمب اتمی» شناخته میشود، ازجمله فیلمهایی است که توانست گیشه موفقی در تمام دنیا داشته باشد. یا فیلم «تار» که در آن کیت بلانشت نقش نخستین رهبر ارکستر زن تاریخ آلمان را ایفا کرد. این آثار از نمونههای اخیر فیلم بیوگرافیهای ساختهشده با گیشههای پرمخاطب هستند.
بیتردید فیلم بیوگرافی گونه سینمایی پرمخاطبی در تمام دنیاست. «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان که برگرفته از زندگی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی، است که بهعنوان «پدر بمب اتمی» شناخته میشود، ازجمله فیلمهایی است که توانست گیشه موفقی در تمام دنیا داشته باشد. یا فیلم «تار» که در آن کیت بلانشت نقش نخستین رهبر ارکستر زن تاریخ آلمان را ایفا کرد. این آثار از نمونههای اخیر فیلم بیوگرافیهای ساختهشده با گیشههای پرمخاطب هستند. «پیانیست»، «ذهن زیبا»، «گاو خشمگین»، «سخنرانی پادشاه»، «لینکلن» و دهها عنوان فیلمهای موفق دیگری که گیشه جهانی داشتهاند، در این گونه سینمایی ساخته شدهاند. در سینمای ایران هم تلاشهایی برای ساخت فیلم بیوگرافی انجام شده و برخی از این فیلمها توجه مخاطب ایرانی را جلب کردهاند. «غلامرضا تختی»، «ایستاده در غبار»، «موقعیت مهدی»، «حاجی واشنگتن» و «کمالالملک» ازجمله تلاشهای سینماگران ایرانی برای تصویر چهرههای تاریخ معاصر ایرانی در آثارشان است. امسال در چهلودومین جشنواره فیلم فجر هم تلاشهایی برای ثبت چهرهها در گونه فیلم بیوگرافی انجام شد و قطعا از این نظر میتوان این دوره جشنواره فیلم فجر را رکورددار ساخت فیلم بیوگرافی توصیف کرد. «پرویز خان» روایتی از زندگی پرویز دهداری، سرمربی فقید فوتبال در دهه 60، «احمد» که روایتی است از ۱۸ ساعت ابتدایی حادثه زلزله بم و حضور شهید احمد کاظمی در بحران زلزله، «آسمان غرب» روایتی از زندگی شهید شیرودی، «معجزه پروین» روایتی از زندگی پروین اعتصامی، «مجنون» روایتی از زندگی مهدی زینالدین و برادرش مجید که در جریان جنگ ایران و عراق با راهبری لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب بخشی از عملیات خیبر را در جزیره مجنون پیش بردند، «صبح اعدام» روایتی است از ساعات پایانی زندگی طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی، ازجمله فیلمهای این دوره جشنواره فیلم فجر با رویکرد فیلم بیوگرافی بودند؛ اما رویکردهای ساخت فیلم بیوگرافی دقیقا چیست و چرا با حضور پرتعداد این آثار در جشنوارهای که پشت سر گذاشتیم، روبهرو شدیم؟
سحر عصرآزاد، سینمایینویس و منتقد سینما، در این زمینه به «شرق» گفت: «به نظرم اگر بخواهیم به گونه، ژانر یا رویکرد ساخت فیلمهای بیوگرافی و زندگینامهای از افراد شناختهشده در هر کشور یا جامعه در دورههای گذشته و حال بپردازیم، معتقدم که این روند برگرفته از آن چیزی است که در سینمای جهان هم راه افتاده. حتی اگر تصور کنیم یک موج است، به نظرم این از آن موجهای خوبی است که باعث شد سینما به جهت فیلمنامه و سناریو بیشازپیش وامدار واقعیت شخصیتها و رویدادهای واقعی شود. بهاضافه اینکه به نظرم جهان به سمتی میرود که به جز فیلمهای قهرمانی کلاسیک و فیلمهای اَبرقهرمانی، حالا به قهرمان جدیدی نیاز دارد و مخاطب هم پذیرای قهرمانهای واقعی است که برگرفته از جامعه و جهان اطرافشان است».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «تصویر این قهرمانهای واقعی در زمانهای گذشته یا نزدیکتر خیلی مهم نیست. به نظرم وجود زمینه واقعی برای روایت فیلم تعیینکنندهتر است. مخاطب میخواهد با آدمهای واقعی روبهرو شود؛ آدمهایی که در زندگی موفق بودند، اشتباه کردند، زمین خوردند و بلند شدند. به هر شکل مسیری را طی کردند و خط زندگی آنها ارزش این را پیدا کرده که در یک فیلم به آن پرداخته شود. به نظرم این مهمترین چیزی است که در سینمای جهان اتفاق افتاد و حالا سینمای هر کشوری به فراخور اینکه چقدر از این شخصیتهای دراماتیک در سرزمینش دارد، رویکرد ساخت فیلم بیوگرافی را پیش گرفت و ساخت و هنوز هم میبینیم این روند همچنان پررنگ است. حتی فکر میکنم به خاطر آماری اگر دقیقتر نگاه کنیم، هم به جهت کمّی و هم کیفی فیلمهای زیادی در سینمای جهان را به خودش اختصاص داده است و هر سال تولید فیلم بیوگرافی که براساس داستان زندگی آدمهای واقعی که در حوزههای مختلف ساخته میشود، فراوان است».
عصرآزاد درباره رویکرد سینمای ایران در ساخت فیلم بیوگرافی توضیح داد: «در سینمای ایران میتوان بازخوردی از سینمای جهان را دید. سینمای ما با وجود همه جهتهای معیوبی که دارد، به سراغ فیلم بیوگرافی از شخصیتهای واقعی رفت و حالا ما متناسب با مدل سینما و جغرافیا، آدمها و تاریخ معاصرمان و البته ممیزیها و بایدها و نبایدهایی که در پرداختن به شخصیتهای تعیینکننده داریم، به سراغ تصویریکردن قصه برخی شخصیتها رفتیم».
او ادامه داد: «به نظرم یک چالش مهم در فیلمهای بیوگرافی وجود دارد و آن دراماتیزهکردن یک زندگی واقعی با تکیه بر نقاط اوجی است که شخصیت مدنظر زندگی کرده است. جذابیت فیلمهای بیوگرافی به این است که اوج و فرود در کنار هم نشان داده شود. همین اوج و فرودهاست که از شخصیت یک قهرمان زمینی میسازد و مخاطب را ترغیب میکند تا خودش را در قالب آن قهرمان تصور کند. شخصیت مدنظر را با همه نقاط ضعف و قدرت روی پرده سینما ببیند و چهبسا خودش انگیزهای پیدا کند که در اندازه و توانی که دارد، فرد تعیینکنندهای شود».
عصرآزاد در بخش دیگری از صحبتهایش به چالشهای ساخت فیلم بیوگرافی در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: «ما در انتخاب افراد برای ساخت فیلمی براساس زندگی واقعی آنها در گیرودار ممیزی و سانسور هستیم. دومین نکته هم این است که حتی وقتی قرار است به قصه زندگی فردی بپردازیم، متأسفانه دراماتیزهکردن قصه در برخی مواقع به سمت تحریف میرود؛ یعنی گاهی بر حسب خوانشی که دوست داریم و در راستای ایدئولوژی و اندیشه یا تفکری که قصد تبلیغ آن را داریم، حرکت میکنیم و تنها همان را نشان میدهیم. از این نظر است که مثلا حتی فیلمهایی که درباره قهرمانهای معاصر ساخته میشود، خیلی وقتها باعث انتقاد و اعتراض خانوادههای آنها میشود یا حتی باعث میشود مردمی که اخبار و زندگی افراد برجسته را به شکل هرروزه و ارتباط شخصی دنبال میکنند، خودشان منتقد این باشند که چرا این زندگینامه اینقدر تکبعدی است؟ چرا به سویههای دیگر زندگی آن فرد پرداخته نشده که در قالب یک آدم چندوجهی به آن نگاه کنیم؛ بههمینخاطر فکر میکنم چالشهای فیلم زندگینامهای به جز چالشهایی که به صورت بالقوه در سینمای ما وجود دارد، بخش عظیمی هم به آن اضافه شده که درگیر آن بایدها و نبایدهای نگاه مدیران و مسئولان و نگاه فرمایشی است که به نظرم همین باعث شده از آن ذات جذاب خودش فاصله بگیرد و دور شود. چهبسا زندگی واقعی آدمهایی که حتی ما راجع به آنها فقط کتاب خواندهایم، وقتی در تصویر میبینیم، تفاوتهای آشکاری وجود دارد».
منوچهر اکبرلو، کارشناس تئاتر و سینما، معتقد است یکی از سیاستهای فرهنگی دولت جدید در همه نهادهای مختلف پرداختن و معرفی شخصیتهایی است که به نوعی نماد سیاسی، نظامی یا علمی و فرهنگی هستند و مدیران فکر میکنند جامعه و حتی کودکان و نوجوانان نیاز دارند با آنان آشنا شوند.
این حرکت را در نهادهای مختلف از ارشاد گرفته تا حوزه هنری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آموزش و پرورش شاهد هستیم و طبیعی است که نفس این کار درست و ازجمله دهها رویکرد فرهنگی است که تاکنون کمتر انجام شده». او با اشاره به رویکرد جشنواره فیلم فجر در دوره چهلودوم گفت: «در این دوره جشنواره فیلم فجر شاهد فیلمهایی از زندگی شخصیتهای مختلف نظامی، فرهنگی و ورزشی هستیم. کاستی این رویکرد این است که وقتی به سراغ یک شخصیت میروند، تأکید دارند وجه ایدئولوژیک او پررنگ شود. مثلا در فیلم «مجنون» تمرکز نه بر خود شخصیت، بلکه بر اعتقادات و شرایط سیاسی زمانه اوست».
اکبرلو ادامه داد: «به نظر میرسد ضرورت پرداختن به شخصیتها با این رویکرد به جایی نمیرسد. شاهد این ادعا تولیدات مشابه سال قبل است که به جز یکی، دو مورد هیچکدام هنوز اکران هم نشده و بعید میدانم هرگز اکران شود».
مازیار معاونی، سینمایینویس و منتقد سینما، نیز با اشاره به اینکه فیلم بیوگرافی یکی از گونههای سهل و ممتنع در عرصه نمایش بهویژه سینماست، توضیح داد: «سهل از این نظر که به نظر میرسد فیلمساز با یک قصه نسبتا آماده مواجه است که با بازنویسی قابلیت تبدیلشدن به یک فیلمنامه را دارد و شاید خیلی قدرت خلاقیت نویسنده را به چالش نمیگیرد؛ درعینحال بسیار دشوار است؛ چون فیلمساز تا همیشه در معرض قضاوت موشکافانه و وسواسگونه مورخان و سینماگران و بازماندگان آن چهره و عموم مردم قرار میگیرد».
او ادامه داد: «امسال چند فیلم با هم به سمت پرتره رفتند. شاید بنا به یک سیاستگذاری برای به تصویر کشیدن چهرههای ورزشی، سیاسی و رزمندگان جنگِ مغفول تاریخ معاصر بوده، شاید هم بخشی از آن تصادفی اتفاق افتاده؛ اما به هر حال برای مخاطبانی که علاقهای به مطالعه تاریخ مکتوب ندارند، یکی از بهترین گزینههای جایگزین محسوب میشود».