|

مزرعه جبل کارمل

یک روز بعد از حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، خبرگزاری‌ها از حمله هم‌زمان گروهک جیش‌العدل به سه شهر سیستان‌و‌بلوچستان خبر دادند. حمله‌ای که این گروهک تروریستی هدف آن را «ناکام‌گذاشتن طرح توسعه سواحل مکران» عنوان می‌کرد، به شهادت ۱۶ نفر از نیروهای نظامی و انتظامی ایران منجر شد و نزدیک به دو روز ساکنان این شهرها را در نگرانی فروبرد.

مزرعه جبل کارمل

یک روز بعد از حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، خبرگزاری‌ها از حمله هم‌زمان گروهک جیش‌العدل به سه شهر سیستان‌و‌بلوچستان خبر دادند. حمله‌ای که این گروهک تروریستی هدف آن را «ناکام‌گذاشتن طرح توسعه سواحل مکران» عنوان می‌کرد، به شهادت ۱۶ نفر از نیروهای نظامی و انتظامی ایران منجر شد و نزدیک به دو روز ساکنان این شهرها را در نگرانی فروبرد.

گروهک جیش‌العدل یک سازمان تروریستی است که فهرستی طولانی از اقدامات تروریستی، عملیات انتحاری، آدم‌ربایی، حمله به غیرنظامیان و اقداماتی از این قبیل را در کارنامه دارد؛ اما هم‌زمانی حمله گسترده اخیر این گروهک، با حمله اسرائیل به کنسولگری ایران می‌تواند روشنگر نکات تأمل‌برانگیزی باشد که هرچند شرح و بسط آنها در «آنچه گذشت» نمی‌گنجد؛ اما شاید بتوان در این نوشته مروری اجمالی داشت بر نحوه رفتار کشورهای دیگر با گروه‌هایی با کارنامه‌هایی به مراتب سفیدتر از جیش‌العدل وقتی پای موضوع امنیت ملی یا تمامیت ارضی وسط باشد.

نام امپراتوری بریتانیا با جریان‌های جدایی‌طلبانه‌ای گره خورده است که مشهورترین آنها را می‌توان جدایی‌طلبان ایرلند شمالی دانست؛ جریانی که از اختلافات مذهبی بین پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها پا گرفته و به درگیری‌های نظامی تجزیه‌طلبانه ریشه‌داری منجر شد که البته کماکان ادامه دارد. نقطه تراژیک این درگیری‌ها احتمالا به حادثه‌ای مربوط می‌شود که به یکشنبه خونین یا کشتار باگساید معروف شد.

در 30 ژانویه ۱۹۷۲ جنبش مقاومت شمال با همراهی برخی گروه‌های دیگر ایرلند شمالی، تظاهراتی اعتراضی را در شهر «دری» در ایرلند شمالی سازمان‌دهی کردند. پلیس انگلستان با همراهی نیروهای چترباز به این تظاهرات حمله کرده و ۱۴ نفر از تظاهرات‌کنندگان بر اثر تیراندازی کشته شدند. حمله‌کنندگان ادعا کردند که آنها از سوی تظاهرات‌کنندگان مسلح هدف گلوله و پرتاب بمب‌های دست‌ساز قرار گرفته‌اند؛ ادعایی که هرچند در دادگاه پذیرفته شد؛ اما بعدها در تحقیقاتی که نتایج آن در سال ۲۰۱۰ انتشار یافت، رد شد؛ اما نفس حمله خشونت‌بار پلیس و نیروهای نظامی به تظاهراتی با رویکردهای جدایی‌طلبانه، هیچ‌گاه محل اشکال تحقیقات متعددی که درباره آن حادثه انجام شد، قرار نگرفت، با وجود آنکه بعدها دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلیس، از قربانیان آن حادثه 

عذرخواهی کرد.

هرچند درگیری‌های جدایی‌طلبانه در ایرلند شمالی انعکاس رسانه‌ای بسیاری یافت و به‌همین‌دلیل -و البته به دلایلی دیگر مثل مرگ بابی ساندز بر اثر اعتصاب غذا در زندان- معروفیت بیشتری یافت؛ اما کشورهای دیگری نیز در قاره اروپا با جدایی‌طلبی در‌گیر بودند. مهم‌ترین آنها شاید اسپانیا باشد که سال‌ها با گروه‌های جدایی‌طلب باسک درگیر بوده و این درگیری‌ها در مقاطع بسیاری به خشونت‌های خون‌بار کشیده شده است. مشهورترین این گروه‌ها را می‌توان سازمان جدایی‌طلب مسلح «اتا» دانست که هدف از تشکیل آن در سال ۱۹۵۹ جدایی منطقه باسک از اسپانیا و فرانسه و تأسیس یک کشور مستقل در تمام مناطق باسک است. سازمان اتا کارنامه‌ای طولانی در اقدامات تروریستی دارد؛ از ترور جانشین پادشاه اسبق اسپانیا تا حمله به سوپرمارکتی در بارسلون که ۲۱ کشته بر جای گذاشت. از گروگان‌گیری ۵۳۲‌روزه تا ترور اعضای احزاب مخالف. دولت اسپانیا چه در زمان دیکتاتوری فرانکو و چه بعد از آن، هیچ‌گاه فعالیت‌های این گروه تروریستی را برنتابید و سال‌ها درگیری خشونت‌بار با اعضای آن را تجربه کرد؛ درگیری‌هایی چنان عمیق که وقتی رهبران «اتا» در سال ۲۰۱۷ در بیانیه‌ای رسمی، انحلال کامل این سازمان و پایان‌دادن به همه فعالیت‌های آن را اعلام کرد، ماریانو راخوی، نخست‌وزیر اسپانیا، تأکید کرد که حتی انحلال این سازمان منجر به مصونیت اعضای آن از مجازات نخواهد شد و آنها همچنان در قبال جنایاتی که انجام داده‌اند، مسئول‌اند. در آن زمان بالغ بر ۷۰۰ نفر از اعضای این سازمان در زندان‌های اسپانیا بودند.

هرچند جدایی‌طلبان ایرلند و باسک، مشهورترین گروه‌های جدایی‌طلبی هستند که فعالیت‌های آنان با هدف حفظ تمامیت ارضی و امنیت ملی با برخورد قاطع دولت‌های مرکزی مواجه شده؛ اما سرکوب فعالیت‌های جدایی‌طلبانه در اروپا صرفا به این دو منطقه محدود نمی‌شود. «اتحادیه شمالی» در ایتالیا، «ملی‌گرایان باواریا» در آلمان، «حزب ملی» اسکاتلند و گروه‌های دیگری از این دست را می‌توان به سیاهه گروه‌های مسلح و غیرمسلح جدایی‌طلب در اروپا افزود که فعالیت‌های آنان در هیچ‌یک از دولت‌های مستقر، برتابیده نشده است.در آن سوی جهان و در ایالات متحده آمریکا نیز می‌توان تجربیات مشابهی یافت؛ هرچند در آمریکا و بعد از جنگ‌های شمال و جنوب، پرچم استقلال و جدایی‌طلبی در ایالت‌های مختلف هیچ‌گاه نمود بارزی نیافته؛ اما فعالیت‌های مسلحانه با هر هدف و نیتی، به‌عنوان پدیده‌ای ضد امنیت ملی، در آن کشور نیز همواره با برخورد سخت و گاهی خشونت‌بار مواجه شده است. نمونه‌های بسیاری از این نوع برخوردها را می‌توان در رسانه‌ها یافت؛ از درگیری‌های مختلف پلیس با خشونت‌های مسلحانه تا تیراندازی به سوی معترضان. شاید به‌عنوان نمونه بتوان به حادثه حمله اف‌بی‌آی به مقر فرقه داوودیان در شمال شرق تگزاس اشاره کرد. داوودیان فرقه‌ای مسیحی بودند که در سال ۱۹۵۵ از کلیسای ادونتیست‌ها جدا شدند. آنها سال‌ها بعد به رهبری فردی به نام دیوید کورش در مزرعه‌ای به نام «جبل کرمل» متمرکز شدند و معتقد بودند آنجا مرکز یک ملکوت الهی پس از وقوع آخرالزمان خواهد بود؛ جایی که به محل وقوع یکی از بزرگ‌ترین تقابل‌های آمریکایی‌ها بعد از جنگ‌های داخلی تبدیل شد. در ۲۸ فوریه ۱۹۹۳، مأموران دولتی این مزرعه را به اتهاماتی از قبیل نقض قانون درباره مشروبات الکلی، دخانیات و سلاح گرم و مواد منفجره محاصره کردند. این محاصره ۵۱ روز به طول انجامید؛ اما به مأموران اجازه بازرسی از مزرعه داده نشد. نهایتا اف‌بی‌آی با ارتشی شامل یک تانک برادلی، دو تانک آبرامز، ۶۸۸ مأمور مسلح، ۱۳ نفر از گارد ملی تگزاس، ۳۱ رنجر، ۱۳۱ مأمور اداره امنیت عمومی و تعدادی دیگر از نیروهای مسلح به مزرعه جبل کارمل هجوم بردند و به تبادل آتش پرداختند. بر اثر آتش‌سوزی مهیبی ساختمان با خاک یکسان شد و ۷۵ نفر در این آتش کشته شدند.

فعالیت‌های مسلحانه و اقدامات تروریستی با هر هدف و نیتی نه‌تنها در هیچ‌کجای دنیا تحمل نمی‌شوند که همواره و در همه کشورها عاملان، آمران و حامیان آنها با برخورد سخت و قاطع حاکمیت مواجه خواهند شد. امنیت ملی و حفظ تمامیت ارضی اصول بنیادین حکمرانی در همه جای جهان هستند که توجه به آنها در کنار مفاهیمی مثل توسعه پایدار و افزایش رفاه عمومی، پایه‌های حفظ یکپارچگی سرزمینی خواهند بود.

برخورد قاطع با عاملان حملات اخیر تروریستی -و حامیان آنها - البته اقدامی لازم در راستای امنیت ملی ارزیابی می‌شود؛ اما پس از آن اقدامات توسعه‌ای در منطقه (چه در حوزه اجتماعی و چه در حوزه اقتصادی) می‌تواند و باید حلقه تکمیلی مبارزه با تروریسم در سیستان‌و‌بلوچستان باشد.