استراتژی تنشزدایی و منافع ملی
دوران سوسیالیسم سپری شده و این اندیشه در انگارههای نسل آینده جایگاهی ندارد؛ اما یکجانبهگرایی هنوز راه و روش کشورهای میراثدار سوسیالیسم است. ریشه تنشهای شرق اروپا و ناآرامیهای خاورمیانه را باید در همین سیاست یکجانبهگرایانه جستوجو کرد.
دوران سوسیالیسم سپری شده و این اندیشه در انگارههای نسل آینده جایگاهی ندارد؛ اما یکجانبهگرایی هنوز راه و روش کشورهای میراثدار سوسیالیسم است. ریشه تنشهای شرق اروپا و ناآرامیهای خاورمیانه را باید در همین سیاست یکجانبهگرایانه جستوجو کرد. کشورهای سوسیالیستی در دوران جنگ سرد در فضایی آکنده از یکجانبهگرایی سیر کردهاند. در این دوران استراتژی بلوک شرق در برابر غرب، راهبردهایی تدافعی و تنیده در توسعهطلبی و نفرت بود. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نابودی بلوک شرق انتظار میرفت مشی سیاسی یکجانبهگرایی جای خود را به همهجانبهگرایی دهد؛ اما در مرکزیت اتحاد شوروی سابق یعنی روسیه چنین شیوه سیاسی به وقوع نپیوست. روسیه میتوانست در فضایی آکنده از حسن همجواری به بخشی از اروپا بدل شود. روسیه چنین شیوه سیاسی را پیش نگرفت و رؤیاهای چیرگی سیاسی و نظامی خود را در تجاوز نظامی به اوکراین نشان داد؛ اما سیاستهای یکجانبهگرایی روسیه بر زندگانی و حیات سیاسی نظامی خاورمیانه نیز تأثیر ژرفی داشته است. افزایش تنشهای کنونی خاورمیانه و ناامنیهای دریای سرخ درواقع مخاصمات حاشیهای جنگ شرق اروپا است؛ حاشیهای که گاهی چنان پررنگ میشود که متن اصلی و جنگ شرق اروپا به حاشیه میرود. رویارویی روسیه با حرکت ناتو به شرق آتش جنگ را در خاورمیانه شعلهورتر کرده است. این جنگ حاشیهای با منافع هیچ کشور خاورمیانهای سازگار نیست. برونرفت از این تنش منطقهای نیازمند همکاری و حسن همجواری کشورهای منطقه خاورمیانه است. پیشگرفتن مشی سیاسی مستقل مبتنی بر منافع ملی راهکار سیاسی نخستین برای کاهش تنشهای منطقهای است. نگاه به درون و مشارکتنکردن در مناقشات فرامرزی گام اول است. در ترتیبات سیاسی کشورهای خواهان دوری از تنش، حفظ تمامیت ارضی سیاست نخست است.