فراخوان جایزه ادبی ارغوان: داستان با موضوع «تردید»
خواندن و شنیدن قصه
تعطیلات نوروز همیشه فرصت خوبی بوده برای مطالعه اما تغییر مناسبات زندگی در جهان امروز و تمرکز افراد بر فضای مجازی، شیوه کتابخوانی را نیز عوض کرده و این روزها خواندن نسخههای الکترونیکی یا گوشدادن به کتابهای صوتی به عادات روتین بسیاری از ما تبدیل شده است. برگزارکنندگان جایزه ارغوان نیز با همین نگاه، برخی از آثار برگزیده خود را در رادیویی با نام «گردون» و با کمک چهرههای شناختهشده، ضبط و منتشر میکنند. اوژن حقیقی، بنیانگذار و دبیر جایزه «ارغوان»، همراه با آرش صادقی عضو شورای سیاستگذاری این جایزه و گلاره عباسی و سجاد افشاریان به عنوان دو هنرمندی که داستانهای برگزیدگان این جایزه را به صورت صوتی ضبط کردهاند، در آخرین روزهای اسفند در نشستی گردهم آمدند و از وضعیت کتاب و کتابخوانی، شیوههای استعدادیابی در کشور ما و البته کتابهای صوتی که این روزها متداول شده، سخن گفتند.
تعطیلات نوروز همیشه فرصت خوبی بوده برای مطالعه اما تغییر مناسبات زندگی در جهان امروز و تمرکز افراد بر فضای مجازی، شیوه کتابخوانی را نیز عوض کرده و این روزها خواندن نسخههای الکترونیکی یا گوشدادن به کتابهای صوتی به عادات روتین بسیاری از ما تبدیل شده است. برگزارکنندگان جایزه ارغوان نیز با همین نگاه، برخی از آثار برگزیده خود را در رادیویی با نام «گردون» و با کمک چهرههای شناختهشده، ضبط و منتشر میکنند. اوژن حقیقی، بنیانگذار و دبیر جایزه «ارغوان»، همراه با آرش صادقی عضو شورای سیاستگذاری این جایزه و گلاره عباسی و سجاد افشاریان به عنوان دو هنرمندی که داستانهای برگزیدگان این جایزه را به صورت صوتی ضبط کردهاند، در آخرین روزهای اسفند در نشستی گردهم آمدند و از وضعیت کتاب و کتابخوانی، شیوههای استعدادیابی در کشور ما و البته کتابهای صوتی که این روزها متداول شده، سخن گفتند.
رادیو گردون؛ محصول دوران کرونا
جایزه ارغوان ویژه داستاننویسان زیر 30 سالی برگزار میشود که داستان چاپشدهای ندارند. گروه هدف این جایزه، عموما بیشتر اوقات خود را در فضای مجازی میگذرانند و سرآغاز این بحث درباره انتشار نسخههای صوتی داستانهای برگزیده در رادیو گردون است؛ رادیویی که محصول دوران کروناست؛ دورانی که اغلب ما خانهنشین شده بودیم و آرش صادقی هم که در خانه یکی از دوستانش در خارج از کشور مانده بود، با مشاهده تجربه فرزند نوجوان آنان، به ایده راهاندازی یک رادیو میرسد، تجربهای که این گونه توضیحش میدهد: «متوجه شدم مدرسه فرزند نوجوان دوستانم، داستانهای کتاب ادبیات را بهصورت صوتی ضبط میکند و هر روز برای بچهها میفرستد. ایده شکلگیری رادیو گردون از آنجا آغاز شد. فکر کردم شاید راهحلی باشد که داستانهای کوتاه بهتر شناخته شوند چراکه این روزها بخش زیادی از زمان بچههای جوان در فضای مجازی و نت میگذرد و در این فضا هم بیشتر متون کوتاه، فیلمهای کوتاه و... کاربرد دارد. دیدم بهخصوص در کشورهای دیگر ضبط داستان کوتاه خیلی رواج پیدا کرده و خیلی از بازیگران داستانهای کتابهای درسی را بهصورت صوتی ضبط میکنند. هرچند آنجا همه چیز جنبه تجاری دارد، ولی به این شیوه بچهها به ادبیات و داستان کوتاه علاقهمند میشوند».
اوژن حقیقی نیز در ادامه این توضیحات میگوید: «چون کار «ارغوان» شناسایی استعدادهای تازه است، تلاش کردیم با این شیوه، بعد از چاپ کتاب، زمینه دیگری برای بهتر دیدهشدن آثار برگزیده پیدا کنیم که در این بخش، بهرنگ تنکابنی خیلی همراهی کرد تا «رادیو گردون» شکل گرفت که در آن، برخی از داستانهای منتخب جایزه ارغوان را ضبط و منتشر میکنیم. برای ضبط داستانها از دوستانی کمک گرفتیم که به ادبیات و کتاب علاقهمند بودند و در این زمینه تجربه داشتند و قبلا هم آثاری را معرفی کرده بودند. آنان نیز بدون نگاه مالی و صرفا با نگاه حمایتی،
با ما همراه شدند».
سجاد افشاریان و گلاره عباسی، بهعنوان دو نفر از چهرههایی که در خوانش این داستانها مشارکت داشتهاند، انگیزه و تجربه خود را از خوانش داستان یک نویسنده جوان اینگونه روایت میکنند:
عباسی: چون تجربه چاپ یک کتاب را دارم و پیگیر انتشار دومین کتابم هستم، درک میکنم انتشار کتاب برای یک جوان ناشناخته، چقدر دشوار است. برای من این علاقهمندی از دو جا سرچشمه میگیرد؛ خودم دوستدار نوشتن هستم و از انتشار اولین داستانم در روزنامه «شرق»، 21 سال میگذرد. دستکم از زمانی که شاگرد آقای محمدعلی بودم و داستانم در «شرق» چاپ شد، در این فضا بودهام. بنابراین از طرف کسی که خودش مینویسد، به حمایت از این جریان علاقهمندم و چون در «رادیو سوینا» تولیدکنندهام، دشواریهای این کار را میدانم. یعنی بخشی از این ماجرا، لذت شخصی است؛ اینکه داستان یک جوان چقدر برایمان جذاب و تکاندهنده باشد و ما را دچار تغییر کند و از رکود بیرون بیاورد و بخش دیگر، تأثیرگذاری است. ممکن است انجام برخی از کارها مثلا برنامهسازی برای کودکان، کار محبوب من نباشد ولی تأثیرگذاری آن بر نسلی از بچهها مهم است و این بخش مرا به وجد میآورد. بنابراین این حمایت، دو سمت دارد؛ هم تولیدکننده و هم نویسنده جوان.
افشاریان: وقتی اوژن برای خواندن داستان یکی از این بچهها تماس گرفت، یاد دوران دانشجویی خودم افتادم که خیلی داستان کوتاه مینوشتم و آن زمان دسترسی به نویسندگان معروف، خیلی سخت بود. گاهی تا دم در خانه محمد صالحعلا میرفتم و گاهی در کافه شوکا، یارعلی پورمقدم را میدیدم که اگر میگفت داستانت بدک نیست، هفته مرا ساخته بود. اما در آشوب امروز که نسلهای بعد از ما در یک نومیدی به سر میبرند که اصلا قرار است چه کسی کارشان را بخواند و چاپ کتاب پول میخواهد و... جایزهای مانند ارغوان با چاپ کتاب نویسندگان جوان، راه را برای آنان هموار میکند و خوانش داستانها توسط چهرههای شناختهشده، قطعا باعث بیشتر شنیدهشدن آنها میشود که اتفاق بسیار خوبی است. با خواندن این داستان متوجه شدم این نسل چقدر واقعی است و چقدر در ادبیاتشان خون جاری است و مرگ و زندگی برایشان مسئله است. تجربه شخصی آن نویسنده برایم خیلی جذاب بود.
حقیقی هم معتقد است این ماجرا بر دو گروه تأثیر میگذارد؛ هم چهرههای بیشتری را به حمایت از جوانان تشویق میکند و هم برای نویسندهای که داستانش خوانده شده، ایجاد انگیزه میکند. او البته از نکته دیگری هم سخن میگوید: «با شکلگیری رادیوهای صوتی، جریانی منتقد راه افتاد که چرا بازیگران این داستانها را میخوانند در حالی که بازیگران بهواسطه آموزشهای بازیگری و شغل خود، بهتر میتوانند یک داستان را اجرا کنند بهخصوص که ما در کارهایمان به سمت نمایشنامه رادیویی میرویم. دلیل کماهمیتتر هم این است که به دلیل مشهوربودن آن بازیگر، آن داستان بیشتر دیده و شنیده میشود».
شنیدن داستان
اما نکته بعدی این است که با وجود این همراهیها، این داستانها چقدر شنیده میشوند؟
عباسی میگوید: «در جایگاه تولیدکننده، همیشه این دغدغه هست که این کارها چقدر خوانده و شنیده میشود ولی خوشبختانه با بررسیهایی که کردیم، دیدیم اتفاقا مخاطب کم نیست. حتی اگر این داستانها بر زندگی یک نفر تأثیر بگذارد، جای خوشحالی است و انرژی که گذاشته میشود، به نتیجه میرسد که البته این پروسه برای من لذتبخش است».
پرسش بعدی ما این است که آیا جوایز ادبی و انتشار کتابهای صوتی میتواند بر فروش نسخههای چاپی آثار تأثیری داشته باشد؟ که افشاریان دراینباره تأکید میکند: «در جوایزی که شأنیت و رسمیت داشته باشند، حتما اتفاق میافتد مثل جایزه گلشیری یا احمد محمود. در ادبیات همچنان جوایز ادبی تأثیرگذار است چون با کثرت زیادی مواجه نیستیم».
پای کتاب که به میان بیاید، همیشه یک جای بحث، ابراز تأسف درباره شمارگان کتاب در کشور ماست.
موضوعی که حقیقی درباره آن چنین میگوید: «شمارگان کتاب به رقمهایی مانند 350 نسخه رسیده که در یک شهر 10 میلیونی و کشور 80 میلیونی، دردناک است و شاید حتی همین تعداد هم فروش نداشته باشد. این مسئله از دیرباز بوده که هزینه چاپ کتاب بالاست و خریدار هم کم. بنابراین ناشر ترجیح میدهد فقط با نویسندگان معروف کار کند که بازگشت سرمایهاش تضمین شود. قبلا هم این وضعیت بوده ولی به این سختی نبوده است».
افشاریان اما با مقایسه شرایط گذشته و امروز میگوید: «قبلا ریتم زندگی متفاوت بود. مردم در آرامش بیشتری به سر میبردند و برای گذران اوقات فراغت خود از کتاب استفاده میکردند اما الان بیشتر وقت خود را در فضای مجازی سپری میکنند».
ابراز تأسف از وضعیت سرانه مطالعه، دیگر ترجیعبند تکراری در بحث کتاب است. حالا اما این دغدغه وجود دارد که آیا میتوان شنیدهشدن کتابهای صوتی را جزء سرانه مطالعه به حساب آورد؟
صادقی: «افراد بسیاری را میشناسم که نمیخوانند ولی مدام قصه صوتی گوش میدهند. ممکن است حوصله خواندن نداشته باشند یا کارشان طوری باشد که بتوان در خلال آن داستان صوتی گوش داد یا مثلا در موقعیتهایی مانند ترافیک، بهراحتی میتوان داستان صوتی گوش داد. باغبانی میشناسم که سواد چندانی هم ندارد ولی مدام در حال گوشدادن به داستان صوتی است».
عباسی: «تفکیک این دو بخش، مقاومتی است در برابر این جریان. نمیدانم از نظر علمی چگونه آمارگیری میشود ولی نمیتوان روبهروی تکنولوژی ایستاد چون در دنیا همین است. جمعیتی که بهعنوان مخاطب با آنان سروکار دارم، این تفکیکها برایشان بیمعنی است».
افشاریان: «بسیاری، پیدیاف کتابها را میخوانند. اصلا خواندن و شنیدن قصه همیشه به هم آمیخته است. همچنان که در گذشته قصهخواندن باب بوده. با آمار و ارقام نمیتوانیم به سرانه مطالعه و آمار کتابخوان و... دست پیدا کنیم. ولی در این سالها که تجربه کتابفروش بودن هم دارم، دیدهام استقبال از کتاب، خوب است. به جای بررسی آماری، باید ببینیم چقدر تأثیر کاربردی دارد. نزدیک چهار، پنج سال است که ادبیات داستانی دوباره دارد به سینما ورود میکند. یعنی متوجه شدهاند برای یک سینمای درست، باید به ادبیات تکیه کنند. اگر به کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی نگاه کنیم، باید ببینیم بعد از انتشار، چه راهی برای معرفی بهتر آن داریم؛ از طراحی جلد تا روشهای دیگری برای بیشتر خواندهشدن. گاه روشهایی مانند انتشار اثر یک نویسنده معروف در کنار جوانترها، همه معادلات را عوض میکند. این دیگر به اتاق فکر و ایدهپردازی ما برمیگردد. مهمترین رسانه هر کشوری، تلویزیون آن است ولی در تلویزیونمان، «کتابباز» را که تنها برنامه جذاب در زمینه کتاب بود، تعطیل کردیم».
عباسی: «بیشتر برنامههای فرهنگی ما خستهکنندهاند و باید شیوه ارائهمان را جذابتر کنیم».
کشف نویسنده
پرسش بعدی این است که در کشور ما چقدر زمینه برای معرفی استعدادهای جوان فراهم است و در این بین جایزههای ادبی چه نقشی دارند؟
افشاریان: «نویسندگانی داریم که سالها کار میکنند و ناگهان در یک جایزه ادبی کشف میشوند و متأسفانه نوع دیگر این معرفی، مرگ افراد است. ما دچار یک خودتخریبی هستیم و با کلماتی مانند این دهههشتادیها و... خود را ویران میکنیم. در حالی که در این نسل استعدادهایی شگفتانگیز وجود دارد. آنان به واسطه آشنایی با زبان انگلیسی و تکنولوژی با دنیا در ارتباط هستند و حیف است که تواناییهای حیرتانگیزشان تکثیر نشود و فضای کار به آنان داده نشود. ما نسبت به سرمایههایمان خیلی بیتوجهی میکنیم و این غمانگیز است». حقیقی: «اصلا شکلگیری جایزه ارغوان برای شناسایی استعدادهای جوان بود چون در حال حاضر فقط آثار نویسندگان مشهور منتشر میشود. قرار هم نیست همه برگزیدگان ما نویسنده شوند. ضمن اینکه همیشه در میانه راه، عدهای کار را رها میکنند. ولی اگر فقط چند نویسنده از دل این جایزه بیرون بیاید، کافی است. خوشبختانه بعد از پنج دوره، چهار نفر از برگزیدگان ما کتاب خود را به طور مستقل چاپ کردهاند».
او سخنان خود را با قدردانی از حامیان رادیو گردون، چهرههایی که با خوانش داستانها و نیز کسانی که با ساخت موسیقی، همراه این رادیو بودهاند، به پایان میرساند.
فراخوان جایزه ارغوان
هرچند حالا دیگر عید هم رنگوبوی گذشته را ندارد، با این حال برگزارکنندگان جایزه ادبی «ارغوان» از جوانان علاقهمند به نوشتن، دعوت میکنند در تعطیلات نوروز دست به قلم بشوند و تا نیمه فروردین سال آینده، داستانهای خود را با موضوع «تردید» به وبسایت این جایزه ادبی به نشانی www.jayezeharghavan.ir بفرستند. هیئت انتخاب ششمین دوره مسابقه داستان کوتاه نویسی ارغوان را فرهاد توحیدی، محمد چرمشیر، عالیه عطایی، مهسا محبعلی و فرشته نوبخت تشکیل میدهند و داوری داستانها بر عهده احمد پوری، حسین سناپور و لیلی گلستان است.