نرخ‌های بازار طلا و ارز حباب‌های غیر‌اقتصادی را تجربه می‌کنند
صعود قیمت‌ها؛ واکنش‌ها و شایعه‌ها
«دلار 64 هزار تومانی و سکه 46 میلیون تومانی» عبارتی است که دیروز توسط کاربران ایرانی به صورت گسترده دست به دست شد؛ واکنشی اعتراضی که نسبت به صعود قیمت‌ها در بازار طلا و ارز شکل گرفت. در همین بحبوحه، شایعه استعفای احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی قوت گرفت؛ شایعه‌ای که البته توسط دولت رد شد.
شرق: «دلار 64 هزار تومانی و سکه 46 میلیون تومانی» عبارتی است که دیروز توسط کاربران ایرانی به صورت گسترده دست به دست شد؛ واکنشی اعتراضی که نسبت به صعود قیمت‌ها در بازار طلا و ارز شکل گرفت. در همین بحبوحه، شایعه استعفای احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد و محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی قوت گرفت؛ شایعه‌ای که البته توسط دولت رد شد. نوسان قیمت طلا و ارز در شرایطی رخ می‌دهد که چندی پیش اسرائیل به یکی از ساختمان‌های کنسولگری ایران در دمشق حمله کرده و ابهام درباره واکنش ایران به ماجرا و سرانجام این غائله، بازارهای طلا، ارز و بورس را تحت تأثیر قرار داده است. در همین زمینه، نادر بذرافشان، رئیس اتحادیه طلا، با بیان اینکه قیمت‌ها در بازار طلا و سکه ملتهب شده است، به ایسنا گفت: «از‌جمله اصلی‌ترین دلایل افزایش قیمت‌ها در بازار طلا و سکه مربوط به نوسانات اونس جهانی می‌شد که از ابتدای سال جاری نرخ انس حدود ۱۶۰ دلار افزایش یافت که به دور از انتظار بود. بخشی از افزایش قیمت‌ها در بازار داخل هم ناشی از افزایش بیش از حد قیمت ارز و البته انتشار اخبار سیاسی و اقتصادی و بحران خاورمیانه بود».او با بیان اینکه از روز بازگشایی بازار روند افزایشی قیمت‌ها را داشتیم که دور از انتظار بود، افزود: «در سال جاری هر گرم طلای ۱۸ عیار حدود ۳۱۰ هزار تومان افزایش قیمت داشت که باعث شد بازارهای داخلی ملتهب شوند. سکه از مرز ۴۵ میلیون تومان گذشته که از ابتدای شروع سال کاری، شش میلیون تومان گران شده است. این در حالی است که تقاضا چندان افزایشی نیافته و شرایط عادی است، مبادله‌ای انجام نمی‌شود و مردم منتظر هستند ببینند شرایط بازار به چه سمتی می‌رود. با این حال متأسفانه امسال حباب سکه از مرز ۱۰ میلیون تومان گذشته و به ۱۰میلیون‌و ۱۷۰ هزار تومان رسیده است؛ بنابراین می‌توان گفت قیمت‌ها در بازار کاذب و غیراصولی است».
بذرافشان در ادامه هشدار داد: «توصیه ما این است که مردم سعی کنند در بازارهایی که التهاب دارد، ورود نکرده و صبر کنند بازار به ثبات برسد و بعد از اینکه قیمت‌ها به ثبات رسید، اقدام به خرید و فروش سکه و طلا کنند».در ادامه دولت هم نسبت به شایعه استعفای وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی واکنش نشان داد و سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، در صفحه شخصی خود در شبکه ایکس با رد شایعه استعفای خاندوزی و فرزین نوشت: «تروریست‌های اقتصادی همپای تروریست‌های حملات دمشق و چابهار مشغول بمباران افکار عمومی با خبر کذب هستند. افزایش نااطمینانی و دامن‌زدن به انتظارات تورمی، مهم‌ترین راهبرد آنها در این روزهاست. القای تزلزل در تیم اقتصادی دولت با تولید اخبار جعلی را باید در این چارچوب تحلیل و ردیابی کرد».
با این حال، جلال رشیدی‌کوچی، نماینده ردصلاحیت‌شده مجلس شورای اسلامی، به این شیوه پاسخ‌گویی دولت معترض شد. به گزارش خبرآنلاین، جلال رشیدی‌کوچی، نماینده مجلس یازدهم که در دوازدهمین دوره انتخابات ردصلاحیت شد، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آن چیزی که باعث گستاخی هرچه بیشتر صهیونیست‌ها در تعرض به نام بزرگ ایران می‌شود، شرایط افتضاح و غیرقابل‌دفاعی است که در اقتصاد ساخته‌ایم. از شهاب و قدر و زلزال و فاتح و... مخرب‌تر، ترسناک‌تر و مرگ‌آورتر برای صهیونیست‌ها و هم‌پیمانانشان، کنترل دلار، تورم و گرانی است».
با تمام این اوصاف، فعالان و کارشناسان اقتصادی نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های مختلف به مردم توصیه کردند در این شرایط ملتهب بازار از انجام معاملات خودداری کنند. مجیدرضا حریری، عضو اتاق بازرگانی ایران، در همین زمینه به تسنیم گفته است: «در تمامی دنیا وقوع هر تنش و درگیری می‌تواند باعث اثرات کوتاه‌مدتی بر اقتصاد کشورهای طرف درگیری شود. در واقع همه چیز در بحث کنترل و مدیریت ارزی آن کشور به اقتدار بانک مرکزی و دست باز آن در استفاده از ابزارهای موجود بستگی دارد و برای کنترل و مدیریت شرایط کنونی بازار ارز، عوامل مختلفی دخیل است که مهم‌ترین آن به اختیارات بانک مرکزی بستگی دارد. مطمئنا برای اینکه بتوان گفت آیا قیمت دلار کاهش خواهد یافت یا خیر، باید دید بانک مرکزی چه میزان استقلال و اختیار در بحث ارزی کشور دارد و در واقع می‌تواند با تکیه بر اختیارات و ابزارهای خود حافظ بازار باشد یا خیر؟».
او در ادامه توضیح داده است: «بزرگ‌ترین ضعف ما این است که تمام ابزار کنترل ارز در اختیار بانک مرکزی نیست و سایر دستگاه‌هایی که می‌بایست این توان و اختیار را برای بانک مرکزی باور داشته باشند، هنوز به این موضوع باور ندارند. در نتیجه خیلی از نهادهای اقتصادی دچار تناقض در سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری می‌شوند. به‌عنوان مثال اگر بانک مرکزی اختیار مدیریت تمامی ارزهای صادرات را داشته باشد، می‌تواند خیلی بهتر و جدی‌تر بر بازار مدیریت کند؛ به‌ویژه آنکه نوسانات ارزی اخیر به‌هیچ‌وجه توجیه و دلیل منطقی اقتصادی ندارد و بانک مرکزی می‌تواند با توجه به درآمد حاصل از فروش نفت و همچنین درآمد صادرات غیر‌نفتی، به خوبی بازار را کنترل و مدیریت کند».
