|

پایاب و ارتباط آن با قنات

برای معرفی یزد همیشه کلام را با عطش کویر می‌آمیزند و از دریچه رؤیایی سراب به سراغ داغ‌های تشنگی‌اش می‌روند و اینکه سرزمینی است خشک و همدرد و هم‌ناله با بیابان و توفان و پریشانی که شوره‌زارانش زلال چشمه‌های خروشان را می‌طلبند و موج ریگ‌های روانش طراوت دل‌انگیز دریا را. مردان سختکوش کویر همیشه به دنبال راهی بودند که این خاک تشنه را سیراب کنند و با دستان پرتلاش خود آب‌هایی را که در اعماق زمین خفته بود، دوباره زنده کنند و حیات و زندگی به آن ببخشند.

پایاب و ارتباط آن با قنات

فاطمه دانش‌یزدی: برای معرفی یزد همیشه کلام را با عطش کویر می‌آمیزند و از دریچه رؤیایی سراب به سراغ داغ‌های تشنگی‌اش می‌روند و اینکه سرزمینی است خشک و همدرد و هم‌ناله با بیابان و توفان و پریشانی که شوره‌زارانش زلال چشمه‌های خروشان را می‌طلبند و موج ریگ‌های روانش طراوت دل‌انگیز دریا را. مردان سختکوش کویر همیشه به دنبال راهی بودند که این خاک تشنه را سیراب کنند و با دستان پرتلاش خود آب‌هایی را که در اعماق زمین خفته بود، دوباره زنده کنند و حیات و زندگی به آن ببخشند. به نظر می‌رسد یکی از ملزومات به هنگام طراحی قنات، تعیین جایگاه پایاب‌ها و تهیه نقشه اجرائی آن بوده است. با گسترش فضاهای شهری ‌یا تغییر کاربری فضاهای موجود آن، ساخت پایاب برای رفع نیازهای مجموعه جدید همواره مورد نظر بوده است. این سازه برای دسترسی آسان انسان به گذرگاه زیرزمینی آب قنات است. پایاب عبارت است از کوره‌ای که به صورت مورب از سطح زمین به قنات گشوده شده و با پله‌هایی به کوره وصل می‌شود که بین مردم یزد به «پاکنه» نیز معروف است. آب جاری از قنات‌ها یا کاریزها به چند نوع وارد بناهای مختلف می‌شده است؛ یا به صورت نهری جاری و روباز از داخل حیاط می‌گذشته است مانند آنچه در سال‌های ۵۱۹ هجری از مسجد مصلای یزد گذشته است یا اینکه نیاز به ساخت پایاب بوده است. شاید تفاوت این دو به دلیل قرار‌گرفتن مکانی بنا، نسبت به ارتفاع مسیر قنات بوده است. در مکان‌هایی که ظهور آب به سطح زمین با توجه به عمق قنات میسر بوده، آب ظهور می‌کرده، اما در مکان‌هایی که عمق قنات اجازه نمی‌داده است، مجبور به ساخت پایاب نشده‌اند. از طرف دیگر باید توجه داشت که پایاب، افزون بر دسترسی به آب قنات، محیطی بسیار خنک در شهرهای گرم و خشک با تابستانی طولانی و طاقت‌فرسا بوده است. خنکی هوای پایاب به‌گونه‌ای بوده که در تابستان‌ها نیز استقرار طولانی در آنها میسر نبوده است. به همین دلیل در خانه‌ها و مدارس به مکانی برای استراحت و کار تابستانی تبدیل می‌شده است؛ چنانچه از پایاب بزرگ مدرسه ضیائیه به‌عنوان مدرسه تابستانی نیز استفاده می‌شده است. برخی قنات‌ها در زیر مجرای زیرزمینی خود چندین پایاب داشتند که تعدادی خانوادگی و تعدادی برای استفاده همگان بوده است. در قنات‌هایی که از زیر بافت‌های محله‌های مسکونی شهرها و قصبات و آبادی‌های بزرگ می‌گذشته، در گذر میدان‌ها و صحن مساجد از آب آن استفاده می‌کردند. احداث پایاب‌های عمومی در محلات، برای دسترسی پیشه‌وران، کسبه و دیگر مردمان برای رفع نیازهای روزمره خویش از قبیل برداشت آب آشامیدنی، تجدید وضو، آب‌کشیدن لباس و نیازهایی از این قبیل و نیز آرمیدن در خنکای پایاب در کنار آب، ازجمله کارهای خیر بانیان بوده است. ساخت پایاب افزون بر مشکلات خاص خود، همچون حفر مسیر پلکان طولانی آن در دل زمین و اتاق ‌یا فضای خاص آن که نیاز به خاک‌برداری زیاد به‌خصوص در فضای یادشده داشته‌، مستلزم حفر کانال‌های جدید از قنات به پایاب بوده است. جاری‌کردن نهری از قنات به داخل پایاب با خرید سهام از مسئولان قنات صورت می‌گرفته است. به‌طور کلی پایاب‌ها به لحاظ عملکرد خود برای دسترسی به آب قنات، معماری پیچیده‌ای ندارند؛ فضای اصلی پایاب یک اتاق است که به شکل‌های چهارگوش (پایاب خانه لاری‌ها و مدرسه ضیائیه) و هشت‌گوش (مسجد جامع مصلی و خانه رسولیان) دیده می‌شود. عناصر داخلی این اتاق در کف، بدنه‌های عمومی و پوشش به این شرح است: در کف پایاب اصلی‌ترین عنصر، یک حوض است. این حوض مدور یا چندوجهی دارای حفره‌هایی است که آب نهر قنات را از یک‌ طرف به داخل آن می‌آورد و از طرفی دیگر از آن خارج می‌کند. حوض معمولا گودتر از سطح کف‌ (پایاب مسجد جامع، خانه لاری‌ها، خانه رسولیان)‌ یا کمی برجسته‌تر از کف زمین است (مدرسه ضیائیه)، لبه حوض از سنگ بوده ‌تا مقاومت بیشتری در برابر ضربات احتمالی داشته باشد. آنچه جالب است و نقل‌قول‌های تاریخی نیز آن را تأیید می‌کنند، گذر دو نهر از دو مسیر به این حوض‌ها بوده است؛ مانند آنچه در مدرسه ضیائیه و مدرسه کمالیه اتفاق افتاده است. با توجه به این موضوع، در معماری پایاب‌ها کمتر تزییناتی مشاهده می‌شود و تنها می‌توان به کاربندی‌های زیبا در پوشش پایاب‌های مسجد جامع و مدرسه ضیائیه اشاره کرد. در وسط طاق، هواکش که به سطح بالا و معمولا به حیاط راه دارد، تعبیه‌ شده است. ورود به پایاب به شکل‌های مختلف صورت گرفته است؛ روش معمول در بناهای عمومی از حیاط است مانند مسجد جامع، مدرسه ضیائیه و خانه لاری‌ها، اما در خانه‌ ورود به پایاب از راهرویی در زیرزمین است. پایاب‌ها پلکان‌های زیادی دارند و معمولا در میان مسیر پاگردهایی با اتاقکی کوچک برای استراحت در نظر گرفته‌ شده است. در بدنه‌های عمودی پایاب انواع سکو برای نشستن تعبیه‌ شده است؛ برای بناهای عمومی این سکوها بیشتر می‌شود و گاهی صفحه‌ای کوچک که کار اتاق کوچک را می‌کرده در نظر گرفته می‌شده است. در خانه رسولیان دو حفره بر بدنه عمومی پایاب دیده می‌شود؛ یک حفره تونلی است که چندین متر طول دارد و تا خانه‌های همسایه امتداد دارد و حفره دوم هواکشی است که از پایاب به زیرزمین بزرگ زیر تالار متصل است. باید توجه داشت که سطح زیرزمین از پایاب حداقل چهار متر‌ بالاتر است. این هواکش باعث می‌شده که هوای گرم پس از خنک‌شدن از تونل حفرشده به زیرزمین حرکت کرده و باعث خنک‌تر‌شدن آن شود. پوشش پایاب‌ها از طاق‌های مقاوم بوده است. هرچند این طاق‌ها متحمل وزن خاک‌های روی آن نیست، اما می‌بایست آمادگی ریزش احتمالی زمین و در نهایت مقاومت کافی را داشته باشد. محیط داخلی پایاب به‌ویژه ساختمان زیرزمینی و در مجاورت با آب کاریز، در تمامی فصول سال تقریبا دمای ثابتی دارد که عموما حدود ۲۸ تا ۲۹ درجه سانتی‌گراد است؛ به همین دلیل در تابستان‌ها که هوای نواحی بیابانی داغ و نفس‌سوز است، محیط پایاب‌ها دارای خنکای آرام‌بخشی بوده و زیستن در فضای آن رنج گرما را از تن انسان می‌زداید و به کالبد خسته او آرامش می‌دهد. بیشتر اهل خانه شب را در پایاب می‌خوابند. در این هنگام یعنی در تمامی روزهای اقامت در پایاب‌ها، اهالی خانه‌های مجاور از طریق مجرا و کوره قنات با یکدیگر ارتباط دارند. در‌خصوص نقش پایاب‌ها به‌عنوان مجموعه سازه‌های تدافعی و تمهیدات دفاعی شهر می‌توان گفت‌ در هنگام محاصره و شهربندان، پایاب‌ها مانند پناهگاه‌هایی زیرزمینی و مطمئن برای اهالی شهر، این امکان را برای تشکیلات دفاعی و مدافعان شهر فراهم می‌‌کرد که بدون دغدغه از آسیب به مردم عادی و زن و فرزند و سالخوردگان، به وظیفه دفع دشمن بپردازند. تمهیداتی که به منظور بالا‌بردن ضریب تدافعی و حفاظتی شهر یزد، یعنی شهری که در دشت و به دور از عوارض طبیعی بنا شده است، به شکل حیرت‌آوری مجموعه شهری را قابل دفاع کرده بود. علاوه بر برج و بارو و خندق شهر و کهن‌دژ، بافت تودرتو و کلاف‌پیچ گذرگاه‌ها، زیر‌طاقی‌ها و ساباط‌ها، طاق‌ها و تویزه‌ها و کوچه‌ها و دیگر اجزای شهری به تدریج چنان پا گرفته‌اند که ضمن تسهیل در عملکرد شهر از نظر ارتباط و پیوند اجزای شهر با یکدیگر، در هنگام ناامنی و یورش، نقش بازدارنده و تدافعی داشته باشند. 

 به این ترتیب، مهاجمانی که می‌توانستند از خندق و بارو گذشته و وارد شهر شوند، در کوچه‌ها و گذرگاه‌ها، ساباط و زیر‌طاقی‌ها و دربندها و گذرگاه‌های پیچ‌در‌پیچ شهر در کمین مدافعان شهر گرفتار می‌شدند. هجوم دسته‌جمعی و یکپارچه به داخل شهر غیرممکن بود؛ مجراها و کوره‌های کاریزی شهر مانند کاریز فیروزآباد و محمودآباد (آب قنات زارچ) و قنات دهاباد به‌عنوان دهلیز ارتباطی محلات شهر و برزن‌ها و خانه‌های آن با یکدیگر از سویی و مجموعه شهر با خارج شهر و حومه آن از سویی دیگر عمل می‌کردند.