با نمایش توانمندی و حقایقی از زندگی افراد دارای معلولیت
دست از ترحم و تمسخر معلولان در صداوسیما برداریم
در شرایطی که تحقق قانون جامع حمایت از حقوق معلولان از مطالبات اصلی افراد دارای معلولیت است، پخش یک طنز از صداوسیما کافی بود تا صدای اعتراض و تأسف بسیاری از فعالان این حوزه و خانوادههایی که فرزند دارای معلولیت در خانه دارند بلند شود
سمیه جاهدعطائیان: در شرایطی که تحقق قانون جامع حمایت از حقوق معلولان از مطالبات اصلی افراد دارای معلولیت است، پخش یک طنز از صداوسیما کافی بود تا صدای اعتراض و تأسف بسیاری از فعالان این حوزه و خانوادههایی که فرزند دارای معلولیت در خانه دارند بلند شود. صداوسیما طبق ماده 12 قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، وظیفه دارد تا حداقل پنج ساعت از برنامههای خود را در هفته در زمان مناسب و مؤثر به افراد دارای معلولیت و آشنایی جامعه با توانمندیهای معلولان اختصاص دهد، با آنکه سالها از تصویب این قانون میگذرد اما این ماده قانونی نیز مانند سایر موارد از جمله ماده 27 به فراموشی سپرده شده است. در این زمینه با «فتانه امیری» دکترای مهندسی خلاقیت در حوزه معلولیت گفتوگویی انجام دادیم.
از نظر شما، رسانه ملی به وظایف و رسالتهایش در حوزه افراد دارای معلولیت عمل کرده؟ در واقع قانون حمایت از حقوق معلولان هم رسانه ملی را موظف کرده که در حوزه معلولان اطلاعرسانی و مهمتر از همه فرهنگسازی داشته باشه، به نظرتان چقدر از این امر مهم محقق شده است؟
بهصورت موثق میتوانیم سیاستهای صداوسیما را از این نظر به نقد بکشیم. مطابق با قانون بالادستی، ساعتهایی که صداوسیما باید به فرهنگسازی در حوزه معلولیت یا تولید محتوا برای آنها اختصاص دهد، با کاستیهای فراوانی روبهرو است و کمبودهای زیادی دارد.
بسیاری از فعالیتهایی که صداوسیما باید از نظر قانونی در زمینه معلولیت انجام دهد، بهصورت تخصصی و حرفهای انجام نشده یا زمانی که صداوسیما از روی اجبار به این اقدام آنهم بهصورت غیرتخصصی تن میدهد، فعالیتها به دلیل بهرهمندنشدن از افراد باتجربه و کارآمد در این حوزه به بیراهه رفته و حاصل آن به تولید برنامه طنزی ختم میشود که حواشی و انتقادات فراوانی را پدید میآورد.
با تمام این انتقادات دیرینه اعتقاد دارم که فقط انتقادکردن از دستگاهها و سازمانهای مسئول در حوزه افراد دارای معلولیت کافی نیست و باید به دنبال هر انتقادی بهصورت عملیاتی و راهبردی فعالیت کرد و در جستوجوی راهکاری برای بهنتیجهرساندن امور بود.
رسانه ملی بهصورت حرفهای باید در حوزه معلولیت چه اقداماتی انجام دهد؟
رسانه ملی بهعنوان یک نهاد عمومی، رسالت مهمی در ارتقای آگاهی عمومی و ترویج فرهنگ صحیح در ایجاد ارزشها و باورهای جامعه دارد. این رسالت ایجاب میکند که رسانه ملی در برنامههای خود، مسائل و توانمندیهای افراد دارای معلولیت را بهعنوان شهروندان دارای حق شهروندی به تصویر بکشد و از نگاه تبعیضآمیز و تمسخر نسبت به آنها پرهیز کند. یک رسانه ملی وظیفه دارد با پخش برنامههای متنوع، آگاهی عمومی را نسبت به حقوق افراد جامعه و ارزشها و باورهای درست افزایش دهد. الگوهای موفق را معرفی و فرهنگ احترام و همدلی را نسبت به پذیرش تفاوتها ترویج کند. رسانه ملی موظف است از تولیدات فرهنگی در افزایش نگرشهای مثبت حمایت کند و باورهای غلط را به چالش بکشد و مورد نقد قرار دهد.
طنز اخیر که از شبکه تلویزیونی پخش شد، تا چه اندازه در تضعیف روحیه افراد دارای معلولیت و خانواده آنان تأثیرگذار بود؟
به این موضوع باید از دو جهت نگاه کرد. اولا اجرا کنندگان برنامه، بهصورت آگاهانه و از روی عمد به دنبال تمسخر معلولان نبودند. اینکه افراد دارای معلولیت در جامعه و از نگاه مردم دارای احترام و کرامت هستند، جای شکی نیست. ولی اشکال کار از نظر بنده به همان ناآگاهی و نپرداختن به این موضوعات مهم در جامعه بازمیگردد. اگر مسائل معلولان و آگاهی از توانمندیهای این افراد همواره در جامعه و در رسانهها مطرح شود، مسائل اینچنینی کمتر اتفاق خواهد افتاد. بهتر است این موضوع را از جانب جامعه معلولان نیز بررسی کنیم. این تغییر نگرشها که مدام در جاهای مختلف مطرح میشود نیز باید درباره معلولان محقق شود. این حجم از نگرانی و گلهمندی درباره جامعه معلولان قابل تحسین است اما روی دیگر سکه حاکی از آن است که پذیرش معلولیت برای خود افراد معلول نیز هنوز جای شک و شبهه دارد. میدانیم اولین گام در موفقیت افراد دارای معلولیت، پذیرش مشکل و محدودیت خودشان است. تجربه نشان میدهد که این پذیرش باعث رشد، پیشرفت و موفقیت این افراد میشود و از درگیری آنان برای متقاعدکردن جامعه، به ثابتکردن خود با ورود به عرصه عمل و نمایش توانمندیهای آنان منتهی میشود.
چطور رسانه ملی میتواند وارد موضوع طنز یا هر نوع تولید محتوایی در حوزه افراد دارای معلولیت شود؟
طنز نوعی بیان برای ایجاد سرگرمی و خنده است که با استفاده از اغراق و تناقض بهصورت شعر و نمایش ارائه میشود. طنز میتواند بهعنوان ابزاری برای نقد و بررسی باورهای غلط و ناهنجاریهای اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. حتی طنز بجا و درست به همدلی و درک بیشتر جامعه کمک میکند. دیدگاه انتقادی به مسائل جامعه از طریق طنز میتواند راهکار مؤثری برای به چالش کشیدن رویدادها و اتفاقات و رسیدن به درک مشترک و حل مسائل باشد. استفاده صحیح از طنز میتواند به ارتقای سطح فرهنگ جامعه و ایجاد فضای شاد و پویا کمک کرده و رسیدن به جامعهای عادلانه و فراگیر را برای همه افراد با هر نوع ویژگی تسهیل کند.
آیا اصلا افراد دارای معلولیت باید وارد حوزه طنز بشوند؟
هیچ محدودیتی برای ورود افراد دارای معلولیت به حوزه طنز وجود ندارد. در بسیاری موارد دیده شده است که افراد معلول از خلاقیت و توانمندی ویژهای در خلق محتواهای طنز برخوردارند. حتی ورود افراد با ویژگیهای خاص و متفاوت باعث جذابیت کار طنز و تأثیرگذاری بیشتر آن بر مخاطبان شده است. عرصه طنز و تولید محتواهای فرهنگی و هنری میتواند توانمندیهای افراد دارای معلولیت را بیشتر به جامعه بشناساند و به تغییر نگرشها نسبت به آنان بینجامد.
این ورود چگونه باید باشد که حساسیت ایجاد نکند و حاشیهساز نشود؟
راهکارهای عملی وجود دارد تا پرداختن به طنز علاوه بر ترویج ارزشها، حساسیت ایجاد نکند و حاشیهساز نشود. باید بدانیم، افراد خلاق طنزپرداز هستند و پرداختن به طنز خلاقیت افراد را افزایش میدهد. رسانه ملی میتواند برای تقویت ابعاد مثبت طنز با دعوت از متخصصان و فعالان این حوزه، زبان مناسب و صحیح در استفاده از گفتار و رفتار طنزآمیز را مورد استفاده قرار دهد. طنز نیاز جامعه است ولی نه به هر بها و قیمتی. در هر شرایطی باید حریم خصوصی و احترام و منزلت، شأن و کرامت آحاد جامعه رعایت شود و با آگاهی کامل از تأثیرات تولیدات با ویژگی طنز برنامهها تولید و اجرا شوند. مهم است بدانیم شاید بزرگترین مخاطبان تولیدات رسانهای همین افراد دارای معلولیت هستند. این افراد به دلایل عدیده که بیشتر به عدم رعایت حقوق آنان مرتبط است، کمتر قادر به خروج از خانه و حضور در جامعه هستند. این عامل باعث میشود معلولان از مخاطبان اصلی و مستمر برنامههای رسانهها باشند. رسانهها باید با احترامگذاشتن به این بزرگترین اقلیت جامعه و ایجاد اعتماد بیشتر در بین آنان، از ظرفیتها و استعدادهای آنها در توسعه پایدار بیشتر و بهتر بهره ببرند.
طبق گفته شما «اگر افراد دارای معلولیت به مرحله پذیرش شرایط یا معلولیتشان رسیده باشند، نباید از دیدن چنین تولیداتی در رسانه ملی، دلگیر شوند...». ما در مورد اخیر شاهد بودیم که قبل از هر چیز، خانوادههای افراد دارای معلولیت نسبت به این طنز، واکنش نشان دادند و البته میدانیم و اشراف داریم که خانوادههای زیادی با معلولیت فرزندانشان به صلح رسیدهاند.
دقیقا. همچنان نسبت به تولیدات اینچنینی انتقاد دارم. این مسئله نهتنها باعث واکنش خانوادهها و افراد دارای معلولیت میشود بلکه باید تمام جامعه به اینگونه برنامهها واکنش نشان دهند و این هم نیاز به فرهنگسازی خاصی دارد.
آیا این قبیل تولیدات طنز که باعث ایجاد حواشی میشود، به باز تولید نگرشهای منفی نسبت به معلولان منجر نخواهد شد؟
بله بدون تردید بازتولید برنامههای طنزی که افراد دارای معلولیت را به تمسخر میگیرند، میتواند باعث ایجاد نگرشهای منفی نسبت به این افراد در جامعه شود. این برنامهها غالبا با کلیشهسازی معلولان را بهعنوان شخصیت ناتوان به تصویر میکشند. این امر باعث میشود این تصورات نادرست در ذهن مخاطبان بهعنوان حقیقت جا بیفتد و به نوعی کلیشه تبدیل شود. برخی از این برنامهها افراد دارای معلولیت را بهعنوان افراد قابلترحم و نیازمند نمایش میدهند. این نگاه ترحمآمیز، استقلال و تواناییهای معلولان را نادیده میگیرند و به نوعی آنها را بهعنوان افراد ضعیف و ناتوان معرفی میکنند. همچنین افراد دارای معلولیت با دیدن این برنامهها ممکن است احساس شرم و انزوا کنند. آنها ممکن است از اینکه مورد تمسخر و تحقیر دیگران قرار بگیرند، از حضور در اجتماع خودداری کنند.
در نهایت، لازم است به یاد داشته باشیم که افراد دارای معلولیت مانند همه افراد دیگر حق دارند که مورد احترام قرار گیرند. بازتولید برنامههای طنزی که معلولان را به تمسخر میگیرند، این حق را از آنان سلب میکند و به ایجاد جامعه تبعیضآمیز و غیرعادلانه منجر میشود.
* لازم به ذکر است دکتر «فتانه امیری» عضو مجمع جهانی آموزش معلولان، مؤسس و دبیر جشنواره بینالمللی فیلم پرواز، در راستای فرهنگسازی و آگاهیبخشی در زمینه انعکاس توانمندیهای حقیقی و مسائل متعدد افراد دارای معلولیت، فعالیتهای متعدد و متنوعی را در حوزه فیلم و سینما انجام داده است.