پول بدهید و محیط زیست را ویران کنید!
از امروز هفته زمین پاک آغاز میشود و مدیران و مسئولان ما هم تصمیم گرفتهاند برای گرامیداشت این هفته و حفظ محیط زیست اقداماتی انجام دهند از جمله اینکه بساط ارائه «رایگان» کیسههای پلاستیکی را از فروشگاههای زنجیرهای برچینند و در ازای دریافت پول آنها را در اختیار مشتریان قرار دهند.
سحر طلوعی:از امروز هفته زمین پاک آغاز میشود و مدیران و مسئولان ما هم تصمیم گرفتهاند برای گرامیداشت این هفته و حفظ محیط زیست اقداماتی انجام دهند از جمله اینکه بساط ارائه «رایگان» کیسههای پلاستیکی را از فروشگاههای زنجیرهای برچینند و در ازای دریافت پول آنها را در اختیار مشتریان قرار دهند. این خبر را جایی در ذهن خود نگه دارید و بیایید با هم راهکار مدیران یک رستوران ایتالیایی برای تغییر فرهنگ گوشیبازی مشتریها را در طول حضور در رستوران بررسی کنیم. این مدیران ایتالیایی تصمیم گرفتهاند به افرادی که در طول حضور در رستوران و صرف غذا و معاشرت از گوشی استفاده نکنند، یک بطری نوشیدنی «رایگان» تقدیم کنند! حالا دو راهکار را با هم مقایسه کنید. تفاوتها مشخص است؛ یکی تنبیهی و دیگری تشویقی. اولی یادآور این جمله است که «کیسه پلاستیک هم برای پولدارهاست»، اما راهکار دوم عدالتجویانه و مشوقانه است. در اولی مدیر برای تغییر عادت بد، از شهروندان پول طلب میکند، اما در دومی مدیر به شهروندان جایزه میدهد تا آنها یاد بگیرند و فرهنگ خود را تغییر دهند. در اینکه کیسههای پلاستیک و به طور کل پلاستیکها دشمن زمین و محیط زیست هستند، شکی نیست. در اینکه انسانها در سراسر جهان عادت به استفاده از پلاستیک دارند، شکی نیست. اما مهم است برای تغییر این عادت بد چه راهکاری انتخاب کنیم تا به هدف برسیم. راهکار تنبیهی و دریافت هزینه در ازای تخریب محیط زیست، بلافاصله این پرسش را به وجود میآورد که واقعا هدف حفظ زمین و محیط زیست است یا گرفتن پول؟ بلافاصله ذهنها میرود سمت پارک قیطریه و حواشی آن. پروژهای که در نتیجهاش چند اصله درخت قطع میشود و... . برچیدن بساط ارائه «رایگان» کیسههای پلاستیکی خرید بلافاصله این گزاره را به ذهنمان میآورد: «کیسه پلاستیک هم مال پولدارهاست». این جمله یعنی مدیر ما نگاه عدالتجویانه ندارد و از محیط زیست کالایی لوکس میسازد به این معنی که ثروتمندان یک جامعه چون هزینه تخریب آن را میپردازند، پس مجاز به ویرانی زمین هستند، اما طبقه فقیر چون نمیتواند هزینه تأثیرات مخربش را پرداخت کند، نباید محیط زیست را ویران کند. در حالی که تخریب محیط زیست نه طبقه میشناسد و نه آثار آن تنها گریبانگیر فقراست. پدیده تغییرات آب و هوایی و گرمشدن کره زمین را همه کشورها از توسعهیافته تا در حال توسعه و فقیر درک کردهاند و با آثار مخرب و مضر آن دست به گریبان هستند. اگر قرار است عادت بد مصرف پلاستیک را در شهروندان تغییر دهیم که باید تغییر دهیم، اگر میخواهیم گامی برای حفظ زمین و محیط زیست برداریم که باید برداریم، باید در شیوههای مدیریتی خود تجدید نظر کنیم. چرا نمیگوییم مشتریانی که کیسههای خرید پارچهای دارند از چند درصد تخفیف در خرید فروشگاهی برخوردار میشوند؟ چرا کیسههای خرید پارچهای را با هزینههای پایین یا حتی مدتی رایگان در اختیار مشتریان قرار ندهیم؟ چرا همواره دنبال رفعتکلیفیترین راهحل ممکن هستیم و نگاهی منفعتطلبانه داریم؟ اگر حتی شیوه تنبیهی را هم انتخاب میکنیم، باید برنامهمان جمعآوری کلی کیسههای پلاستیک خرید باشد نه پولیکردن آن. حفظ محیط زیست موضوعی زمانبر و هزینهبردار است که جز با آستین بالا زدن مسئولان و مدیران محقق نمیشود. آنها که پا پیش بگذارند و هزینههای اصلی را پرداخت کنند، شهروندان هم کمکم جلو میآیند و سهم خود را در این میدان میپردازند؛ با طیب خاطر هم میپردازند. اما شهروندی که آموزش ندیده، شهروندی که حس نکند نگاه مدیر در ارائه برنامههایش عادلانه است، نه همدلی میکند و نه میلی به اجرا دارد. مدتهاست هیچ برنامه آموزشی درباره محیط زیست و حفظ آن در شبکههای اصلی صدا و سیما نمیبینیم. اگر محیط زیست و زمین مهم است، چرا بخشی از بودجه تلویزیون صرف ساخت برنامههای آموزشی مثلا برای کاهش مصرف پلاستیک و تغییر سبک زندگی نمیشود؟ ابتدا آموزش دهیم، بعد مطالبه کنیم و در صورت بیتوجهی جریمه کنیم و پولش را بگیریم.